در گفتوگو با ایلنا اعلام شد:
هیچ اطلاعاتی از وضعیت یوزها در برخی مناطق کشور نداریم!/ «یوزِ نر» در زیستگاهها دیگر وجود ندارد/ فقط ۲۰ درصد تولههای متولد شده، باقی ماندهاند

مدیر ملی پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی و زیستگاههای مرتبط گفت: برخی از زیستگاههای کشور مغفول ماندهاند، مانند نایبندان در خراسان جنوبی، راور در کرمدشت و میاندشت در خراسان شمالی و زیستگاههای استان یزد و هیچ اطلاعاتی از وضعیت یوزها در این مناطق نداریم.
«باقر نظامی بلوچی» مدیر ملی پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی و زیستگاههای مرتبط در گفتوگو با خبرنگار ایلنا در خصوص تهدید انقراض یوزها در ایران و برنامههای صورت گرفته برای حفاظت از یوز ایرانی گفت: یکی از سختترین کارهایی که در حوزه حفاظت از طبیعت و سازمان حفاظت محیط زیست وجود دارد، حفاظت از یوز است. چون جمعیت یوز، کمیابترین گربهسان دنیا است و حتی هندوستانی که یوز را از آفریقا آورده، اکنون تعداد بیشتری از آنها را دارد. در حالی که در کشور ما کمتر از ۲۰ یوز وجود دارد و با یک گونه بسیار پیچیده مواجه هستیم. این وضعیت مانند پلنگ است که نزدیکترین قرابت تاکسونامیکی را با یوز دارد.
این مقام مسئول خاطرنشان کرد: این موضوع بسیار پیچیدهتر است و در هر دوره، مشکلات آن متفاوت است. یوز آنقدر گونه پیچیدهای است که در هر دوره، مشکلات آن متفاوت از دورههای قبل است. برای مثال در سال ۸۵ برای اولین بار به عنوان کارشناس پروژه یوز جذب همین دفتر شده بودم. در آن سالها در زیستگاهها تعداد مادههای کمی داشتیم و تعداد نرها زیاد بود. در آن اوایل چون تعداد نرها بیشتر از تعداد مادهها بود، موضوع «تکثیر در اسارت» را در اولویت قرار دادیم، چون در آن زمان دلبر را تحویل گرفتیم و سپس در اوایل دهه ۹۰ ایران اضافه شد.
وی افزود: تصمیم گرفته شد تکثیر در اسارت را راهاندازی کنیم. در آن زمان، وضعیت حفاظت در زیستگاهها بهتر بود و تعداد محیطبانها بیشتر بودند. تقریبا بالای ۷۰ درصد تولههایی که در آن دهه، یعنی اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ در زیستگاهها متولد میشدند، باقی میماندند. در حالی که اکنون نزدیک به یک دهه اخیر، تنها حدود ۲۰ درصد تولههایی که از حدود سال۹۵ تاکنون متولد شدهاند، باقی ماندهاند. در گذشته، وضعیت امنیت زیستگاهها خوب بود و تولههایی که متولد میشدند، باقی میماندند.
تعداد تولههایی که باقی میمانند، بسیار کم شده است
نظام اظهار داشت: در حالی که اکنون مشکلات برعکس شده است و تعداد مادهها وضعیت بهتری را در زیستگاهها دارد و یوز نر در زیستگاهها دیگر نداریم و تعداد تولههایی که باقی میمانند، بسیار کم شده است. این وضعیت مانند این است که شما یک سبد دارید و تخممرغها را در آن میگذارید، اما ته سبد سوراخ است و تخممرغها پایین میافتند و میشکنند. وقتی تولهها متولد شوند و بقا پیدا نکنند و به یک سالگی نرسند و نتوانند به استقلال دست پیدا کنند، فایدهای ندارد.
مدیر ملی یوز خاطرنشان کرد: برخی مشکلات در بیرون برای یوز فشارآور است و تهدیدات بیرونی وجود دارد، مانند جادهها، سگهای ولگرد و دامداران. حتی در شرایط جدید، بررسیهای جدید موضوع تغییر اقلیم و خشکسالی نیز بسیار مهم است. کمبود طعمه در زیستگاهها به واسطه اینکه زیستگاهها بسیار خشک هستند، یک مشکل جدی است. اینها مشکلات بیرونی هستند. اما مشکلات درونی هم وجود دارد. این حیوان، کمیابترین گربهسان دنیا است و جمعیت بسیار کمی دارد. تصور کنید که اینها در زیستگاههای بسیار وسیع پراکنده هستند و فقط یک فصل محدود برای زادآوری و جفتگیری دارند. در آن فصل محدود، به خاطر اینکه تعدادشان بسیار کم است، احتمال دارد نر و مادههایی که آماده زادآوری هستند، با هم برخورد نداشته باشند.
نظامی با بیان اینکه از طرفی مشکلات ژنتیکی نیز میتواند اینها را تهدید کند، گفت: طعمهخوارهای دیگر که رقبای یوز هستند، مانند پلنگ، گرگ و کفتار نیز این حیوان را تهدید میکنند. یوز پلنگ بسیار ضعیفتر از گونههای دیگر است و این حیوان با مجموع پیچیدهای از تهدیدات روبرو است. این حیوان مانند انسانی است که از طبقه صدم افتاده و در طبقه بیستم میخواهیم دستمان را از پنجره دراز کنیم و او را نجات دهیم. پیچیدگیهای عجیبی این حیوان را تهدید میکند. این حال و شرایط یوز است.
این مقام مسئول در سازمان محیط زیست در خصوص برنامهها برای حفاظت از یوز در زیستگاهها گفت: از زمانی که ریاست سازمان و معاونت محیط طبیعی سازمان محیط زیست تغییر کرد و یک تیم جدید آمد، یک کمیته تشکیل شده است. این کمیته فنی حفاظت از یوز شامل گروهی از اساتید دانشگاه، متخصصان، سازمانهای غیردولتی و محققانی است که در حوزه یوز صاحبنظر هستند، در طول ۶ یا ۷ ماه گذشته، یک برنامه حفاظت از یوز برای پنج سال آینده تدوین شده است. من در واقع اجرا کننده این برنامه به نمایندگی از معاونت محیط طبیعی سازمان هستم و تمام اقدامات را باید به این گروه و معاونت محیط طبیعی ماهانه گزارش دهم. این اقدامات ۵ ساله هم حفاظت زیستگاه یوز و هم موضوع تکثیر در اسارت را در بر میگیرد.
شتر، رقیب اصلی طعمههای یوز است
نظامی در ادامه گفت: میتوان گفت که ۷۰ درصد اقدامات حفظ زیستگاه است و ۳۰ درصد نیز تمرکز روی موضوع تکثیر در اسارت دارد تا پشتیبانی جمعیتی داشته باشیم. در حوزه زیستگاه، تهدیدات جدی برای این حیوان وجود دارد. همچنین تهدیدات دامهای اهلی و شترها برای یوز مطرح است. در حدود ۱۰ تا ۱۵ هزار شتر داریم که در زیستگاههای یوز در پارک ملی توران و ذخیرهگاه توران پراکنده هستند. شتر به عنوان واحد دامی بزرگ، شاید به اندازه ده بز یا قوچ از منابع آبی و پوشش گیاهی استفاده میکند و میدانیم که این مناطق خشکترین زیستگاههای کشور هستند. طبیعتاً شتر رقیب اصلی طعمههای یوز است و به نوعی ظرفیت زیستگاه را پایین میآورد.
وی در ادامه اظهار داشت: از سال ۹۷ به بعد، یعنی در حدود ۶ تا ۷ سال گذشته، به شدت طعمههای یوز در زیستگاهها روند کاهشی شتابانی داشتهاند. بنابراین، یکی از کارها مدیریت شتر و دامهای اهلی است. همچنین، بحث سگهای دامداران که با دامداران وارد زیستگاهها میشوند و همچنین سگهای بدون صاحب و ولگرد که به این زیستگاهها جذب میشوند، نیز از جمله مشکلات است. وقتی دام میآید، گرگ نیز با آنها میآید که یکی از رقبای بسیار قوی یوز است. به نوعی، یکی از کارها مدیریت احشام اهلی است.
این مقام مسئول در سازمان محیط زیست تصریح کرد: در کنار این موارد، بحث برنامه حفاظت از طعمهها نیز مطرح است. احتمالاً مجبور خواهیم بود برخی طعمههای اصلی یوز را از زیستگاههای دیگر به زیستگاههای اصلی یوز، مانند توران، منتقل کنیم. همچنین نیروی حفاظتی زیستگاه یک موضوع بسیار مهم است. نه بر اساس استانداردهای بینالمللی بلکه طبق استانداردهای داخلی، اکنون ۳۵۰۰ محیطبان در ۱۷ میلیون هکتار در کشور داریم. از این ۱۷ میلیون هکتار زیستگاه، حدود ۶ میلیون هکتار زیستگاههای اصلی یوز هستند. اگر نسبت ۳۵۰۰ محیطبان را در نظر بگیریم، باید ۱۵۰۰ نفر محیطبان داشته باشیم، در حالی که اکنون کمتر از ۱۰۰ نفر محیطبان در این ۶ میلیون هکتار داریم. این یکی از اولویتهای است که بتوانیم نیروی حفاظتی و همیاران داوطلب را جذب کنیم.
هیچ اطلاعاتی از وضعیت یوزها در برخی مناطق نداریم
مدیر ملی یوز بیان داشت: برخی از زیستگاههای کشور مغفول ماندهاند، مانند نایبندان در خراسان جنوبی، راور در کرمدشت و میاندشت در خراسان شمالی و زیستگاههای استان یزد و هیچ اطلاعاتی از وضعیت یوزها در این مناطق نداریم. بنابراین، باید پایش و بررسی وضعیت و نصب دوربین در این زیستگاهها را انجام دهیم تا از وضعیت یوزها مطلع شویم. اینها در حال حاضر اولویتهای مهم ما هستند. در کنار این کار، باید اقداماتی علمی نیز انجام دهیم. از دنیا خیلی عقب هستیم. بحث گردنبندگذاری روی یوز یکی از اولویتهاست. وقتی ندانیم یک یوز کجا میرود، چگونه میتوانیم زیستگاه را اولویتبندی و حفاظت کنیم. لذا این کار باید در اولویت پایینتر قرار گیرد.
دامپزشک یوزها اوایل اردیبهشت به ایران میآید
مدیر ملی یوز خاطرنشان کرد: حدود ۳۰ درصد نیز به بحث تکثیر در اسارت مربوط میشود. برنامه داریم که آقای پیتر کارول، دامپزشک یوزها که دو سال قبل به ایران آمده بودند، دوباره از ایشان دعوت کنیم تا یوزهایی که در اسارت داریم را معاینه کامل کنند. این معاینه شامل بررسی وضعیت جسمی و بلوغ یوزهاست. اکنون سه یوز داریم که جوان هستند و نمیدانیم آیا به سن بلوغ رسیدهاند یا نه و وضعیت سلامت جسمی و جنسی آنها چگونه است و یک یوز نر در اسارت داریم. قرار است آقای پیتر کارول احتمالا در اوایل اردیبهشت به ایران بیاید و وضعیت یوزها را بررسی کند. همچنین میخواهیم از محققین دیگر نیز در حوزههای مختلف استفاده کنیم.
ویگفت: یکی از سختترین کارها این است که هر کاری انجام دهیم، مردم، دلسوزان و محققان دانشگاهی همیشه ناراضی هستند و در رسانهها نسبت به ما انتقادات میکنند. این موضوع کار را برای ما سخت میکند. گاهی مجبوریم در شرایط بحرانی اقداماتی انجام دهیم که شاید برخی محققان آنها را تأیید نکنند، اما مدیر در شرایط بحرانی باید تصمیماتی اتخاذ کند که اقداماتی را انجام دهد. به عنوان مثال، ممکن است برخی از محققان نیز انتقال طعمهها به زیستگاه یوز را تأیید نکنند، اما اگر این کار را نکنیم، طعمهها از زیستگاهها پراکنده میشوند و به جاهای دیگر میروند. تصادفات جادهای، شکارچیان و سگهای گله همه اینها را تهدید میکنند.
وی افزود: لذا مجبور هستیم بین بد و بدتر یک گزینه انتخاب کنیم و مدیریت و حفاظت به همین معنا است. همچنین موضوعات دام و دامداری و سگهای بدون صاحب نیز اهمیت دارد. بسیاری از دامداران باید با سازمان محیط زیست همکاری کنند. به عنوان مثال، در بحث واکسیناسیون به آنها کمک کنیم و دامداران تعداد سگهایشان را کاهش دهند و در موضوع بیمه به دامداران کمک کنیم و آنها هم در صورت بروز تلفات، به نوعی با بیمه جبران شود. آنها نیز باید به عنوان یک میراث ملی و هدف ملی با ما همکاری کنند تا این گونه را حفاظت کنیم.