احمد مهرشاد در کارگاه آموزشی هفتمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان:
هنرمندان پیشگویان جهان مدرن هستند
یک جامعهشناس با تاکید بر اینکه هنرمندان و صاحبان رسانه پیشگویان جهان مدرن هستند، تاکید کرد: نسبت هنر، سینما و رسانه نوعی شهود است، البته به وسیله ابزار تاثیرگذاری به نام هنر.
به گزارش ایلنا به نقل از روابط عمومی هفتمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان ایران، در نخستین روز از هفتمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان ایران، نشست علمی «کارگاه هویتی» با حضور دکتر احمد مهرشاد، استاد جامعه شناسی دانشگاه اصفهان برگزار شد. در این نشست تخصصی، نوجوانان المپیادی از نسبت میان فرهنگ و هنر و رسانه و هویت آگاه شدند. آنها آموختند که همراستایی فرم و محتوا برای ارسال پیامی تاثیرگذار بر ذهن مخاطب بسار مهم است.
سالن کنفرانس کتابخانه مرکزی اصفهان مملو از نوجوانان آیندهدار سینمای ایران است. آنها در نخستین روز اجرای برنامههای المپیاد در «کارگاه هویتی» حضوریافتهاند تا از نسبت میان هنر، رسانه و هویت آگاه شوند. بحث بر سر فرم و محتوا جریان دارد. استاد جامعه شناسی دانشگاه اصفهان میکوشد تا از خلال سخنانش به فیلمسازان آینده پیامی را منتقل کند و آن پیام این است: « نسبت هنر و سینما و رسانه نوعی شهود است، البته به وسیله ابزار هنر».
شکلدهی جهان آینده با دنیای هنر و رسانه
دقایقی از حضور استاد و استعدادهای جوان سینمای ایران در سالن کنفرانس میگذرد. مثالها، مثالهایی آشنا در سینمای بزرگسال جهان هستند، از «تایتانیک» تا «دزد دوچرخه» دسیکا و از آثار مهران مدیری تا تولیدات رسانه ملی. احمد مهرشاد، جامعه شناس، با اشارههای گیرا و گذرا به نقش رسانه و سینما، سعی در برجستهسازی مفاهیمی دارد که نسبت میان سینما و هنر و رسانه را مشهود میکند. چکیده کلام او در رابطه با همراستایی فرم و محتوا برای ارسال پیامی تاثیرگذار بر ذهن مخاطب است.
او میکوشد تا با بهره گیری از نظریههای متعدد جهان رسانه، منظور خود را بهتر بیان کند. استاد دانشگاه اصفهان میگوید: «وقتی از نسبت میان هنر رسانه و سینما حرف میزنیم، از چه حرف میزنیم؟» مساله، تامل برانگیز است. نوجوانان به فکر فرو رفتهاند و مبحث، کمی برای آنها سنگین به نظر میرسد اما کارساز خواهد بود. استاد، سخنان خود را اینگونه ادامه میدهد: « بسیاری معتقدند پیشگویان جهان مدرن، هنرمندان و صاحبان رسانه هستند». محتوای سخنان او، از گستره وسیع امپراطوری سینما و رسانه در شکلدهی جهان آینده خبر میدهد.
نسبت هنر و سینما و رسانه نوعی شهود است
مهرشاد با اشاره به پیشرو بودن ژانر ادبی، علمی و تخیلی در جهان مانند آثار ژول ورن و اشارات مهم آنها به فرمِ جهان آینده، میگوید: «ژول ورن با نگارش «سفر به اعماق دریا» و «دوردنیا در هشتاد روز»، آنچه در جهان آینده رخ خواهد داد را پیشگویی کرد و جهان در آینده، به آن آینده دست یافت. به نظر شما امروز، چه حوزه ای آینده جهان را پیشبینی خواهد کرد؟». او با اندکی مکث ادامه میدهد: « سینما و رسانه».
استاد جامعهشناسی دانشگاه اصفهان، با تاکید بر این نکته که «نسبت هنر و سینما و رسانه نوعی شهود است، البته با ابزار هنر» میگوید: «حرفهای هنر، سینما و رسانه بیشتر از نسبتِ با آینده خبر میدهد. به تعبیری، فیلمها آینده نگراند یا آینده را میفهمند».
فرم و محتوا، نوجوانی و استعدادِ فهم ونگوگ!
مهرشاد با مخاطب قراردادن المپیادیهای جوان از آنها درباره فیلمهای آیندهنگر سوال میپرسد. زمزمههایی درمیگیرد از گوشه و کنار سالن. یکی از نوجوانها کارتونِ سریالی«سیمپسونها» را مثال میزند. اشارهها به آثاری است که جهانی را در خود میسازند، جهانی سینمایی که جهان در آینده به آنها شبیهتر خواهد بود.
او در ادامه به نسبت میان فرم و محتوا میپردازد و از استعدادهای جوان سینمای ایران در این باره سوال میپرسد. یکی از نوجوانان حاضر در سالن در تعریف این نسبت میگوید: «محتوا داستان درونی اثر است و فرم نیز ابزار و شکلی است که هنر با آنها عرضه میشود. بهعنوان مثال، وقتی فیلمی با محتوای کلاسیک ساخته میشود، فرم آن فیلم نیز باید کلاسیک باشد».
او سپس با اشاره به انیمیشنی درباره ونسان ونگوگ، نقاش هلندی ادامه میدهد: «وقتی محتوای انیمیشن درباره ونگوگ است، در فرم ساختاری آن نیز از نقاشیهای ونگوگ بهره گیری شده است».
دیگر نوجوانی از میان جمع با ارائه مثالی استعاری در این باره میگوید: «فرم، آتش است و دودی که از آن برمیخیزد، محتواست». پاسخی درخور تامل که با گفتههای یکی از نوجوانان تکمیل میشود. او میگوید: «فرم و محتوا باید در خدمت هم باشند و یکدیگر را کامل کنند». او تاکید میکند که: « آنها نمیتوانند از هم جدا باشند». سپس با اشاره به فیلم «دزد دوچرخه» اثر ویتوریو دسیکا، از دزدِ دوچرخه، شهر جنگ زده و شمایل آن صحبت میکند، از اتمفسری که اثر را میسازد و آن را یک دست میکند.
فیلمسازی و حرفهای درونیشده
استاد جامعه شناسی دانشگاه اصفهان با تاکید بر درونی سازی پیام در یک اثر هنری میگوید: «سازنده اثر باید پیامش را درونی کرده باشد تا بتواند آن را به درستی بیان کند. یعنی فرم و محتوا باید رابطه و نسبت درستی داشته باشند تا اثری ماندگار تولید شود. ما از نسبت ارگانیک بین پدیدهها سخن می گوییم».
او در ادامه از نظریه «دهکده جهانی» مارشال مک لوهان، فیلسوف کانادایی سخن گفته و میگوید: «این فیلسوف در اثر خود از پیشگویی در جهان رسانه سخن میگوید. مهمترین حرف مک لوهان این است که رسانه، خودِ پیام است و ابزار انتقال پیام نیست. مثلا خود تلویزیون منهای محتوای پخشیاش خود پیام است».
مهرشاد سپس از تاثیرات رسانه و شبکههای اجتماعی بر مردم و به ویژه نوجوانان و ساخت دنیای ذهنی و رفتاری آنها سخن گفته و میافزاید: «بسیاری از خلقیات نسل نوجوان امروز، برگرفته از شبکه های اجتماعی است. سرعت، اولین مولفهای است که تاثیری پایا بر زیست نوجوانها دارد».
او در جمع بندی سخنان خود با اشاره های متعدد به نسبت به میان رسانه و هنر و فرهنگ و هویت، میگوید: «بنابراین وقتی از نسبت هنر و سینما و رسانه و فرهنگحرف میزنیم، از چنین چیزهایی حرف میزنیم نه از نشان دادن حشو و هجوهای ماجرا که دقیقا مثل نشان دادن توضیحات واضحات است».
در پایان این نشست علمی که دوساعت به طول انجامید، ۲۱ فیلم از ۲۱ نوجوان المپیادی به نمایش در آمد.
هفتمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان ایران از ۲۸ دی در شهر اصفهان در حال برگزاری است و تا دوم بهمنماه ادامه پیدا میکند.