مسعود مددی مطرح کرد؛
سینمای ایران به فیلم فانتزی نیاز دارد/ خلاقیت و ایدههای بکر در فیلمسازان ما حرف اول را میزند
مسعود مددی با اشاره به اینکه شعار «پذیرای جهان خیالانگیز تو» در ادامه شعار دو دوره قبلی جشنواره فیلم کوتاه تهران است، گفت: خیالانگیزی عنصر حیاتی فیلمسازی است و به فیلمساز کمک میکند که فراتر از واقعیت گام بردارد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، چهلویکمین جشنواره فیلم کوتاه تهران به زودی با شعار «پذیرای جهان خیالانگیز تو» برگزار میشود. شعار جشنواره فیلم کوتاه تهران طی سالهای اخیر برآمده از رویکردهایی است که این جشنواره با جدیت دنبال کرده است. در دو سال گذشته توجه به تنوع و بومیسازی ژانر از نکاتی بود که در شعار این رویداد کاملاً به چشم میخورد و امسال به نظر میرسد این رویکرد متمرکز بر عنصری در قصهپردازی است که شاید بتوان آن را در برخی ژانرها بسیار پر رنگتر دانست.
به بهانه اینکه در آستانه برگزاری چهلویکمین دوره جشنواره فیلم کوتاه تهران هستیم با مسعود مددی (کارگردان سینما و عضو هیئت انتخاب بخش ملی تجربی سیونهمین و چهلمین جشنواره فیلم کوتاه تهران) گفتگویی داشتیم که در ادامه مشروح این گفتگو را از نظر میگذرانید:
شعار امسال جشنواره فیلم کوتاه تهران را چقدر در راستای شعارهای دو سال گذشته جشنواره میدانید؟
من فکر میکنم شعار امسال جشنواره دقیقاً در ادامه همان فعالیت و مبنایی است که برای ژانر در نظر گرفته شده است. بحث خیالانگیزی در واقع تشویق بیشتری برای فیلمسازان است تا به عنصر خیالپردازی در داستان توجه کنند چراکه این مسئله یکی از مواردی است که نیاز است فیلمسازان به آن توجه داشته باشند و از واقعی دیدن آنچه که در اطرافشان میگذرد کمی عبور کنند و به عنصری توجه داشته باشند که فیلمشان را دراماتیک میکند و در تقویت داستانپردازیشان کمککننده است.
شعار امسال جشنواره از شعار دو سال گذشته دور نیست و اتفاقاً به نظر من در راستای همان رویکردها قرار میگیرد و میتوان یک پیوستگی بین این رویکردها در سه دوره اخیر جشنواره فیلم کوتاه تهران مشاهده کرد.
شعار دو دوره گذشته جشنواره فیلم کوتاه که مشخصاً بر ژانر تأکید داشته و تنوع و بومیسازی را در اولویت این رویداد مطرح کرده، چقدر بر سینمای کوتاه ما تأثیر داشته است؟
قطعاً خروجی فیلمها مشخص میکند که این رویکردها چقدر توانستهاند ثمربخش و تأثیرگذار باشند. این رویکردها که به عنوان شعار جشنواره مطرح میشوند در بخش آموزش هم دیده میشود. با توجه به اینکه انجمن سینمای جوان دفاتر آموزشی در سراسر کشور دارد این موضوع در همه این دفاتر با جدیت در اولویت قرار داشته و پیگیری شده است.
در سالهای اخیر با مشاهداتی که من داشتم به نظر میرسد توجه فیلمسازان به ژانر بیش از قبل شده ولی میتوان گفت الان مثل یک ابزار سینمایی در اختیار فیلمسازان قرار داده شده تا بتوانند بهتر و دقیقتر در یک چارچوب مشخص داستانشان را روایت کنند. تا جایی که من فیلمهای کوتاه چند سال اخیر را دنبال کردم شاید نتوان گفت که اتفاق خیلی خاصی رخ داده اما توجه به ژانرهای متفاوت در سینمای کوتاه که در بین فیلمسازان به وجود آمده کاملاً قابل تشخیص است، فیلمهای زیادی به این سمت رفتهاند و نمونههای خیلی خوبی هم ساخته شده که فکر میکنم در جشنواره پیش رو هم آثار جالب توجهی خواهیم دید.
در اولویت قرار گرفتن ژانر با رویکردهای مختلف و حالا به طور مشخص تأکید بر خیالپردازی برای سینمای کوتاه ما چه ضرورتی دارد؟
خیالانگیزی عنصر حیاتی فیلمسازی است و اگر در جشنواره امسال به آن تأکید شده تلاشی برای متمایز کردن آن چیزی است که ما به عنوان واقعیت در پیرامون خود میبینیم و آنچه که قرار است به فیلم تبدیل شود؛ به همین دلیل از خیالانگیزی میتوان به عنوان یک عنصر حیاتی و ضروری اسم برد.
بحث ژانر کمی متفاوت است و البته مسئلهای است که میتوان ساعتها دربارهاش صحبت کرد. پرسشهایی مثل اینکه ژانر چیست، چرا توجه به آن در اولویت قرار گرفته، آیا در ایران میتوان فیلم ژانر ساخت و... مباحثی مفصل هستند که نیاز به بررسی بسیار جدی دارند و این موضوع در فیلم بلند نیز یک مسئله است و ما این نقص را در سینمای بلند بیشتر احساس میکنیم و رویکرد فیلمسازان ما بیش از اینکه بخواهند به ژانرهای مختلف بپردازند این است که اگر فرصتی برایشان فراهم شود بیشتر ترجیح میدهند به نقد اجتماعی و اتفاقات پیرامون خود بپردازند. من این رویکرد را در فیلمسازی اشتباه نمیدانم اما ژانر هم میتواند با نقد، داستانپردازی خلاقانه و نگاه از زاویه جدید همراه باشد.
کمبود تولیدات سینمایی در ژانرهای مختلف همانقدر که در سینمای بلند وجود دارد در فیلم کوتاه نیز وجود دارد. تمرکز بر این موضوع به هنرجوها کمک میکند که توجه بیشتری به مسئله ژانر داشته باشند و وقتی بحث بومیگرایی مطرح میشود هنرجوها توجهشان را به اطراف و جغرافیای خود بیشتر جلب کنند تا ببینند در اطراف آنها چه میگذرد. اینکه فیلمساز ایرانی برای ایدهپردازی به داستانهای اروپایی فکر نکند و به داستانی توجه داشته باشد که در اطراف خودش روایت میشود و حاوی عناصر بومی است احساس زندهای به اثر میدهد.
قطعاً خیالانگیزی عنصر حیاتی سینما و هنر است اما طبق توضیحات دبیر جشنواره به نظر میرسد که این سیاستگذاری در راستای تقویت ژانر فانتزی است. توجه به این ژانر برای سینمای امروز ما چه اهمیتی دارد؟
من نمیخواهم به این شعار بپردازم، به هر حال یک شورای سیاستگذاری وجود دارد که چنین تصمیمی گرفته است و قطعاً انجمن سینمای جوان به آمارها مسلط است و بر اساس همین آمار است که چنین تصمیمی گرفتهاند.
من فکر میکنم سینمای ما به فیلم فانتزی نیاز دارد اما باید تعریف دقیقی از فیلم فانتزی داشته باشیم چراکه ممکن است تصورات غلطی درباره آن وجود داشته باشد و با این عنوان ذهن به سمت فیلمهای سوپرهیرو یا پرهزینه برود که تولید این آثار در فیلم کوتاه احتمالاً امکانپذیر نیست. خیالپردازی به نظر من مکمل آن بخش از ذهن فیلمساز است که بتواند فراتر از آن چیزی برود که مشاهدهاش میکند، به این معنا که خیالش به او کمک میکند تا بتواند با هر چیزی شعرگونه ارتباط برقرار کند و دنیا را به شکلی ببیند که فراتر از واقعیت باشد.
به نظر من توجه به عنصر خیالانگیزی به فیلمساز کمک میکند تا بتواند از جنس فانتزی نگاه جذابتری به سینما داشته باشد. گفتن این نکته هم ضروری است که توجه به خیالانگیزی لزوما به معنای صرف هزینه نیست.
به طور کل امروز جشنواره فیلم کوتاه چقدر بر کلیت سینمای ایران تأثیرگذار است و رویکردهایش میتواند جریانسازی کند؟
آنچه که اتفاق افتاده نیاز به تحلیلی تاریخی دارد اما واضح است که ما فیلمسازان فیلم کوتاه خیلی خوبی داشتیم که امروز به فیلمسازان فیلم بلند تبدیل شدهاند. آنها در مسیری که حرکت کردهاند در سینمای کوتاه توانستهاند آنقدر داستانگویی خود را تقویت کنند که در سینمای بلند هم موفق باشند.
البته من فیلم کوتاه را پلهای برای رسیدن به سینمای بلند نمیدانم چرا که این دو سینما ارتباطی بهم ندارند، فیلم کوتاه حیات خودش را دارد؛ ما فیلمسازان فیلم کوتاهی داریم که دهها اثر ساختهاند و همچنان در همین سینما فعالیت میکنند. فیلم کوتاه به دلیل ماهیتش گاهی آنچنان خلاق عمل میکند که امکانات بصری یا زبانی بهتری برای فیلم بلند ایجاد میکند و به او در کشف ایدهها و قصههای تازه کمککننده است. برای مثال فیلمهای تجربی از این ویژگی برخوردارند.
سینمای کوتاه ما امروز چه نقاط قوت و ضعفی دارد؟
به نظر من سینمای کوتاه ایران در سطح بسیار خوبی است و ما فیلمهای بسیار خوبی داریم که در جشنواره فیلم کوتاه تهران نمایش داده میشوند و آثار موفقی هستند. حتی در بین فیلمهایی که به جشنواره راه پیدا نمیکنند هم آثار جالب توجه و خوبی داریم که به جشنوارههای معتبر دنیا میروند و با فیلمهای کوتاه در سراسر دنیا قابل رقابت هستند.
فیلم کوتاه اثری است که با بودجه اندک ساخته میشود، خلاقیت و ایدههای بکر در آن حرف اول را میزند و فیلمسازان ما در این زمینه بسیار موفق هستند.
ما فیلمسازان بسیاری داریم که قصد دارند از فیلم کوتاه برای رسیدن به سینمای بلند استفاده کنند ولی برخی از این فیلمسازان سراغ فیلمنامههایی میروند که اساساً فیلمنامه کوتاه نیست و شاید بتوان آنها را قطعهای از یک فیلم بلند دانست و عناصر یک فیلم کوتاه مثل ایجاز و سادگی در آنها کمتر دیده میشود و فیلمساز به سمتی رفته که گویا اثرش بخشی از یک فیلم بلند است و این مسئله میتواند یک ضعف به حساب بیاید در حالیکه ممکن است این فیلمساز در سینمای بلند بسیار موفق باشد.
بسیاری از منتقدان فیلمنامههای ضعیف را در سینمای کوتاه یکی از نقاط ضعف این سینما میدانند.
ضعف فیلمنامه بحثی است که همیشه مطرح شده و طبیعی است کسی که فیلمنامه قابل اعتنایی داشته باشد و بتواند فیلم بسازد قطعاً فیلمش اثر قابل توجهی میشود. برای اینکه در زمینه فیلمنامهنویسی شاهد رشد باشیم تلاش بسیاری صورت گرفته و میدانم انجمن سینمای جوان هم برای این موضوع اقداماتی داشته و کارگاههای مختلفی برای آن برگزار کرده است. به نظر من در فیلمنامه ما نسبت به سالهای گذشته رشد داشتیم و در جشنواره فیلم کوتاه امسال هم قطعاً فیلمهایی را خواهیم دید که ایدههایی مختص سینمای کوتاه دارند که به همان اندازه تکاندهنده هستند و وجود این آثار نشاندهنده رشد است.