ترامپ؛ «تورزرنگِ» جنگ افروز!
پس از انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور کشور آمریکا در پنجم نوامبر 2024 نوشته ای با عنوان «ترامپِ جنگ افروز» منتشر کردم. در آن نوشته از این که ترامپ (به هر دلیل) دنبال جنگ در جهان نیست، استقبال شده و آن را احتمالا تنها نقطه مثبت او در جهان پرآشوب امروز دانسته بودم. اما گفته بودم که ترامپ در عین حال به نحو متناقضی جنگ افروز است یعنی دست به اقداماتی می زند و یا به توهماتی دامن می زند که در نهایت می تواند به شعله ور شدن جدال ها و جنگ ها و درگیری های گاه خونین منتهی شود. این آگاهی البته برآمده از تیپ شخصیتی و به ویژه کارنامه تباه او در دوره قبلی ریاست جمهوری او بوده است.
اما اکنون که حدود دو هفته از آغاز ورودش به کاخ سفید می گذرد و این بار به دلایلی از اعتماد به نفس بیشتری برخوردار است، در همین مدت کوتاه به خوبی نشان داده است که او بیش از پیش وحشی و متجاوز و آتش افروز و جنگ افروز است. چنان که اهل فن بارها گفته و نوشته اند، ترامپ آدمی است به غایت خودشیفته، کم اطلاع، اهل تظاهر و جنجال آفرین؛ به ویژه به شدت عقده ای و حسود! او به طور خاص نسبت به باراک اوباما و محبوبیتش آشکارا حسادت می ورزد و گویا تصمیم دارد دست به اقداماتی نمایشی در صلح طلبی بزند تا مانند او جایزه صلح نوبل نصیبش شود! و این را بارها خود اظهار کرده است. ترامپ می خواهد همواره نامش سر تیتر رسانه ها باشد و لذت می برد از این که در هر کوی و برزن از او سخن بگویند؛ ولو همراه با بدگویی و بدنامی. درست مانند همتای کوتوله ایرانی اش: محمود احمدی نژاد!
در گویش محلی ما در اشکور «تور» به معنای دیوانه است اما به لحاظ کاربرد زبان، تور معنایی عام تر نیز دارد که عبارت است از: کسی که از نوعی کم عقلی و شاید هم بلاهت برخوردار است، مسائل پیچیده را ساده می بیند و به ساده سازی به شدت متمایل است. زرنگ هم به همان معنایی است که در زبان پارسی رایج است. از این رو تعبیر ترکیبی «تورزرنگ» عبارت است از: کسی که ساده لوح و کم خرد است اما در عین حال از نوعی زرنگی و رندی هم برخوردار است که می توان از تعبیر کم خردِ هوشمند نیز استفاده کرد. به هر تقدیر من از روزی که با نام و شخصیت دونالد ترامپ آشنا شده ام، مناسب ترین تعبیری که در باره او به کار برده ام همان اصطلاح آشنای خودمان است: «تورزرنگ»!
اقدامات جنجالی ترامپ در همین دو هفته اخیر به خوبی از ویژگی های فردی و شخصیتی و نیز افکار و اعمال ویرانگر او پرده بر می دارد. تور زرنگی ترامپ، مانند دیگر همتایانش در جهان، آن است که ایده های افراطی و غالبا ناشدنی خود را در قالب الفاظی معمولا زیبا و صلح طلبانه و حتی خیرخواهانه می پوشاند و می پندارد که کسی آن را نمی بیند و نمی فهمد! این خاصیت تمامی تورزرنگ هاست. در گویش محلی ما نیز این اصطلاح، در چنین مواردی به کار می رود.
مروری کوتاه بر برخی گفته ها و ادعاها و اقدامات اجرایی ترامپ در همین دو هفته برای اثبات این مدعا کفایت می کند. از تغییر نام خلیج مکزیک و اشغال پاناما و گرینلند گرفته تا وضع تعرفه های نامعقول بر کالاهای برخی کشورها. از همه این ها مهم تر، اعلام کوچ (قاعدتا اجباری) فلسطینی های ساکن غزه به جاهای دیگر و دعوی مالکیت بر آن سرزمین کهن عربی و فلسطینی و در واقع اشغال متجاوزانه آن سرزمین. گفتن ندارد که افزون بر تورزرنگی های ویژه ترامپ، حمایت قاطع از اسرائیل، آن هم از جناح افراطی و اشغالگر و متجاوز و فعال در پاک سازی قومی آن کشور اشغالگر، مورد نظر ترامپ بوده است.
اصولا پرسیدنی است که دولت آمریکا چگونه از آن سوی جهان می تواند سرزمین دیگری را در جایی که صاحب و ساکن دیرین دارد، اشغال کند و مدعی مالکیت آن شود؟ راستی قوانین و مقررات بین المللی، که با سردمداری همین آمریکا و اروپاییان دموکرات و ملتزم به اعلامیه حقوق بشر تدوین شده است، واقعا دیگر هیچ اعتباری ندارد؟! دیگر سازمان ملل، که مجری صلح و عدالت و قانون در جهان است، چه جایگاهی دارد؟
به هر حال تردید ندارد که اولا چنین ایده ویرانگر و ضد بشری عملی نخواهد شد و ثانیا اگر هم، بر فرض محال، اجرایی شود، جز جنگ و ویرانی بیشتر و خونریزی بی حساب نتیجه ای نخواهد داشت. آیا این تور زرنگ نامدار قرن، به عواقب چنین فکری اندیشیده است؟