خبرگزاری کار ایران

یادداشتی از محسن ایمانی؛

اصل خدمت به ضعیفان در شعر حکیم نظامی

اصل خدمت به ضعیفان در شعر حکیم نظامی
کد خبر : ۱۶۰۷۰۱۰

ستاد ملی بزرگداشت حکیم نظامی، با برگزاری رویدادهای علمی، فرهنگی و هنری در هفته بزرگداشت وی از ۱۴ تا ۲۱ اسفندماه، می‌کوشد زمینه آشنایی عمیق‌تر ایرانیان و ملت‌های پارسی‌زبان با اندیشه و شعر این حکیم نامدار را فراهم آورد .به بهانه هفته بزرگداشت «نظامی»؛ از زبان استادان و پژوهشگران برجسته حکمت، عرفان و ادب فارسی نگاهی داریم به جایگاه و اهمیت شعر و اندیشه این شاعر بزرگ پارسی گوی سده ششم هجری. این یادداشت به قلم محسن ایمانی (دانشیار گروه فلسفه تعلیم و تربیت، دانشگاه تربیت مدرس) نوشته شده است.

حکیم نظامی در اخلاقیات خود، خدمت به ضعیفان را مدنظر داشته و دیگران را نیز به حمایت از آنان ترغیب کرده است؛ زیرا چشم ضعیفان مالی، به مال‌داران است و چشم‌داشت ناتوانان علمی و فرهنگی، به عالمان و فرهیختگان؛ چشمان بی‌فروغ مستمندان، به ثروتمندان؛ دیدگان راه‌جویان جوان، به خضر راه؛ ابصار رنگ‌پریده بیماران، به طبیبان دوخته شده است و یتیمان، به دلسوزان و مراقبان چشم امید دارند.مستضعفان جهان در پی آنند که چشمانشان به جمال منجی عالم روشن شود؛ والدین پیر و ناتوان، نگاهشان به دستگیران جوان است؛ ناتوانان جسمی، به بازوان توانایی نظر دارند تا دستشان را بگیرند، آنان را از جای بلند کنند و با همراهی‌شان، گامی در مسیر زندگی بردارند و خستگی نشستن را با یاری و مدد دیگران از تن به در کنند.

نظامی در خدمت به ضعیفان چنین می‌گوید:

چو ما با ضعف خود در بند آنیم

که بگزاریم خدمت تا توانیم

تو با چندان عنایت‌ها که داری

ضعیفان را کجا تنها گذاری

یعنی انسان‌ها، به‌رغم تمامی ضعف‌هایی که دارند، دربند آن هستند که تا می‌توانند به دیگران خدمت کنند. قطعاً ذات حق – که همواره لطف و عنایت بی‌نهایت خود را بر بندگانش ارزانی می‌دارد – چگونه می‌تواند ضعیفان را بی‌مدد و تنها بگذارد تا ضایع گردند؟ پس بندگان حق نیز باید از پروردگار الهام بگیرند و در غم محرومان شریک باشند و با سرانگشت تدبیر، نهال رهایی از محرومیت جانکاه را در دل‌های ناامید آنان بنشانند. چه زیبا گفته است که:

مپسند ای توانگر که بسی فقیر و مضطر

سر رهگذر بمیرند و تو را خبر نباشد

دستگیری از ضعیفان فواید متعددی دارد: نخست آنکه دلخوشی را برای آنان به ارمغان می‌آورد؛ در مرتبه دوم، موجب رضایت خالق می‌شود؛ در مرتبه سوم، چون خلق و خدا از این عمل نیک راضی می‌شوند، فرد نیکوکار نیز از لطف الهی برخوردار خواهد شد؛ در مرتبه چهارم، آرامش ضعفا، به دل‌آرامی ثروتمندان نیز خواهد انجامید؛ در مرتبه پنجم، با رفع فقر و محرومیت از خانواده‌های نیازمند، جامعه نیز به آرامش خواهد رسید؛ در مرتبه ششم، محبت ثروتمندان به فقرا، موجب ایجاد حس محبت متقابل در دل آنان نسبت به نیکوکاران خواهد شد؛ در مرتبه هفتم، محبت خداوند شامل حال هر دو گروه می‌شود؛ در مرتبه هشتم، نعمت الهی بر هر دو فزونی خواهد یافت؛ در مرتبه نهم، جامعه‌ای سرشار از نعمت‌ها، به آینده امیدوار خواهد شد؛ و در مرتبه دهم سلامت روانی و در پی آن صحت جسمانی فراهم می شود و سرانجام، هزاران فایدة دیگرپدید می آید که قابل ذکر و احصا نیست.

نظامی در مذمت حرص‌ورزی، قناعت به مقدار کافی، پذیرش کار، بخشش خردمندانه و متعادل-نه بذلی طوفان‌زا و نه مصرفی سختی‌زا- و زیستی سودمند و بدون زیان برای دیگران، سخن گفته و چنین سروده است:

خوشا روزگارا که دارد کسی

که بازار حرصش نباشد بسی

به قدر بسندش یساری بود

کند کاری ار مرد کاری بود

جهان می‌گذارد به خوش‌وارگی

به اندازه دارد تک‌بارگی

نه بذلی که طوفان برآرد ز مال

نه صرفی که سختی درآرد به حال

همه سختی از بستگی لازم است

چو در بشکنی، خانه پر هیزم است

چنان زی، کز آن زیستن سالیان

تو را سود و کس را نباشد زیان

وی همچنین در همدلی با رنجوران و محرومان و فراهم آوردن راحتی برای آنان، انسان‌ها را به دوری از جاه‌طلبی و قدرت‌طلبی فرامی‌خواند و عزت حقیقی را در خدمت به نیازمندان می‌داند:

رنج مشو، راحت رنجور باش

ساعتی از محتشمی دور باش

حکم چو بر عاقبت‌اندیشی است

محتشمی بنده‌ی درویشی است

همچنین، در نکوهش ثروتمندانی که از بخشش دریغ می‌ورزند و در دام حرص بی‌پایان گرفتارند، چنین گفته‌اند:

آنان که غنی‌ترند، محتاج‌ترند

زیرا خساست، ریشه در ترسی دارد که شیطان در گوش آنان زمزمه می‌کند، چنان‌که خداوند متعال می‌فرماید:

«الشَّیْطَانُ یَعِدُکُمُ الفَقْرَ...» (بقره: ۲۶۸)

بدین‌سان، انسان حریص نمی‌تواند در اندیشه‌ی سیر کردن گرسنگان باشد. غنا، در داشتن مال نیست، بلکه ثروتمند واقعی کسی است که دل بی‌نیاز داشته باشد، حتی اگر چیزی در اختیار نداشته باشد. سعدی نیز در وصف این سیرناپذیران چنین سروده است:

آن شنیدی که در اقصای غور

بارسالاری بیفتاد از ستور

گفت چشم تنگ دنیا دوست را

یا قناعت پُر کند یا خاک گور

سعدی خود نیز بر بخشش به فقیران توصیه کرده و می‌گوید:

قلیلی بپوش و قلیلی بنوش و قلیلی بده

قلیل دگر بهر پیری بنه

تکرار واژه قلیل در این بیت، حکایت از قناعت‌پیشگی دارد. کم نوشیدن، کم پوشیدن، اندوختن به‌اندازه برای دوران پیری و بخشش به مستمندان، همگی نشانگر اهمیت قناعت و میانه‌روی است.

خواجه عبدالله انصاری نیز در این زمینه نیکو گفته است: کم بخورید و کم بخوابید و کم بگویید.واضح است که کسی که کم می‌خورد و کم می‌خوابد، به ناچار کم نیز سخن می‌گوید؛ چراکه پرخوران و پرخوابان، بیش از حد سخن می‌گویند. ازاین‌رو، باید به گفته سعدی از چنین افرادی دوری کرد:

حذر کن

ز نادان ده‌مرده‌گوی

چو دانا یکی گوی و پرورده‌گوی

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز