یادداشتی از محمدمهدی سیدناصری؛
بازی و شادی حق کودکان کار است، حقوقشان را فراموش نکنیم!
محمدمهدی سیدناصری (مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بینالملل کودکان) در یادداشتی به بهانه انتشار آمارهای جدید سازمان جهانی کار درباره محرومیت کودکان از فراغت دوران کودکی به واسطه کار کودک، به ابعاد حقوقی و انسانی این موضوع یعنی فراغت و حق شادی و تفریح کودکان پرداخت.
هر فردی در کودکی نیاز دارد تا کارهای خلاقانه بکند و به بازی و تفریح بپردازد کودکان کار این فرصتها را ندارند و تمام وقت انها به کارکردن میگذرد. در حال حاضر، بر اساس آمار سازمان جهانی کار (ILO)، سالانه ۲۵۰ میلیون کودک ۵ تا ۱۴ساله در جهان محروم از کودکی میشوند. طبق این آمار ۱۴۳ میلیون نفر از آنها وارد بازار کار شده و مشغول به کار تماموقت هستند. ۶۱ درصد این کودکان در آسیا، ۳۲ درصد در آفریقا و ۷ درصد در آمریکای لاتین زندگی میکنند. طبق گزارش مرکز تحقیقات مجلس حداقل ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار کودک از چرخه تحصیل باز ماندند. بر اساس آمارها تعداد کودکان کار ایران در بازهای بین یک میلیون و ششصد هزار نفر تا ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار نفر برآورد شده است.
حدود ۳ میلیون و پانصد هزار کودک حاشیهنشین و بیش از ۷۰۰ هزار کودک مهاجر و پناهنده وجود دارد. همگان به وجود روحیهی شادی و بازی در کودکان اذعان دارند تا انجا که این حق انقدر ملموس است که صحبت از قانونی جهت تضمین چنین حقی کمی تامل برانگیز جلوه خواهد نمود. مادهی ۳۱ کنوانسیون حقوق کودک به ابعاد فرهنگی، هنری از جمله کلیه زمینههایی که موجبات تفریح و آرامش و در نتیجه، پرورش خلاقیتهای مناسب کودک را فراهم میآورد، اشاره شده و کشورهای عضو، موظف به محترم شمردن و فراهم نمودن و توسعه بخشیدن چنین حقی شدهاند. وظیفه دولت تضمین اعمال و اجرای حق تفریح، بازی و مشارکت در فعالیتهای فرهنگی هنری کودکان بهخصوص کودکان کار میباشد و ضروری است دولت فضاهای مناسب و متعددی را برای بازی همهی کودکان فراهم کند. در مواد ۱۱۶۸ و ۱۱۷۳ قانون مدنی از نگهداری و تربیت کودکان سخن بهمیان رفته اما جایگاهی برای شادی و بازی برای کودکان در قانون مد نظر قرار نگرفته است. شکلگیری، رشد صحیح و تربیت اخلاقی کودکان در بازی شکل میگیرد چرا که حس مسئولیتپذیری و تعامل در دوران بزرگسالی از اوان کودکی بر خواهد آمد.
از آنجا که حق شادی یکی از شاخصههای توسعه یافتگی دولتها قلمداد میشود و باتوجه به دستورات دین مبین اسلام که مخالف بازی، بالاخص شادی کودکان نیست و وجود اسناد بینالمللی در خصوص حقوق کودک خلاء قانونی در این زمینه محسوس است چرا که کودکان همانهایی هستند که اینده را خواهند ساخت؛ بنابراین به رسمیت شناختن چنین حقی برای کودکان سبب میشود مسئولان کشور در صدد ایجاد محیطهای آموزشی، فرهنگی و تفریحی، ساخت برنامههای ویژهی کودکان با اولویت ترویج شادی و نشاط، پویایی و خلاقیت سوق داده شوند.
مادهی ۳۱ کنوانسیون حقوق کودک به یکی از بنیادیترین جنبههای کودکی یعنی بازی و تفریح اشاره مینماید که هرکدام از این مولفههای مندرج در این ماده در ارتقای کیفیت زندگی کودکان و سلامت روان آنها بسیار حائز اهمیت هستند. مولفه اول؛ «حق کودک به استراحت» است که شامل داشتن فرجه کافی از کار، آموزش و یا هرگونه فعالیتی است مستلزم تلاش ذهنی یا فیزیکی کودک است. مولفه دوم به «حق داشتن اوقات فراغت» میپردازد؛ که به معنی حق داشتن زمانی برای تفریح، بازی یا آسودگی است. مولفه سوم «حق کودک به بازی» است؛ که به هر فعالیتی اطلاق میشود که توسط خود کودکان آغاز میشود، جهت میگیرد و سازماندهی میشود. در آخر، ماده به «حق کودکان برای تفریح و سرگرمی» اشاره میکند که مواردی مانند شرکت در گروههای ورزشی، هنری و غیره را در برمیگیرد.
لازمه تحقق ماده ۳۱، عامل بودن کودک در تمامی موارد فوق است، بدین معنی که کودک میبایست در شروع و ادامه هر کدام از مولفههای ذکر شده حق انتخاب آزادانه داشته باشد. همچنین، در تفسیر ماده به این تاکید شده است که کلیهی کودکان، فارغ از جنسیت، مذهب، قومیت، محل زندگی، توانمندی و غیره حق دارند از حقوق ذکر شده در زندگی بهره ببرند. در باب اهمیت ماده ۳۱ باید دانست که کودکی که فرصت استراحت، تفریح، سرگرمی، بازی و شرکت در فعالیتهای فرهنگی و هنری را داشته باشد، کودکی خلاق، لایق، پرانگیزه، و دارای سلامت روان خواهد بود. ️
بازی و سرگرمی جزو ضروری و لاینفک زندگی کودکان بوده و عامل حیاتی برای سلامت و بهزیستی کودکان، رشد خلاقیت، تصویرسازی ذهنی، خودباوری، عزت نفس، مهارتهای شناختی، فیزیکی، هیجانی و اجتماعی آنها به شمار میرود. با وجود تمام آثار مثبت بازی در رشد و سلامت کودک، نباید فراموش کنیم که اهمیت بازی در وهله اول به ارزش ذاتی آن است، به این معنی که اهمیت بازی برای کودکان از جهت لذتی است که به کودک میدهد و نباید صرفاً به عنوان ابزاری برای آموزش یا سلامت کودک در نظر گرفته شود. در بیشتر مواقع با اندکی توجه و تلاش میتوان شرایط لازم برای بهرهمندی کودکان از حقوق اشاره شده در مادهی ۳۱ را بهراحتی فراهم نمود.
کودکان ما «امروز» نیاز دارند که خوب زندگی کنند و به حقوقشان احترام گذاشته شود. حمایت از مصالح عالیهی کودکان بهخصوص کودکان کار، مهمترین مبنای حقوق کودک و ابدیتبخشیدن به حقِ دارا بودن از حق برای کودکان از مهمترین اهدافِ خاص نظام حقوق بینالملل کودکان در عصر فناوریهای نوین است. امید است که با به رسمیت شناخته شدن بیشتر حق بر بازی کودکان بهخصوص کودکان کار، نهاد خانواده، مدارس و جوامع محلی از اینکه کودکان، دوران کودکی لذتبخشی داشته باشند، دفاع کنند و محیطی را ایجاد نمایند که هم پذیرنده و هم مشوق بازی کودکان باشد.
باتوجه به فلسفهی مفهوم و ماهیت بنیادین حق بر بازی کودکان و آثار و تبعاتی که عدم رعایت آن در پیش دارد، توجه به این حق را به ضرورتی انکارناپذیر بدل نموده است و دولتها میبایست با توجه به کنوانسیون حقوق کودک و با به رسمیت شناختن و احترام به آن در جهت ارتقا و پیشبرد این حق بکوشند و با فراهم آوردن امکانات مناسب در فضاهای متعدد، اجرای آن را تحقق بخشند. و آگاهیرسانی و آموزش در جهت بازیهای اصولی و هدفمند و جلوگیری از ترویج بازیهای خشونتآمیز را در دستور کار قرار دهند و بر روند آن نظارت داشته باشند.