از نفت تا فولاد؛ داستان یک وابستگی نافرجام/ فرصتهای فولادی؛ محبوس در سایههای نفتی
سقوط فولاد و معدن در چاه ویل نفت
بهجای تکیه بر نفت، باید به سوی اقتصادی چند محصولی حرکت کنیم که بتواند در برابر نوسانات جهانی مقاوم باشد. صنایع معدن و فولاد، با پتانسیل بالایی که دارند، میتوانند بخشی از این سبد باشند و به پایدارسازی اقتصاد کشور کمک کنند، اما سیاستهای کنونی دولتها، نه تنها این فرصتها را نادیده گرفته، بلکه به وابستگی به نفت دامن زده است.
به گزارش ایلنا؛ سایه سنگین و گریزناپذیر خام فروشی در صنعت نفت ایران، همچنان بر سینه اقتصاد کشور سنگینی میکند. در جهانی که کشورهای پیشرفته با تکیه بر گنجینههای معدنی و فولادی خود به سوی تنوعبخشی اقتصادی شتاب گرفتهاند، ایران همچنان در کابوس تلخ طلای سیاه گرفتار است. در زیر این سایه تیره، صنعت فولاد و معدن، همچون گنجهای فراموش شده، به حاشیه رانده شدهاند. اما آیا زمان آن نرسیده که دولتها با نگاهی فرازمینی، به جای چسبیدن به طلای سیاه، به توسعه صنایع نقرهای و طلایی روی آورند؟ سیاستهای کنونی، نه تنها فرصتهای طلایی را به غبار تبدیل کردهاند، بلکه آینده اقتصادی کشور را به پرتگاه فراموشی سوق میدهند.
بر اساس این گزارش، مرور تاریخچه صادرات نفت ایران نشان میدهد که این کشور با نوسانات زیادی در فروش نفت مواجه بوده است. در سال ۱۹۰۸، ایران اولین کشور خاورمیانه بود که نفت را کشف کرد و این کشف اقتصادی و اجتماعی ایران را متحول کرد. از دهه ۱۹۲۰ نفت به کالایی استراتژیک تبدیل شد و نوسانات آن بر اقتصاد کشور تاثیرگذار بود.
بالاترین میزان صادرات در چه سالی رقم خورد؟
در سال ۱۹۷۴ تولید نفت ایران به اوج خود یعنی ۶ میلیون بشکه در روز رسید، اما این رونق اقتصادی مشکلاتی نیز به همراه داشت، از جمله بیثباتی و تورم که به انقلاب ۱۳۵۷ منجر شد. پس از انقلاب ۵۷ و جنگ تحمیلی، تولید و صادرات نفت کاهش یافت و در سال ۱۹۸۱ به ۷۱۵ هزار بشکه در روز رسید. با پایان جنگ ایران و عراق در سال ۱۹۸۸، صادرات نفت از مرز دو میلیون بشکه عبور کرد و در سال ۲۰۰۴ به بالاترین میزان خود در چهار دهه اخیر رسید.
طبق گزارش رسانهها از آمار منتشر شده از سوی اوپک، در سال ۲۰۰۴ تولید نفت ایران به ۴ میلیون بشکه در روز رسید و درآمدهای نفتی بیسابقهای کسب شد، اما این رونق پایدار نماند و ایران با تحریمهای نفتی مواجه شد. تحریمهای دهه ۹۰ شمسی از سوی آمریکا و اتحادیه اروپا باعث کاهش تولید و صادرات نفت ایران شد.
با احیای برجام در سال ۲۰۱۵، صادرات نفت ایران دوباره افزایش یافت و در سال ۲۰۱۶ به دو میلیون بشکه در روز رسید. اما خروج ترامپ از برجام در سال ۲۰۱۸ باعث شد تا صادرات نفت به ۶۵۱ هزار بشکه در روز کاهش یابد و همزمان با شیوع ویروس کرونا در سال ۲۰۲۰، تولید نفت به یک میلیون و ۹۸۸ هزار بشکه و صادرات به ۴۰۴ هزار بشکه در روز رسید.
شدت تحریمها صادرات نفت را کاهش داد
برخی گزارشها نیز از کاهش صادرات نفت ایران در برههای از زمان به ۳۰۰ هزار بشکه در روز خبر میدهند. کاهش شدید صادرات نفت ایران به حدود ۳۰۰ هزار بشکه در روز بیشتر در سالهای ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ رخ داد، خصوصاً در پی تحریمهای سختگیرانهای که دولت ترامپ در سال ۲۰۱۸ اعمال کرد و همزمان با شیوع ویروس کرونا؛ این دوران یکی از سختترین دورههای صنعت نفت ایران در دهههای اخیر به حساب میآید.
با کاهش درآمدهای نفتی، انتظار میرفت که ایران به سمت توسعه سایر صنایع مانند صنعت معدن و صنعت فولاد حرکت کند. این اقدام میتوانست به جایگزینی درآمدهای نفتی و نجات اقتصاد کشور از وابستگی به نفت کمک کند. تمرکز بر صنایعی که پتانسیل بالایی دارند میتواند مسیری برای پایدارسازی اقتصاد و ایجاد اشتغال باشد. اما در کمال ناباوری، نه تنها کشور به این سمت نرفت، بلکه هم زمان با کاهش درآمدهای نفتی، درآمدهای صنعت معدن و صنعت فولاد هم با کاهش مواجه شد.
کاهش ۱۳ درصدی صادرات آهن و فولاد
بر اساس آمارها، در پنج ماههی سال ۱۴۰۳، صادرات آهن و فولاد ایران ۱۳ درصد کاهش یافته و به ۶۰۰ هزار تن به ارزش ۴۱۹ میلیون دلار رسیده است. صادرات تیرآهن از نظر وزنی ۸ درصد افزایش اما از نظر ارزشی ۱۰ درصد کاهش یافته است. میلگرد ۲۴ درصد افزایش وزنی و ۱۵ درصد افزایش ارزشی داشته است. صادرات نبشی و ناودانی نیز از نظر وزنی ۲۵ درصد و از نظر ارزشی ۵ درصد افزایش داشتهاند.
صادرات محصولات طویل فولادی ۲۳ درصد افزایش وزنی و ۱۳ درصد افزایش ارزشی داشته است. صادرات ورقهای گرم، سرد و پوششدار به ترتیب ۳۱، ۲۴ و ۹ درصد کاهش وزنی و ۲۸.۷، ۴۳ و ۲۴ درصد کاهش ارزشی داشتهاند.
در مجموع، صادرات فولاد میانی ۱۸ درصد کاهش وزنی و ۲۴ درصد کاهش ارزشی داشته است. صادرات آهن اسفنجی و کنسانتره سنگ آهن نیز کاهش وزنی و ارزشی را تجربه کردهاند.
فولاد و معدن؛ فرصتهای از دست رفته برای اقتصاد ایران
ایران به عنوان کشوری با اقتصادی متکی به نفت، با کاهش درآمدهای نفتی مواجه شده است. در این شرایط، انتظار میرفت که دولتها با استفاده از سیاستهای مناسب، به سمت توسعه سایر صنایع مانند معدن و فولاد حرکت کنند. این صنایع میتوانند به جایگزینی درآمدهای نفتی و نجات اقتصاد کشور از وابستگی به نفت کمک کنند. اما همانطور که گفته شد، در کمال ناباوری همزمان با کاهش درآمدهای نفتی، درآمدهای صنعت معدن و فولاد نیز کاهش یافته است. این وضعیت نشاندهنده نبود برنامهریزی صحیح و سیاستهای ناکارآمد دولتی است.
تکیه به نفت، همواره اقتصاد کشور را در برابر نوسانات جهانی آسیبپذیر کرده است. کاهش صادرات نفت به ۳۰۰ هزار بشکه در روز در سالهای ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰، نمونهای از این آسیبها است. در این شرایط، توسعه صنایع معدنی و فولادی میتواند مسیری برای پایداری اقتصادی و ایجاد اشتغال باشد.
از دولتها انتظار میرود که با ایجاد تنوع در سبد صادراتی، اقتصاد کشور را از تکمحصولی بودن نجات دهند. اما عدم توجه به ظرفیتهای داخلی و عدم توسعه صنایع غیرنفتی، منجر به کاهش درآمدهای صنعت معدن و فولاد نیز شده است. این وضعیت نه تنها به اقتصاد کشور آسیب میزند، بلکه فرصتهای رشد و توسعه را نیز از بین میبرد.
بهجای تکیه بر نفت، باید به سوی اقتصادی چند محصولی حرکت کنیم که بتواند در برابر نوسانات جهانی مقاوم باشد. صنایع معدن و فولاد، با پتانسیل بالایی که دارند، میتوانند بخشی از این سبد باشند و به پایدارسازی اقتصاد کشور کمک کنند. اما سیاستهای کنونی دولتها، نه تنها این فرصتها را نادیده گرفته، بلکه به وابستگی به نفت دامن زده است.
اما چرا باید چنین باشد؟ آیا تعمدی در کار است و یا فقدان تدبیر کافی است؟!