خبرگزاری کار ایران

سیمون آیوازیان در گفت‌و‌گو با ایلنا مطرح کرد:

من آغازگر «فلامنکو» در ایران بودم/ فلامنکو شناخت خود را مدیون کافه‌هاست/ زمانی از هنرمندان مجوز حمل ساز می‌خواستند/ در سال ۴۲ برای یادگیری گیتار ۶۰ دلار به هنرمند ونزوئلایی پول می‌دادم

من آغازگر «فلامنکو» در ایران بودم/ فلامنکو شناخت خود را مدیون کافه‌هاست/ زمانی از هنرمندان مجوز حمل ساز می‌خواستند/ در سال ۴۲ برای یادگیری گیتار ۶۰ دلار به هنرمند ونزوئلایی پول می‌دادم
کد خبر : ۷۹۸۶۵۳

آیوازیان درباره تاریخچه و زمان نت‌نگاری فلامنکو می‌گوید: تا چهل یا پنجاه سال پیش علاقمندان به صورت سینه به سینه نوازندگی ساز گیتار را می‌آموختند و نت به صورت جدی وجود و کاربرد نداشت. در همان مقطع بود که برخی از فعالان این عرصه به نت نویسی روی آوردند. در آن مقطع نوازندگان خیلی معروف سواد تئوریک موسیقی نداشتند و از تئوریسین‌های موسیقی کلاسیک می‌خواستند نت‌ها را برای آنها بنویسند.

به گزارش خبرنگار ایلنا، فلامنکو یا فلامینگو، یکی از سبک‌های موسیقی اسپانیایی است که حال پس از چند دهه در ایران به یکی از گونه‌های شناخته شده بدل شده است. اگر به آثار تولید شده سال‌های قبل و قبل‌تر نگاهی بیندازیم خواهیم دید کم نیستند آثاری که در قالب آلبوم و سی‌دی و بر اساس موسیقی فلامنکو تولید و عرضه شده‌اند.

البته در حال حاضر با توجه به وجود پررنگ اینترنت و فضای مجازی در زندگی مردم و تغییر شیوه عرضه و تولید آثار موسیقایی و تولید کم آلبوم به دلیل نبود توجیهات اقتصادی، همچنین عدم وجود قانون کپی رایت و دانلودهای غیرمجاز کمتر از پیش شاهد تولید آلبوم هستیم با این وجود سبک‌ها و گونه‌های مختلف به‌رغم شرایط بد اقتصادی که تاثیر آن را می‌توان در بخش‌های مختلف دید، همچنان به حیات خود ادامه می‌دهند.

سیمون آیوازیان یکی از هنرمندانی است که سال‌هاست گیتار می‌نوازد و در عرصه تولید و اجرای آثار فلامنکو فعال است به همین دلیل او را به عنوان «پدر گیتار کلاسیک» می‌شناسند. آیوازیان ابتدا نوازندگی را با ساز ماندولین در سن ۱۲ سالگی آغاز کرده پس از ۱۴ سالگی با ساز گیتار آشنا شده و گیتار کلاسیک را به مدت هفت سال با شیوه‌های آکادمیک به صورت خود آموز فراگرفته و پس از آن نزد اساتید مطرح خارجی سبک فلامنکو آموخته است.

سیمون آیوازیان که در بسیاری از جشنواره‌ها و مسابقات نوازندگی گیتار کلاسیک و فلامنکو حضور داشته و مقام‌های مختلفی کسب کرده، درباره وضعیت فعلی سبک فلامنکو در ایران می‌گوید: خوشبختانه طی سال‌های گذشته اتفاقات مثبتی در این زمینه رخ داده و وضعیت بهتری پیدا کرده‌ایم. از چند سال گذشته تاکنون نوازندگان کلاسیک و فلامنکو در جشنواره‌های برون‌مرزی و فستیوال‌های استانبول شرکت می‌کنند و نتایج خوبی می‌گیرند. به طور مثال یکی از گیتاریست‌های خوبی که امسال در فستیوال استانبول مقام کسب کرد احسان فرامزی بود که در حال حاضر یکی از بهترین نوازندگان به شمار می‌رود. نوازندگی ایشان به لحن، لهجه و حس اسپانیایی بسیار نزدیک است و در این زمینه او را از برخی دیگر بهتر می‌دانم.

پیشینه سبک فلامنکو به چه مقطع تاریخی بازمی‌گردد؟

قدمت موسیقی فلامنکو به دوران کارلوس اول و قرن پانزده یا شانزده می‌رسد یعنی در زمانی که تفتیش عقاید حاکم بود. طبق این قانون از مسیحیان و دیگر مخالفان اعم از کلیمیان، عربها و دیگر افراد می‌خواستند که مادرید را ترک کنند و درنهایت به هر طریق ممکن آنها را از مادرید بیرون کردند. این افراد در خارج از مادرید و در مکان‌های مختلفی چون غارها و زاغه‌ها جمع می‌شدند و ناراحتی خودشان را به صورت آواز می‌خوانند و شکایت خود را اینگونه بیان می‌کردند.

یعنی می‌توانیم بگوییم فلامنکو در ابتدا موسیقی اعتراضی بوده است؟

بله ‌می‌توان اینگونه استنباط کرد و می‌توان فلامنکو را موسیقی شکایتی و اعتراضی دانست. این را هم بگویم که 200 سال پیش از این ماجرا، گروهی کولی از اهالی هند به آن سرزمین مهاجرت کرده بوده‌اند که آنها نیز به آن گروه معترض پیوستند و به آنها «gipsy» می‌گفتند. البته اسپانیایی‌ها در ابتدا به اشتباه تصور می‌کردند که این گروه مهاجر از مصر آمده‌اند و به همین دلیل به آنها «egyption» می‌گفتند و بعدها آن را به «gipsy» تغییر دادند. آن هندی‌ها از راه ایران مهاجرت کردند و به مصر رفتند و پس از آن به اروپا نقل مکان کردند و به اسپانیا رسیدند. آن گروه در ابتدا با آواز و کف زدن ابراز وجود می‌کردند و بعد ساز گیتار به عنوان همراهی کننده به آن شیوه اضافه شد. این رویه تا قرن 19 وجود داشت و تا زمانی که گیتار به کافه‌‌های اسپانیا وارد شد، ادامه پیدا کرد. نوازندگان تا ابتدای قرن بیستم در کافه‌ها گیتار می‌نواختند و پس از آن قضیه جدی‌تر شد.

آن نوع موسیقی را فلامنکو می‌دانستند؟

خیر می‌توان گفت تقریبا تا اوایل قرن بیستم تک‌نوازی با گیتار فلامنکو نداشتیم و تا آن زمان گیتار نقش همراهی‌کننده را ایفا می‌کرد که البته هرچه گذشت اهمیت بیشتری پیدا کرد و به همراهی کننده اصلی بدل شد و پس از آن از سوی موسیقی‌دانان جدی گرفته شد.

گیتار در آن مقطع بر اساس نت نواخته می‌شد؟

خیر می‌توان گفت تا چهل یا پنجاه سال پیش علاقمندان به صورت سینه به سینه نوازندگی ساز گیتار را می‌آموختند و نت به صورت جدی وجود و کاربرد نداشت. در همان مقطع بود که برخی از فعالان این عرصه به نت نویسی روی آوردند. البته نت نویسی به شکل فعلی نبود بلکه شماره‌ای بود. یعنی سیم‌ها را شماره‌گذاری می‌کردند تا بوسیله‌ آن پرده‌ها را شناسایی کنند. مثلأ می‌گفتند سیم اول پرده سوم است و سیم دوم دو و به همین ترتیب پیش می‌رفتند. در آن مقطع نوازندگان خیلی معروف سواد تئوریک موسیقی نداشتند و از تئوریسین‌های موسیقی کلاسیک می‌خواستند نت‌ها را برای آنها بنویسند. اکثر نت‌های موجود از آن زمان توسط یکی از همان تئوریسین‌ها نوشته شده است. به طور مثال معروف‌ترین گیتاریست معاصر پاکو دلوچیا که چند سال پیش فوت کرد، سه آلبوم دارد که هر سه را دارم. نت نویسی آن آثار را شخص دیگری به عهده داشته، زیرا پاکودلوچیا سواد نت‌نویسی نداشته است.

با توجه به کیفیت هر سه آلبوم اینگونه به نظر می‌رسد که پاکودلوچیا به لحاظ تئوری هنرمند بسیار با سوادی بوده است.

ایشان به لحاظ تئوری بسیار قوی بوده‌ است، اما نه تئوری علمی. ایشان هارمونی را به خوبی می‌شناخته و بر موسیقی جز نیز اشراف داشته است. همه اینها تئوری محسوب می‌شوند. دلوچیا در انتقال نوازندگی سنتی به نوازندگی مدرن و جدید موفق بوده است به این ترتیب می‌توان گفت این هنرمند در زمینه تئوری عملی بسیار قوی بوده است. با همه اینها اگر به او می‌گفتند مثلا فلان آکورد را بنویس  و آن را در دیگر آکورد حل کن نمی‌توانسته است. در صورتیکه او بسیاری از قطعات کلاسیک مشکل از جمله کنسرتو گیتار آنا خوئز را ایشان با ارکستر به خوبی اجرا کرده و اتفاقا در این زمینه موفق بوده است.

فلامنکو چه زمانی به ایران آمد و از سوی هنرمندان و مخاطبان به رسمیت شناخته شد؟

به طور کلی، در حقیقت موسیقی فلامنکو در ایران شناخت خود را تا حدودی مدیون کافه‌هاست.

یعنی دهه‌های سی و چهل؟

خیر خیلی قبل‌تر. فلامنکو را در ایران من شروع کردم. یعنی پس از آنکه چند سالی گیتار کلاسیک زدم به سراغ موسیقی فلامنکو رفتم و اولین شخص ایرانی که گیتار را با شیوه فلامنکو نواخت من بودم.

سبک نوظهور فلامنکو را از چه کسی آموختید؟

کافه‌ای بود که به آقای قربانی، همسر اول یکی از خوانندگان موسیقی پاپ اختصاص داشت که چند سال پس از انقلاب به آمریکا مهاجرت کرد. در آنجا جوانی حضور داشت که نوازنده فلامنکو بود و من؛ ایشان را پیدا کردم و از او گیتار فلامنکو را آموختم.‌ آن جوان که هم سن و سال من بود و خوانیتو آلبا نام داشت، پس از مدتی به کشورش بازگشت و در حال حاضر یکی از گیتاریست‌های مطرح اسپانیاست.

به جز این گیتاریست مطرح فلامنکو که هنوز در قید حیات است، شاگرد یکی دیگر از نوازندگان مطرح نیز بودید درست است؟

بله آن هنرمند اهل ونزوئلا بود و آلریو دیاز نام داشت که البته از او گیتار کلاسیک را آموختم. فلامنکو را فقط از خوانیتو آلبا آموختم. البته مدت زمان حضورم نزد آلبا محدود به سه ماه تابستان بود که او در ایران حضور داشت. در همان مقطع یعنی حدودا سال‌های 42 و 43 به او در ازای آموزش 60 دلار می‌دادم که رقم کمی نبود. در همان زمان خودم نیز تدریس می‌کردم در ازای 4 جلسه از هنرجویان 60 تومان می‌گرفتم. در آن زمان خوانیتو آلبا که آدمی استثنایی و کاربلد بود موسیقی را به صورت گوشی یا همان شیوه سینه به سینه یاد می‌داد و بعد خودم آموخته‌هایم را به صورت نت می‌نوشتم. البته پیش از همه اینها نسبت به گیتار فلامنکو شناخت  پیدا کرده‌ بودم و درباره‌اش خوانده بودم. در‌ آن زمان از فروشگاه بتهوون متعلق به آقای چمن‌آرا اولین صفحه‌ام خریدم که مرا بسیار دگرگون کرد. آن صفحه دو آهنگ داشت که سازنده آنها سابیکاس یکی نوازندگان مشهور فلامنکو بودند. این هنرمند به نسل اول موسیقی فلامنکو تعلق داشت و بسیار مطرح بود.

با این تفاسیر موسیقی فلامنکو در ایران پیشینه و قدمت مشخصی دارد. خودتان کدام هنرمندان فلامنکو را تایید می‌کنید و به نظرتان مقطع طلایی موسیقی فلامنکو در ایران را چه دهه‌ای می‌دانید؟

پس از انقلاب اسلامی افراد زیادی برای ارتقای سطح کیفی فلامنکو تلاش کردند و من نیز در همان زمان شاگردان خیلی خوبی داشتم. افرادی چون بابک امینی، کاوه ناصری و لوریس آیوازیان که افراد کاربلدی بودند و بعدها به گیتاریست‌های مطرح تبدیل شدند. سپس مهدی محققی را داشتیم که در حال حاضر گیتاریست بسیار خوبی است. به نظرم اوج موسیقی فلامنکو را می‌توانیم دهه هفتاد به بعد در نظر بگیریم. من سال هفتاد و دو از مسئول وقت ارشاد خواستم به من اجازه اجرای برنامه بدهند. به ایشان گفتم اجازه دهید دو برنامه برگزار کنم و طی آن برنامه‌ها به گیتار کلاسیک و فلامنکو بپردازم و به این ترتیب آنها را معرفی کنم. اگر یادتان باشد در آن سال‌ها اجازه نمی‌دادند گیتار روی صحنه برود. خلاصه اینکه با درخواست من موافقت شد و طی سال‌های 72 و 73 با همکاری شاگردانم در سالن رودکی دو برنامه اجرا کردم که اولی در زمینه گیتار کلاسیک بود و دومی به موسیقی فلامنکو اختصاص داشت. که آقای بابک امینی نیز به عنوان نوازنده حضور داشت و با من و دیگر شاگردانم همکاری کرد.

پس شما جزو اولین هنرمندانی هستید که در تهران به اجرای کنسرت پرداختید؟

آن دو کنسرت آموزشی بودند. یعنی طی اجرای برنامه در کنار اجرای آثار با مخاطبان صحبت می‌کردم و به تحلیل می‌پرداختم که پس از این دو کنسرت آقای مرداخانی از من خواستند در بخش ارائه مجوز موسیقی حضور داشته باشم و من نیز از سال 1373 به بعد با مسئولان مربوطه در بخش ارائه مجوز آلبوم‌ها و کنسرت‌ها همکاری کردم.

با توجه به اشرافتان بر گیتار کاسیک و موسیقی فلامنکو طی دهه‌های گذشته در زمینه ارتقای سطح کیفی این گونه‌ اسپانیایی چه روندی را پیموده‌ایم؟

به نظرم موسیقی فلامنکو طی سال‌ها و دهه‌های گذشته روند نسبتا خوبی را طی کرده است.

در زمینه برگزاری جشنواره‌ها و تشکل‌های مرتبط با گیتار کلاسیک و فلامنکو چه وضعی داریم؟

سال‌ها پیش بوسیله یکی از شاگردان نسل دومم که آقای کیوان میرهادی نام دارد و موسیقی‌دان و نوازنده خوبی به حساب می‌آید، یکسری مسابقات کشوری برگزار کردیم که امسال سیزدهمین دوره آن برگزار می‌شود. این رویداد که برای برگزاری آن بودجه‌ای دریافت نمی‌کنیم به گیتار کلاسیک و فلامنکو اختصاص دارد. البته نحوه برگزاری جشنواره امسال با ادوار گذشته کمی متفاوت است زیرا وضعیت اقتصادی مثل گذشته نیست و این موضوع بر قیمت اجاره سالن‌ها و مقولات مرتبط دیگر تاثیر بسیاری گذاشته است. بنا به همین دلایل قصد داریم جشنواره امسال را در قالب فایل‌های تصویری برگزار کنیم. یعنی متقاضیان آثارشان را در قالب سی‌دی می‌فرستند و ما آنها را داوری می‌کنیم و سپس نتایج را به شرکت‌کنندگان اعلام خواهیم کرد و برگزیدگان مشخص می‌شود.

طی سال‌های اخیر چه اتفاقات مثبتی از سوی نوازندگان گیتار کلاسیک و فلامنکو رخ داده است؟

خوشبختانه طی سال‌های گذشته اتفاقات مثبتی در این زمینه رخ داده و وضعیت بهتری پیدا کرده‌ایم. از چند سال گذشته تاکنون نوازندگان کلاسیک و فلامنکو در جشنواره‌های برون‌مرزی و فستیوال‌های استانبول شرکت می‌کنند و نتایج خوبی می‌گیرند. به طور مثال یکی از گیتاریست‌های خوبی که امسال در فستیوال استانبول مقام کسب کرد احسان فرامزی بود که در حال حاضر یکی از بهترین نوازندگان به شمار می‌رود. نوازندگی ایشان به لحن، لهجه و حس اسپانیایی بسیار نزدیک است و در این زمینه او را از برخی دیگر بهتر می‌دانم.

 شما و دیگر گیتارنوازان کلاسیک و فلامنکو برای به‌روز نگه داشتن خود و دیگر هنرمندان این عرصه چه فعالیت‌هایی داشته‌اید؟

سال‌ها پیش نیکوئل ریبیرا، یکی از هنرمندان مطرح این عرصه را به ایران دعوت کردم و ایشان دوبار به ایران آمدند. که حتی ایشان را به اصفهان نیز بردیم و در آن شهر نیز به اجرای برنامه پرداختند. این هنرمند نوازنده‌ بسیار خوبی بود که متاسفانه به بیماری سرطان مبتلا شد و چندی پیش فوت کرد. به جز ایشان هنرمندان دیگری نیز به ایران دعوت شده‌اند و مسترکلاس‌ برگزار کرده‌اند و برنامه‌هایشان مورد استقبال قرار گرفته است. اخیرا نیز آقای سرانیتو که گیتاریست بسیار خوبی به حساب می‌آید و او را از بچگی‌اش می‌شناسم به ایران آمده بود که البته من در برنامه‌اش حضور نداشتم. به هرحال این تعاملات تاثیرگذار است. البته با وجود وضعیت فعلی اقتصادی دعوت این هنرمندان کار راحتی نیست و به حمایت اسپانسرها نیاز دارد.

برای تداوم تعاملات فرهنگی هنری با هنرمندان مطرح گیتار کلاسیک و فلامنکو؛ وزارت ارشاد از شما حمایت نمی‌کند و احیانا بودجه‌ای را برای چنین مراوده‌هایی در نظر نگرفته است؟

متاسفانه برای این بخش و اتفاقات مرتبط با آن بودجه‌ای تعریف نشده است و از طرفی برای هماهنگی‌ها باید از وزارت امور خارجه نیز کمک‌هایی گرفته شود تا آن هنرمندان به ایران بیایند.

یعنی در حال حاضر اینگونه تعاملات تعطیل شده است؟

نه به آن شکل. در حال حاضر هنرمندان خارجی با ویزای توریستی به ایران می‌آیند و طی این روند می‌توانند به مدت سه هفته در ایران بمانند و این زمان فرصت مناسبی برای اجرای برنامه‌ و ورکشاپ و مسترکلاس است. البته مسترکلاس هنرمندان مطرح خارجی در مقایسه با مسترکلاس‌های ایرانی گرانتر است اما با این وجود شنیده‌ام که مورد استقبال واقع می‌شوند. حتی شنیده‌ام که آن هنرمندان در شهرهای دیگر نیز به اجرای برنامه می‌پردازند. خوان مارتین یکی از هنرمندان اسپانیایی که متدش سالهاست در ایران تدریس می‌شود نیز چند سال پیش به ایران آمد و سه شب در فضای باز کاخ نیاوران برنامه اجرا کرد و سه‌هزار نفر در آن حضور یافتند. پاکو پنیا نیز یکی دیگر از هنرمندان خارجی است که از او دعوت به عمل آوردیم و در کاخ سعدآباد به اجرای برنامه پرداخت. پاکو پنیا رقیب سنتی آقای پاکو دلوچیاست و یکی از هنرمندان مطرح فلامنکو به حساب می‌آید. البته او اصطلاحـ سنتی‌کار است و به دنبال فلامنکوی جدید نرفته است. همه این اتفاقات خوب بعد از انقلاب رخ داده و پیش از آن چنین تعاملاتی وجود نداشته و تمرکز هنرمندان بر گیتار کلاسیک بوده است. حتی چند سال اول پس از انقلاب نیز محدودیت‌های بسیاری وجود داشت. یادم هست در آن مقطع من مجوز حمل ساز داشتم و اگر کسی این مجوز را نداشت و ساز حمل می‌کرد با او برخورد می‌کردند انگار که اسلحه است. حتی اگر قرار بود هنرمندی سازش را با خود به خارج از کشور ببرد باید در پاسپوردش قید می‌شد.

فلامنکو بر اساس شاخصه‌هایی که دارد و نوع توجه مخاطبان عام به آن به نوعی با موسیقی پاپ قابل مقایسه است. بر اساس این وجوه مشترک کیفیت موسیقی پاپ ایرانی را چگونه می‌بینید؟

همانطور که گفتم در مقطعی با وزارت ارشاد در زمینه ارائه مجوزهای موسیقی پاپ همکاری می‌کردم که آن روند متاسفانه هفده سال طول کشید. آن همکاری‌ها باعث شد موسیقی پاپ در ایران را به عنوان پاپ قبول نداشته باشم. موسیقی پاپ در ایران گونه‌ای بی‌هویت است. به طور کلی آثار پاپ ما تکراری و کلیشه‌ای است و توسط خوانندگان ناکاربلد و خیلی بد اجرا می‌شود. موسیقی پاپ در کشورهایی چون انگلیس و فرانسه با موسیقی پاپ ما بسیار متفاوت است و مقایسه‌های این چنینی باعث شده پاپ ایرانی را قبول نداشته باشم. اگر بخواهم به خوانندگان خوب پاپ ایرانی بپردازم، باید از دوست خوبم زنده‌یاد محمد نوری یاد کنم و از ویگن نام ببرم که به نوعی خواننده پاپ بود.

طی این سال‌ها موسیقی فلامنکو تا چه حد توسط خوانندگان پاپ جدی گرفته شده؟

برای نمونه باید از فرامرز اصلانی نام ببرم. ایشان خواننده خوبی است. این هنرمند در ابتدای کارش اولین آهنگش را با چند آکورد اسپانیایی خواند و همان ثبت شد و خوانندگان دیگر آن را تقلید کردند. اصلانی پس از آن اثر در دیگر آثارش رویه قبلی را ادامه داد و به نوعی آن را تکمیل کرد. در حال حاضر نیز بابک امینی با او همکاری می‌کند و آثار مختلفی را به همکاری هم تولید کرده‌اند.

 می‌توان گفت نسبت به آینده این سبک نظر مثبتی دارید؟

به نظرم اگر سبک فلامنکو توجه شود اتفاقات خوبی رخ خواهد داد زیرا نوازندگان خوبی در این زمینه داریم. در ایران به فلامنکو و گیتار کلاسیک توجهی نمی‌شود و این فستیوال‌های استانبول هستند که نوازندگان ایرانی را به ارائه آثار بهتر تشویق می‌کند. هنرمندان ایرانی هرطوری که هست خودشان را به این رویدادها می‌رسانند. حتی برخی از آنها ترجیح می‌دهند برای هزینه کمتر طی سفری چند روزه با اتوبوس به ترکیه بروند و آثار خود را اجرا کنند و با دیگر شرکت‌کنندگان به رقابت بپردازند.

جشنواره موسیقی جوان که این روزها در حال برگزاری است، طی یکی از روزها به ساز گیتار می‌پردازد و شما نیز یکی از اعضای هیئت داوران آن هستید. آیا این بخش به گیتار فلامنکو اختصاص دارد؟

بله من نیز یکی از اعضای هیئت داوران بخش گیتار جشنواره موسیقی جوان هستم و روز سوم شهریور آثار شرکت‌کنندگان را داوری خواهم کرد. این بخش به گیتار کلاسیک اختصاص دارد. در جشنواره‌های دیگر نیز کمتر به گیتار فلامنکو پرداخته می‌شود. البته آقای ریاحی یکی از دوستان دغدغه‌مند و هنرمندم که مسئولیت انجمن گیتار استان قزوین را به عهده دارد تاکنون سه جشنواره برگزار کرده که من به اتفاق آقایان محققی و فرامزی و برخی دیگر داوری آن را به عهده داشته‌ایم. این جشنواره که هر سال بیش از صد شرکت کننده از شهرهای مختلف در آن حضور می‌یابند و به گیتار کلاسیک و فلامنکو اختصاص دارد، رویداد بسیار خوبی است که امیدوارم تداوم پیدا کند و هرسال برگزار شود. اصفهان، شیراز و تبریز نیز دیگر شهرهایی هستند که رویه‌ خوبی را در زمینه گیتار کلاسیک و فلامنکو پیش گرفته‌اند.

آیا قرار نیست اثر جدیدی از شما منتشر شود یا به اجرای کنسرت بپردازید؟

من دو بار بازنشسته شده‌ام و زحمات خودم را کشیده‌ام و حتی اگر بخواهم نمی‌توانم بر نوازندگی متمرکز باشم، زیرا سرم بسیار شلوغ است و مدیر گروه معماری و هنر یکی از دانشگاه‌ها هستم و در زمینه تدریس نیز فعالم. طی سال‌ها و دهه‌های قبل شاگردان بسیاری از سه یا چهار نسل را آموزش داده‌ام و تربیت کرده‌ام. آن دوستان فعال هستند و حتی تدریس می‌کنند و شاگردان بسیاری را تربیت کرده‌اند. برخی نیز از ایران مهاجرت کرده‌اند و در کشورهای دیگر فعالیت می‌کنند و خدا را شکر اغلب آنها اوضاع خوبی دارند.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز