بودجهریزی عملیاتی، چالشها و راهکارها

چندی پیش یعنی در اواخر هفته گذشته رئیس جمهور به دستگاههای ذیربط، بخشنامه بودجه97را ابلاغ کرد که در آن برای اولین بار دستور داده شده که دستگاهها بودجه خود را بر مبنای عملکرد تدوین کنند.
ایلیا پیرولی، روزنامه نگار اقتصادی با این مقدمه در روزنامه تجارت نوشت: این موضوع یعنی پایان دادن به بودجهریزی سنتی یا بودجهریزی افزایشی است و این امر خود به خود اگر اجرایی شود شاهد تحولی بزرگ در توسعه کشور و عبور اقتصاد از بحرانهای مالی و بیانضباطیهای پولی خواهد بود.
نکته مهمتر اینکه اقتصاد صدای پای عبور از اقتصاد نفتی را هم به خوبی میتواند بشنود.
اما اجرای این امر نیازمند چند مؤلفه است و مادامی که این مؤلفهها رعایت نشوند، باید شاهد تکرار داستان نخنمای بودجه و نفت بود.
به معنی دیگر بودجهریزی، تخصیص منابع بر اساس ساختار مالی منضبط تضمین کننده عملیاتی کردن همه سیاستگذاریهای توسعهای یک کشور است.
اجرای سیستم بودجهریزی عملیاتی مستلزم این است که دستگاههای اجرایی چشمانداز و برنامه مدون بلندمدت داشته باشند و به گونهای این برنامهها تدوین شده باشد که قابلیت اجرایی را نیز دارا باشند.
برای تدوین یک نظام بودجهریزی عملیاتی در کشور ابتدا باید سیستم حسابداری نقدی به حسابداری تعهدی تغییر یابد که این امر مستلزم بستر مناسبی است که آن را باید با اصلاح ساختار مالی فراهم کرد.
تمرکز گرایی برنامهها در تهران و اتکاء به درآمد نفتی از یک طرف و از طرفی دیگر مکانسیم کنترل بودجه از مهمترین معضلات اجرای شیوه بودهریزی بر مبنای عملکرد است.
البته خوشبختانه محمدباقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه در باره افزایش اختیار به نهادهای استانی سخن گفته و این ارمغان خوبی برای آینده بودجهریزی در کشور است.
اما منبع اصلی تامین درآمدی دولت نفت است و این خود مشکلاتی را به همراه دارد لذا دولت باید برنامهریزی کوتاهمدت و میانمدتی در این زمینه داشته باشد. در کوتاهمدت اصلاح ساختار نظام اداری و مالی را پیگیری کند. گستردگی نظام اداری کشور یکی از مشکلاتی است که دامن اقتصاد کشور را گرفته چرا که اعتبارات به صورت متناسب بین بخشهای مختلف توزیع نمیشود.
در میانمدت و بلندمدت نیز دولت دست به یافتن منابع جدید از طریق مالیات، سرمایه گذاری کند.
یکی دیگر از مشکلات و چالشهای نظام بودجهریزی در کشور که قطعا دامن بودجهریزی عملیاتی را خواهد گرفت؛ نبود اطلاعات مناسب آماری از یک طرف و از سویی نبود استراتژی و هدف مشخصی برای هزینه کرد منابع اصلی درآمد است. این را در کنار گسست نظام تصمیم گیری و کارشناسی بگذارید که موجب شده تا حالا بودجه به هنگام اجرا دستخوش تغییرات گسترده شود.
به عبارتی تا مادامی که این گسست و دوپارهگی وجود دارد، ارکان تصمیمگیر بدون توجه به الزامات اجرایی، با مدیریت لحظهای که برآیند نگاه پوپولیستی است، قوانینی را به تصویب میرسانند که بودجه را دهنگام عملیاتی شدن با مشکلات عدیدهای مواجه میکند.
لذا برای این امر لازم است که اختیارات مناسب و در حد کفایت به مدیران اجرای برای پاسخگویی داده شود. موضوعی دیگر برای تضمین اجرایی کردن نظام بودجهریزی عملیاتی این است که کنترلها را افزایش داده و این کنترل باید بر مبنای نتایج فرآیند مستمر جمعآوری و تحلیل اطلاعات برای مقایسه عملکرد طرحها، برنامهها باشد.