«مناجات» برادر تنیِ «موسیقی دستگاهی ایران»
مناجاتخوان معروف تاریخ ایران+آثار
آنچه را که امروز به عنوان مناجات میشناسیم، گونهای امروزی نیست و سابقه دیرین آن را پیشگامان عرصه موسیقی و آواز رقم زدهاند. شاید امروز کمتر افرادی محمد دماوندی، ذبیحی، حسینعلی نکیسا و طاهرزاده را بشناسند، اما همین افراد بودهاند که گونهای موسیقایی و مذهبی را به نام مناجات رقم زدهاند. گزارش پیشرو به زندگی و آثار این افراد پیشگام میپردازد؛ نسلی که تا شجریان ادامه یافته است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، همیشه این سوال مطرح است که رمز ماندگاری برخی آثار هنری چیست؟ چگونه است که یک قطعه موسیقایی همچنان پس از چندین دهه شنیدنی است؟ و چگونه است که احساس حاصل از شنیدن همان اثر در آثار امروزی یافت نمیشود؟ مثلا چگونه است که پس از چند دهه نوای ربنا همچنان شنیدنی است. البته اینجا منظور از شنیدنی بودن اثر تاثیرات نوستالژیک بودن آن نیست؛ بلکه منظور آن بافت اثر و کلیتی است که در نهایت میگویم ربنا به دل مینشیند. به هرحال ماندگاری و زیبایی آن در مقطع و عصری دیگر تصادفی نیست. مجموعه عواملی باید در کنار یکدیگر قرار گیرند تا بتوان آن را ماندگار نامید و به همین ترتیب است که بسیاری از آثار و ادعیهها در ذهن مخاطب و در صفحه تاریخ حک شدهاند.
با تاکید بر این موضوع که این مطلب درباره موسیقی است؛ باید این هنر صرفا به آثار پاپ و آنچه امروز به وفور میشنویم خطاب نمیشود. موسیقی ایرانی به نوعی بر ادعیه و مناجاتها هم تاثیر بسیار داشته و حتی میتوان گفت پودی است که در تار مذهب و آیین ما تنیده شده است. یک قاری قرآن با فراگیری و شناخت دستگاهها و گوشههای ایرانی تلاوت زیباتری خواهد داشت. البته تاثیر موسیقی را میتوان در آیینهای مذهبی کشورمان به وفور دید. این آیینها در ماه رمضان بیش از دیگر ماهها مورد توجه بودهاند و حال بسیاری از آنها به ورطه فراموشی سپرده شدهاند. سحریخوانی، صلواتخوانی، گلدستهخوانی، چاوشیخوانی، منقبتخوانی، ذکرخوانی و الوداعخوانی تنها برخی آیینهایی هستند که امروزه کمتر به آنها توجه میشود. جز اینها هر شهر و منطقه هم آیینهایی را داشته که بر اساس فرهنگ قومی و اقلیم مردمان همان منطقه ایجاد شده و تکامل یافته است.
اما در میان این آیینها آنچه در این گزارش مد نظر است، «مناجاتخوانی» است، گونهای مذهبی که به شدت از موسیقی بهره برده است.
مناجاتخوانی شیوه یا هنری امروزی نیست و سبقه آن به دورانی چون صفویه میرسد. در دوران قاجار و اوائل دوران پهلوی بود که هنرمندان و آوازاخوانان عرصه موسیقی مناجاتها و ادعیههای مذهبی با صوتی موسیقایی اجرا میکردند. در آن دوران کمر آوازخوانی را میتوان سراغ داشته که در مناجات نخوانده باشد و در مراسم مذهبی آن دوران حضور نیافته باشد. حداقل اینطور بوده که این طور اشخاص در ماهی چون رمضان زمان و انرژی خود را صرف حضور در مراسم میکردهاند و به اجراهای مذهبی میپرداختهاند. اهمیت مناجات در دوران پهلوی و قاجار را روحالله خالقی در کتاب معتبرش »سرگذشت موسیقی ایران» لحاظ کرده است. او در بخشی از کتاب مناجات را واسطهای برای تزکیه نفس و بیداری روان دانسته و از موذن و مناجاتخوانی به نام عندلیب اصفهانی نام برده است.
خالقی در وصف هندلیب اصفهانی نوشته است: «او در این فن مهارتی بهسزا داشت و هنگامی که در گلدسته مسجد سپهسالار تهران در شبهای رمضان مناجات میکرد همه خفتگان را به هوش میآورد و مجذوب میکرد.»
البته در همان مقاطع تاریخی هم بودهاند افرادی که صرفا در عرصه هنر فعالیت میکردهاند یا تمرکزشان به کل روی اجراهای مذهبی بوده است. مناجاتخوانهای موسیقیدان میدانستهاند که از کدام بخشهای موسیقی و آوازهای موسیقی ایرانی در اجراهایشان بهره ببرند و این موضوع نیز یکی دیگر رموز مانایی برخی مناجاتهاست.
زمانی که از مناجات سخن به میان میآید تصورمان این است که آنها عربی هستند اما در واقع اینطور نیست. با شنیدن آثار گذشته و امروز در مییابیم که ادبیات فارسی این دسته از آثار موسیقایی مذهبی را مزین کرده است. نمونه بارز این قضیه توجه مناجاتخوانها به اشعار و متون خواجه عبدالله انصاری است. شاید تعجببرانگیر باشد اما برخی ابیات و اشعار عبید زاکانی نیز در مناجاتهای ماه رمضان بسیار کاربرد داشتهاند و مهدی امین فروغی (پژوهشگر موسیقی و ادبیات آئینی) آن را تایید کرده است. روال این بوده که مرشدها در ساعت قبل از افطار در معابر، سقاخانهها و محافل اشعار عبید را در قالب آواز میخواندهاند.
بدون شک در گذشته، بسیاری از مناجاتها به دلیل عدم امکان ضبط، ثبت نشده و به گوش ما نرسیدهاند؛ به هر حال مناجاتخوانی از زمان ورود اسلام به ایران وجود داشته است. پس از ابداع و ورود گرامافون به ایران در دوران قاجار بود که آثار ثبت شدهاند و حال برخی از آنها در دسترس ما هستند.
حسن عندلیب، حسینعلی نکیسا، محمد دماوندی، حسین طاهرزاده، ابوالحسنخان اقبال آذر و جواد ذبیحی برخی از مناجاتهای محبوب و مطرح گذشتهاند و از امروزیها میتوان محمد معتمدی و زندهیاد محمدعلی کریمخانی اشاره کرد.
در ادامه همراه با توضیحاتی کوتاه درباره نامبردگان برخی آثار آنها برای شنیدن و دانلود کردن، ارائه شده است.
محمد دماوندی
ویژگی مهم: او یکی از نخستین افرادی است که در مسجد سپهسالار تهران اذان داده است/ اولین اذان ضبط شده هم متعلق به دماوندی است.
محمد دماوندی را یکی از هنرمندان دوران قاجار میدانند. او موذن و مناجاتخوان مطرح آن دوران بوده است. متاسفانه از این هنرمند آثار زیادی در دسترس نیست. آنچه از محمد دماوندی باقی مانده فایلی با مدت زمانی کمتر از یک دقیقه است. این اثر مناجاتی در مایه دشتی است. البته از این مناجاتخوان و موذن اذانی نیز به جا مانده است. طی اتفاقی ساسان سپنتا (فرزند عبدالحسین سپنتا کارگردان فیلم دختر لر) این اذان را کشف و منتشر کرده است.
اولین اذان ضبط شده در ایران با صدای محمد دماوندی
حسن عندلیب
ویژگی مهم: اشراف مثال زدنی او بر موسیقی دستگاهی ایران است.
حسن عندلیب که در ابتدای مطلب از او با عنوان عندلیب اصفهانی یاد شد، یکی دیگر از مناجاتخوانهای متبحر و مطرح است. او یکی از اولین افرادی است که در مسجد تاریخی سپهسالار تهران مناجات خوانده و اذان گفته است. او را هم دوره افرادی چون حاجی موذن تفرشی و علیخان نایب السطنه میدانند که آنها هم درآن دوران افرادی ممتاز و مطرح محسوب میشدهاند. متاسفانه از حسن عندلیب هم اثری به جا نمانده است. اما با این حال گفتههای روحالله خالقی و حسن مشحون (موسیقیدان و نویسنده کتاب تاریخ موسیقی ایران) درباره او را باید تاییدی بر اعتبارش شمرد. اما یکی دیگر از ویژگیهای حسن عندلیب تسلط او بر موسیقی ایرانی بوده است که بارها از سوی هنرمندان و متخصصان مورد تجلیل قرار گرفته است. مهمتر از همه اینکه او را یکی از نوآوران عرصه مناجاتخوانی بر اساس موسیقی ایرانی میدانند.
حسینعلی نکیسا
ویژگی بارز: او را در تعزیه هم یکی از خوانندگان صاحبسبک میدانند.
یکی دیگر از مناجاتخوانهای مطرح حسینعلی نکیسا است که او را با نام حسینعلیخان مصفا هم میشناختهاند. او اهل تفرش بوده و یکی از مهمترین آوازخوانهای دوران قاجار به حساب میآید. باید گفت او اهل شهر تفرش بوده که به نوعی قطب تعزیه ایران محسوب شده است. لذا او علاوه بر موسیقی و مناجات، تعزیه هم میخوانده است. تبحر او در تعزیه تا به آنجا بوده که در این زمینه او را خوانندهای صاحبسبک بر میشمردهاند. پدر حسینعلی هم یکی از افراد مطرح دوران خودش بوده است. او حاجی ملا رجبعلی نامه داشته و در عهد ناصری موذن و تعزیهخوان بوده است. یکی از دلایل تبحر حسینعلی این بوده که در کودکی پدرش و کربلایی غلامحسین کریمی (یکی دیگر ازتعزیهخوانهای مهم آن دوران) را همراهی میکرده است. او حتی موسیقی آوازی و دستگاهی را هم ازپدر و دیگر استادان زمانهاش آموخته است.
مناجات آوازی نکیسا در دستگاه ماهور
یک اثر دیگر از حسینعلی نکیسا در مایه دشتی
متاسفانه از نکیسا آثاری ضبط شده به یادگار مانده که متاسفانه از کیفیتهای بسیار پاینی برخوردارند. حسن مشحون که با نکیسا دوست بوده مناجاتها و آوازهای او را پرتحریر و متنوع دانسته است. حسینعلیخان نکیسا تا آن حد بر موسیقی اشراف داشته که همراه با علی اکبر شهنازی نغمات و آهنگهای متعددی را ساخته است.
مصاحبه رادیویی زندهیاد حسینعلی نکیسا
جواد ذبیحی
ویژگی بارز: قدرت فوقالعاده حنجره و شفافیت صداست.
اما یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین مناجاتخوانهای تمام ادوار جواد ذبیحی بوده است. او زاده سال هزار و سیصد و نه اهل تهران بود و در تیرماه سال پنجاه و نه درگذشت. برخی میگویند دلیل اصلی معروفیت و محبوبیت ذبیحی رادیو بوده است. اما در واقع اینطور نیست. شفافیت و وسعت صداست که از جواد ذبیحی فردی مهم ساخته است.
او با اینکه فردی مذهبی بوده اما با موسیقی هم میانه خوبی داشته است. قدرت حنجره فوقالعاده و اشراف بر موسیقی دستگاهی است که آثار زندهیاد ذبیحی را منحصر به فرد و ماندگار کرده است. ذبیحی تحصیلات عالیه و تخصصی نداشته اما بر تمام ردیفهای آوازی به طور کامل اشراف داشته است. باید یادآور شد که ردیف مقولهای است که تنها استادان و برخی هنرمندان آن را به طور کامل آموزند؛ اما ذبیحی از این قضیه مستثنی بوده است. او حتی با بزرگانی چون حسن کسایی، جلیل شهناز، مرتضی خان محجوبی، پرویز یاحقی و فرهنگ شریف دوستی و تعامل داشته است. به هرحال بر اساس همین موارد است که ذبیحی در تاریخ هنر ایران جایگاه ویژهای دارد.
حمد و ثنا، مناجاتی از ذبیحی
البته باید یادآور شد که آوازخوانی او بر اساس و همراه با ساز نبوده است. تنها کاربرد ساز در آثار ذبیحی نوازندگی پیش و پس از آوازخوانی اوست. برخی میگویند تفکر مذهبی ذبیحی به او اجازه نمیداده موسیقی را با ساز بخواند. او در مقطعی از سوی داود پیرنیا به رادیو دعوت شد و بدون ساز آواز میخواند. از آنجایی که ذبیحی سید بود و شال سبز به گردن میانداخت، پیرنیا بخشی را به برنامه «گلها» اضافه کرد که «برگ سبز» نام داشت.
مناجات ربنا با صدای ذبیحی
حسین طاهرزاده
ویژگی بارز: به کارگیری تحریرهای ایرانی در مناجاتهای عربی است.
حسین طاهرزاده را اغلب به عنوان یکی از هنرمندان مطرح عرصه موسیقی میشناسند، اما واقعیت این است که او یکی از موذنها و مناجاتخوانهای تبحر داشته که البته دلیل این تبحر و زیباخوانی همان قاعده اصلی اشراف بر موسیقی دستگاهی است. اما آنچه از طاهرزاده آوازخوان مناجاتخوانی ویژه ساخته به کار گیری تحریرهای ایرانی در مناجاتهای عربی است. باید یادآور شد که حسین طاهرزاده را یکی از بهترین خوانندگان شیوه اصفهان میدانند. او در این زمینه بسیار اعتبار داشته تا آنجا که هنرمندانی چون قمرالملوک وزیری، ادیب خوانساری و محمدرضا شجریان از سبک و شیوه او پیروی کردهاند. در کل طاهرزاده به مقوله تلفیق و موسیقی توجه داشته و به زیباشناسی، شعر و تنوع در تحریرها و ملودیپردازیهای خلاقانه اهمیت بسیار میداده است.
ابولحسن اقبال آذر (اقبالالسلطان)
ویژگی بارز: برد صدای بسیار بالاست.
ابوالحسن قزوینی معروف به اقبالالسلطان که اغلب او را با نام اقبال آذر میشناسند نیز یکی دیگر از بهترین مناجاتخوانهای تاریخ کشور است که در دوران قاجار میزیسته. او هم دوره غزلسرای ایرانی محمدحسین شهریار بوده و با او دوستی و رفاقت داشته است. اقبال آذر نیز در آوازخوانی تبحر داشته بر موسیقی دستگاهی ایران تسلط داشته است. برد صدای بسیار بالای اقبال آذر یکی دیگر از ویژگیهای بارز اوست. آنطور که میگویند صدای او تا دو کیلومتر قابل شنیدن بوده است.
مناجات اقبالآذر در دستگاه «افشاری»
مناجاتخوانی ابولحسن اقبالآذر در مایه «بیات کرد»
مناجات آوازی «دشتی» با صدای زندهیاد اقبالآذر
محمدرضا شجریان
ویژگی: صدا و تحریرهای کامل است.
محمدرضا شجریان خواننده موسیقی ایرانی نیز یکی از مناجاتخوانهای معتبر دوران معاصر است. شجریان پیش از آغاز فعالیت در عرصه موسیقی قاری قرآن بوده و این ویژگی را از پدر ارث برده چرا که او هم یکی از قاریان قرآن دوران خودش بوده است.
«ربنّا» اثر محمدرضا شجریان
«مثنوی افشاری» اثری دیگر از محمدرضا شجریان که در سایه «ربّنا» آنطور که باید شنیده نشد