خبرگزاری کار ایران

در گفت‌وگو با تحلیلگر مسائل غرب آسیا و جهان عرب مطرح شد؛

صراحتِ صهیونیست‌ها در ارتکاب به نسل‌کشیِ فلسطینیان عجیب است/ ناکارآمدیِ شگفت‌آورِ ارتشِ سر تا پا مسلحِ اسرائیل

صراحتِ صهیونیست‌ها در ارتکاب به نسل‌کشیِ فلسطینیان عجیب است/ ناکارآمدیِ شگفت‌آورِ ارتشِ سر تا پا مسلحِ اسرائیل
کد خبر : ۱۴۲۶۱۷۷

حداقل تا به اینجای کار هیچ نشانه‌ای دال بر ادعاهای دور و دراز اسرائیلی‌ها در مورد ظرفیت‌های بالای فناورانه ارتش‌شان ندیده‌ایم. جالب است که اکنون نقطه اوج فناوری که اسرائیل در شرایط کنونی برای مقابله با تونل‌های زیرزمینی حماس مد نظر دارد این است که داخل این تونل‌ها آب دریای مدیترانه را وارد کنند!

به گزارش خبرنگار ایلنا، صهیونیست‌ها به صراحت تاکید کرده‌اند که در غزه انسان غیرنظامی وجود ندارد. این یعنی هر انسانِ بیگناه و غیرنظامی در نوار غزه، یک هدفِ عینی برای اسرائیلی‌ها است. در گفتگو با «امیره ابوالفتوح» نویسنده و تحلیلگر مسائل غرب آسیا و جهان عرب، به بررسی چند پرسش محوری با محوریت موضع گیری‌های اعلامی و رویه‌های اِعمالی صهیونیست‌ها در رابطه با جنگ غزه پرداختیم. جنگی که اکنون بیش از دو ماه از آن آغازِ آن می‌گذرد و رژیم شاغالگر قدس تاکنون موجب به شهادت رسیدن بیش از ۱۷ هزار غیرنظامی فلسطینی در قالب آن شده است (بیش از ۹ هزار نفر از شهدا را زنان و کودکان تشکیل می‌دهند). با این همه، آنچه بیش از همه در قالب معادله جنگ غزه خودنمایی می‌کند، مقاومت جانانه مردم و گروه‌های مقاومت فلسطینی در برابر حملات و تجاوزات همه جانبه صهیونیست‌ها به نوار غزه است.

صراحتِ صهیونیست‌ها در ارتکاب به نسل‌کشیِ فلسطینیان عجیب است/ ناکارآمدیِ شگفت‌آورِ ارتشِ سر تا پا مسلحِ اسرائیل

مشروح گفتگو با امیره ابوالفتوح را در ادامه می‌خوانید.

مقام‌های سیاسی و نظامی رژیم اشغالگر قدس از ابتدای جنگ افروزی خود علیه مردم فلسطین در نوار غزه، الفاظ توهین‌آمیزی را علیه آن‌ها بکار برده‌اند. به عنوان مثال، یوآف گالانت وزیر جنگ رژیم صهیونیستی در موضع‌گیری اشاره کرده که ارتش اسرائیل در نوار غزه با حیوانات انسان‌نما رو به رو است. تحلیل شما از این رویکردِ مقام‌های اسرائیلی در بحبوحه جنگ غزه چیست؟

انجام موضع‌گیری‌هایی از این نوع از سوی مقام‌های ارشد اسرائیلی به هیچ عنوان اتفاق عجیبی نیست. در طی بیش از هفت دهه از تشکیل رژیم اسرائیل، مقام‌های اسرائیلی در برهه‌های زمانی مختلف زبان به توهین گشوده‌اند و البته که رویکردهای غیرمودبانه آن‌ها صرفا محدود به مردم فلسطین نیز نبوده است.

با این حال، به طور خاص این قبیل موضع گیری‌های آن‌ها در بحبوحه جنگ غزه، به نظر می‌رسد تحت تاثیر عصبانیت و خشم آن‌ها از عملیات پیروزمندانه طوفان‌الاقصی و به بار آمدن یک شکست بزرگ اطلاعاتی و امنیتی برای اسرائیل و همچنین مقاومت گسترده گروه‌های مقاومت فلسطینی و تقابلات شدید آن‌ها با تجاوزات ارتش اسرائیل به نوار غزه است. کما اینکه این گروه‌ها با مقاومت فعال و گسترده خود توانسته‌اند معادلاتی نظیر آتش‌بس موقت را که به تازگی دوره زمانی آن به پایان رسیده، به اسرائیل تحمیل کنند و شکستی قابل توجه را به اسرائیلی‌ها وارد کنند. اخیرا یکی از روسای سابق موساد تاکید کرده بود که بحث مبادله اسرا با حماس، حتی گزینه و اولویت پنجم اسرائیل در روزهای ابتدایی جنگ غزه نبود.

با این حال، مقاومت گروه‌های فلسطینی در برابر حملات ارتش اسرائیل به نوار غزه، عملا رژیم اسرائیل را وادار کرد تا به معادله مد نظر مقاومت فلسطین، آن هم به شیوه‌ای که این جریان تعیین کرد، تن دهند. جدای از همه این ها، اگر از لفاظی‌های توهین‌آمیز و صریح مقام‌های اسرائیلی علیه مردم فلسطین در بحبوحه جنگ غزه بگذریم، یکی از رویه‌ها قابل تاملی که آن‌ها در جریان جنگ مذکور از خود نشان داده‌اند، این بوده که آن‌ها به صراحت از اراده خود جهت کشتار گسترده مردم نوار غزه خبر می‌دهند و گویی خود را به هیچکس هم پاسخگو نمی‌دانند.

چه وزیر جنگ اسرائیل و چه رئیس جممهور این رژیم به صراحت تاکید کرده‌اند که در غزه انسان غیرنظامی وجود ندارد. این یعنی هر انسانِ بیگناه و غیرنظامی در نوار غزه، یک هدفِ عینی برای اسرائیلی‌ها است. این موضوع حقیقتا دردناک است و البته که تا حد زیادی چهره حقیقی اسرائیل را نیز به افکار عمومی جهانیان نشان می‌دهد.

به نظر شما آیا ظرفیت‌های سیاسی و دیپلماتیک می‌توانند زمینه را برای احقاق حقوق ملت فلسطین فراهم کنند؟

 رای پاسخ به این پرسش کار ساده‌ای پیش رو داریم. کافی است تاریخچه استفاده از دیپلماسی در قالب معادله منازعه میان فلسطینی‌ها و رژیم اسرائیل را مورد توجه قرار دهیم. اسرائیلی‌ها تقریبا در هیچ توافقی به تعهدات خود در مورد مردم فسلطین عمل نکرده‌اند. نقطه اوج این مساله در قالب توافقات اسلو در دهه ۱۹۹۰ میلادی بود که در قالب آن بنا بر تشکیل یک دولت فلسطینی در کرانه باختری شد.

این در حالی است که از آن زمان تاکنون، اسرائیل نه تنها به تعهدات خود در قالب توافق اسلو بی‌اعتنا بوده، بلکه زمینه را برای تضعیف گسترده فعالیت‌های سازمان ملل متحد در منطقه مذکور نیز فراهم کرده و در عین حال، به صریح‌ترین شیوه ممکن نیز، مفاد اصول و حقوق بین المللی نظیر کنوانسیون ژنو را زیر پا گذاشته است. فراموش نکنیم که اسرائیل یک کنشگر متجاوز است و اینکه از متجاوز بخواهیم به اصول و قواعد بین المللی پایبند باشد، نوعی عقب‌نشینی از حقوقی است که ملتِ تحت ستم صاحب آن‌ها هستند. موضوعی که عملا به رویه‌های غیرقانونی متجاوز و اشغالگر، مشروعیت‌بخشی می‌کند.

به نظر من؛ رژیم اسرائیل اساسا رویه‌های سیاسی و دیپلماتیک را نوعی فرصت و فضای تنفس برای خود جهت پیشبرد دستورکارهای غیرانسانی‌اش علیه به ویژه مردم فلسطین ارزیابی می‌کند. والا پس از گذشت بیش از هفت دهه اشغال سرمین فلسطین به دست اسرائیلی‌ها، باید اتفاقی می‌افتاد و تا حدی شاهد تامین حقوق و منافع ملت فلسطین می‌بودیم. این در حالی است که در نقطه مقابلِ رویه‌های سیاسی و دیپلماتیک، گروه‌های مقاومت فلسطینی تاکنون با استفاده از زبان زور توانسته‌اند معادلات راهبردی را به دشمن اسرائیلی بقبولانند.

به بیان ساده‌تر، تکیه بر قوه قاهره و زور در مواجهه با اسرائیل، کارآمدتر از دیپماسی بوده است. دیپلماسی که البته همانطور که پیشتر گفتم، در صورت اتخاذ، به معنای مشروعیت بخشی به اشغالگر است و اساسا پذیرفتنی نیست.

رژیم صهیونیستی از فناوری و سیستم‌های پیشرفته‌ای در ارتش خود برخوردار است. به نظر شما این قابلیت‌ها تا به اینجای کار برای آن در میدان‌های جنگ غزه راهگشا بوده‌‌اند؟

جالب است که اخیرا در رابطه با سوال شما نکته‌ای مطرح شده که می‌تواند آگاهی بخش باشد. به تازگی یکی از مقام‌های ارشد اسرائیلی در موضع گیری گفته است که اسرائیل چیزی در حدود ۳۲۰ میلیون دلار کمک‌های تجهیزاتی و مالی جهت کشف تونل‌های زیرزمینی حماس از آمریکا دریافت کرده است. با این حال، این کمک‌ها در عرصه میدانی جنگ غزه راهگشا نبوده‌اند.

به نظر من؛ اگر ظرفیت‌های فناورانه برای ارتش اسرائیل از کارآمدی عینی برخوردار بودند، این ارتش مثلا در منطقه جبالیا در شمال نوار غزه، نیازی نمی‌دید که ساختمان‌ها را با خاک یکسان کند. اقدامی که فقط و فقط از ترس مواجهه آن با نیروهای گروه‌های مقاومت فلسطین انجام شده است. حتی اگر همین حالا نیز به نقشه پیشروی ارتش اسرائیل در نوار غزه بنگریم مشاهده می‌کنیم که آن‌ها از حضور در مناطق مرکزی شمال نوار غزه شدیدا هراس دارند و به کُندی در شمال غزه پیشروی می‌کنند.

حداقل تا به اینجای کار هیچ نشانه‌ای دال بر ادعاهای دور و دراز اسرائیلی‌ها در مورد ظرفیت‌های بالای فناورانه ارتش‌شان ندیده‌ایم. جالب است که اکنون نقطه اوج فناوری که اسرائیل در شرایط کنونی برای مقابله با تونل‌های زیرزمینی حماس مد نظر دارد این است که داخل این تونل‌ها آب دریای مدیترانه را وارد کنند! به نظر من میزان اغراق‌ها و فعالیت‌های تبلیغاتی در رابطه با استفاده ارتش اسرائیل از ظرفیت‌های فناورانه در میدان‌های جنگ غزه، بسیار بالاست.

به نظر شما بهترین راهکار برای به پاسخگویی واداشتنِ مقام‌های ارشد صهیونیست در محاکم بین‌المللی چیست؟

آنچه اکنون صهیونیست‌ها در قالب معادله جنگ غزه از خود نشان می‌دهند، چیزی جز جنایت و نسل‌کشی و ارتکاب به جنایت علیه بشریت علیه مردم فلسطین نیست. از این رو، مستند کردن این جنایات و پیگرد آن‌ها در محاکم قضایی بین‌المللی کاملا ضروری است. به نظر من دیوان بین‌المللی دادگستری، بهترین جایی است که بایستی در قالب آن علیه اسرائیل و مقام‌های ارشد این رژیم اقامه دعوا شود.

فراموش نکنیم که بر پایه مفاد کنوانسیون نسل‌کشی، می‌توان چالش‌های جدی را برای مقام‌های ارشد اسرائیلی ایجاد کرد. دیوان بین‌المللی دادگستری نیز پیشتر در برخورد با جنایات اسرائیل نشان داده که رویه سخت‌گیرانه‌تری را در قیاس با دیگر محاکم قضایی بین‌المللی دارد. در کنار اینها، به نظر من باید از ظرفیت‌های صدور قطعنامه ازسوی مجمع عمومی سازمان ملل متحد نیز بهره برد و اسرائیل را از این طریق نیز تحت فشار قرار داد. در عین حال، از هر ظرفیتی در عرصه بین‌المللی ولو حتی اگر تبعات غیرالزام آوری داشته باشد باید استفاده کرد تا رژیم اسرائیل تحت فشار قرار گیرد.

چرا رژیم اشغالگر قدس و جریان‌های رسانه‌ای متحد آن در بحبوحه جنگ غزه، توان مدیریت افکار عمومی را از دست داده‌اند؟

دلیل این مساله روشن است زیرا ابزارهای کسب آگاهی از سوی افکار عمومی بین‌المللی تغییر کرده و دیگر اسرائیل نمی‌تواند روایت‌های یکسویه خود را از جنگ غزه به افکار عمومی بین‌المللی عرضه کند. پیشتر اسرائیلی‌ها تسلط قابل توجهی را بر روند تولید روایت‌ها در قالب مسائل مختلفِ مرتبط با خود داشتند. این در حالی است که در شرایط کنونی این موضوع تغییر کرده و شاهدیم منابع روایتگر در بحبوحه جنگ غزه، متفاوت و متکثر شده‌اند. همین موضوع عملا چالش‌های جدی را برای اسرائیل ایجاد کرده است. البته که نسل‌های جدید و جوان در اقصی نقاط جهان نیز در مورد مساله فلسطین کنجکاوتر هستند و با نگاه تحقیقی‌تر و عمیق‌تری به این موضوع می‌نگرند.

این مساله هم سبب شده تا اسرائیلی‌ها دیگر نتوانند هر دروغی را به افکار عمومی جهانی عرضه کنند و حتی اگر هم چنین کنند، هیچ بعید نیست که با چالش‌های جدی در مسیر خود رو به رو شوند.

انتهای پیام/
زهرا حاج محمدی
سامان سفالگر
ارسال نظر
پیشنهاد امروز