در هفتمین نشست «من، دیگری، معنا» عنوان شد:
انسان اصیل باید اول راه زندگی خود را انتخاب کند و بعد آگاهانه زندگی کند

در هستی خلل و فرج و فاصله نداریم. هستی پیوسته است و نمیتوان گفت یک لحظه از خدا غافل شویم و بعد آگاهانه زندگی کنیم. انسان باید مسیر خود را انتخاب کند و انسان اصیل، انسانی است که هر لحظه آگاهانه زندگی کند.
ایلنا: یک استاد فلسفه گفت: در هستی خلل و فرج و فاصله نداریم. هستی پیوسته است و نمیتوان گفت یک لحظه از خدا غافل شویم و بعد آگاهانه زندگی کنیم. انسان باید مسیر خود را انتخاب کند و انسان اصیل، انسانی است که هر لحظه آگاهانه زندگی کند.
به گزارش ایلنا در کرج، رسول رسولی پور، عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی در هفتمین نشست از سلسله نشستهای تبیین پدیدههای نوظهور معنوی که در دانشگاه خوارزمی برگزار شد، گفت: هیچ دینی انسان را به دردمندی تشویق نمیکند. اسلام، همه انسانها را به رفع درد و زندگی همراه با رضایت دعوت میکند و همانطور که در ادیان شرقی، از جمله بودیسم و هندویسم نیز به تحلیل علت رنج و نشان دادن تکنیکی برای رهایی از این درد میپردازند.
وی افزود: در ادبیات و عرفان و فرهنگ دینی تعابیر گوناگونی مانند عبارت «البلاء للولاء» کسی را که خدا دوست داشته باشد به آن بلا میدهد و یا روایت «حلاوه الدنیا مراره الآخره و مراره الدنیا حلاوه الآخره» که سختی دنیا، شیرینی آخرت است و شیرینی دنیا، تلخی و عذاب آخرت است و روایاتی از این قبیل وجود دارد که در برخورد با این تعابیر باید نگاه کلیتری به زندگی داشته باشیم.
رسولی پور اظهار کرد: باید دید خالق ما، برای ما به عنوان موجوداتی که زندگی میکنیم، چه برنامهای دارد. آیا خداوند انسانها را آفریده که در این دنیا با تحمل درد و رنج، اجری ببرند و در آینده مکانی بهتر نصیبشان شود و دنیا محل زجر و درد بشر است؟
وی هر چیزی که مخالف و یا ملائم طبع انسان باشد را درد برای انسان دانست و تصریح کرد: این نوع نگاه که رضایت در زندگی برای دنیای دیگر است و در این دنیا باید درد بکشیم، نگاه خطی است؛ یعنی آغاز پر زحمت و پایان پر رحمت دارد.
عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی با بیان این که نگاه هندوها دایرهای است، گفت: در دیدگاه هندوها، دنیا برای بشر چرخهای است که در حال تکرار است و اساساً پایان ندارد؛ مگر این که به نیروانا برسد و از این چرخه خلاص شود.
رسولی پور در این نشست که به همت ادره فعالیتهای دینی، ادبی و هنری معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی برگزار شد، افزود: در نگاه خطی آیا افرادی که مریض نمیشوند و دردی را متحمل نمی گردند، انسانهای خوبی نیستند؟ در این دیدگاه پرمعنا بودنِ زندگی به درد کشیدن در زندگی است.
وی در بخشی دیگر از سخنان خود خاطرنشان کرد: ناآگاهی بزرگترین رنجی است که بشریت از نگاه ادیان شرقی دارد و بزرگترین رنج از دیدگاه ادیان غربی درد نادانی است.
این استاد فلسفه گفت: ناآگاهی و نادانی دارای مفاهیم متفاوتی است. سنت دینی در ایران به فلسفه و حکمت یونانی مشحون شده است. در دیدگاه سقراط، علم یک فضیلت است و علمای دینی ما نیز این گونه شدهاند؛ بهطوریکه از آنها با عنوان خوبان و عاملان یاد نمیشود؛ بلکه بالاترین رده بندی دینی ما «علما» هستند، به خاطر اینکه تا حد زیادی تفکر دینی ما از حکمت یونانی تأثیر گرفته است؛ چراکه در نظر سقراط، علم فضیلت است و بالاترین انسان، داناترین انسان است.
رسولی پور افزود: ما مطالب و گزارههای فراوانی میدانیم، اما از هستی، موقعیت و تأثیر آن بر گزارهها آگاهی نداریم. در این دنیا قرار است زندگی کنیم نه صرفا درس بگیریم و بدانیم.
وی تصریح کرد: اگر دانشگاه صرفاً منزل دانش باشد و در آن زندگی نکنید، زیان کردهاید؛ چراکه ما برای زندگی کردن به این دنیا آمده ایم، نه برای دانستن؛ باید زیست کنیم نه بیاموزیم.
رسولی پور با اشاره به تعبیر «اونامونو» که میگوید: غایت زندگی، زیستن است نه دانستن، گفت: اصل، زیستن است نه دانستن. دانشی که به بهتر زیستن منتهی شود، مفید خواهد بود؛ در غیر اینصورت به تعبیر امام خمینی این دانش، «حجاب اکبر» است. خدا ما را در دنیا آفریده است که خوب زندگی کنیم، نه اینکه فقط خوب بدانیم؛ هرچند که برای خوب زیستن، دانایی مهم است.
وی خاطر نشان کرد: عدهای در جهل مطلق هستند و زندگی تقلیدی، تکراری و تبعی دارند؛ این افراد در خسران بیشتری به سر میبرند؛ چراکه از زیستن و یا دانش که مقدمهای برای زیستن است، لذت نمیبرند و زندگی اصیل ندارند و به تعبیری زندگی اصیل، مدلل است نه معلل؛ یعنی با برهان و شناخت زندگی کنید نه با بهانه.
عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی در ادامه با تأکید بر این که بدون حضور و کمک «دیگری» انسان نمیتواند زیستنِ بامعنا داشته باشد، تصریح کرد: قرآن به پیامبر میگوید: «واصبر نفسک مع الذی یدعون ربهم بالغداره و العشی» اگر با مومنان نباشی زندگی تو معنا نخواهد داشت و نفس خود را نگه دار و تحمل کن و چشم از اینها(دین باوران) برنگردان. این آیه نشان دهنده این است که انسان باید با «دیگری» تعامل داشته باشد؛ چراکه «من» با «دیگری» هویت پیدا میکند.
رسولی پور درد را یک مزاحم دانست و گفت: نباید در زندگی درد و رنج را تحمل کنیم، باید خود را از درد و رنج رهایی بخشیم. آگاهی یافتن به امر حقیقی و غیرحقیقی میتواند انسان را از درد و رنج رها کند و کسی که با منِ حقیقی زندگی کند، نمیترسد. امر حقیقی ضرر و ترسی ندارد و مطابق آیهی «لاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُون» نهایتِ پروژهی قرآن این است که انسانهایی تربیت کند از هیچ نترسند. انسان از آنچه که میترسد، غیرحقیقی است و حقیقت چیزی جز خدا نیست.
وی ادامه داد: ترس از خدا با خوف و خشوع متفاوت است؛ چراکه انسان در مقابل عظمت خدا خاشع است و خوف دارد و این با ترس یکسان نیست.
رسولی پور با قرائت حدیث«المسلم من سلم المسلمون من یده و لسانه» گفت: ریشه ایمان از امن می آید؛ یعنی جائیکه امن است و در امنیت قرار دارد، مومنانه است. انسان مؤمن ضمن این که نمیترسد و کسی را نمیترساند، کسی است که دیگران از دست و زبان او در امان باشند.
وی ادامه داد: چون خدا امن است در جلسهای که انسان اذیت شود، آن جلسه ایمانی و الهی نیست؛ امکان ندارد که انسان در مسجد حالت بدی داشته باشد، مگر این که مومنانه وارد مسجد نشده باشد؛ چراکه ذات خداوند عشق است و به کسی ضربه نمیزند. چطور ممکن است بودا بشر را از رنج برهاند اما پیامبر که «رحمه العالمین» است ما را زجر دهد؟ آنچه برای بشر سخت باشد برای پیامبر دوچندان سخت است. ما در این دنیا نیامدهایم که درد و رنج بکشیم و بدفهمی بعضی از روایات نباید منجر به این تصور شود که باید از درد و رنج استقبال نمود.
این استاد دانشگاه افزود: در هستی خلأ، خلل، فرج و فاصله نداریم. هستی پیوسته است و نمیتوان گفت، یک لحظه از خدا غافل شویم و بعد آگاهانه زندگی کنیم. انسان باید مسیر خود را انتخاب کند و انسان اصیل انسانی است که هر لحظه آگاهانه زندگی کند.
رسولی پور در پاسخ به این سوال که آیا آگاهی اکتسابی است، گفت: فطرت پاک اولیه ما عین آگاهی است و پیامبران و انبیاء الهی تلنگری هستند که به انسانها ارزش درونیشان را یادآوری میکنند. پیامبران به ما یادآوری میکنند که این بتها، اسناد و مدرک که شما میپرستید ارزش ندارد و اطمینان و آرامش در پیشگاه خداوند است. قرآن به پیامبر میگوید: «إِنَّمَا أَنت مُذَکرٌ» ای پیغمبر وظیفه تو تذکر دادن، متنبه کردن و بیدار کردن است و انسان، خودش بهشتی و جهنمی میشود.
وی در پایان گفت: درد سلبی است و لذت، ایجابی، و ملائم با طبع ماست. در زندگی میتوان لذت برد و یا لذت پرستی کرد. لذت پرستی بدان معنا که به جای خدا و آگاهی فقط به دنبال خوشی مفرط مانند اعتیاد، پول و شهوت بود؛ اما انسان باید از کل هستی با همه زیبایهایی که دارد، لذت ببرد و فقط از یک جنبه به طور افراطی لذت نبرد؛ بلکه، لذت باید از آن به آن و شیء به شیء صورت بگیرد و لحظه به لحظه از زندگی لذت برد.