نسبتیابی توسعه و وفاق ملی در معاونت راهبردی ریاست جمهوری/ فاضلی: وفاق اگر به حل مسئله منجر نشود، فاقد ارزش است
معاونت راهبردی ریاستجمهوری و مرکز بررسیهای استراتژیک عصر روز یکشنبه میزبان اساتید برجسته دانشگاه بود و برای سومین بار موضوع کنکاش نظری ایده وفاق ملی، این بار با محوریت توسعه، روی میز کارشناسان مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
به گزارش ایلنا، در این جلسه که با عنوان «توسعه و نسبت آن با وفاق ملی» برگزار شد و سومین نشست از سلسلهنشستهای وفاق ملی در مرکز بررسیهای استراتژیک بود، کیومرث اشتریان، استاد و عضو هیئتعلمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، بهعنوان دبیر جلسه و محسن یزدانپناه، اقتصاددان و عضو هیئتعلمی دانشگاه فرهنگیان، به همراه محمد فاضلی، جامعهشناس، حضور داشتند و در کنار دیگر کارشناسان به بیان دیدگاههای خود در موضوع نسبت توسعه با موضوع وفاق ملی پرداختند.
محسن یزدانپناه: وفاق ابزاری برای هماهنگی است
یزدانپناه گفت: یکی از مسیرهای اصلی رسیدن به انسجام اجتماعی، مکانیزم حل نزاع به شمار میرود که معنای دیگر آن توافق است. در بسیاری از جوامع مثل ما ساختار حاکمیت مبتنی بر استقرار سیاسی (political settlement) است که شامل توافقهایی برای توزیع قدرت است و در این جوامع این توافقات فراتر از قانون عمل میکنند.
این استاد دانشگاه فرهنگیان با بیان اینکه در شرایط امروز ایران ما در حال ازدستدادن سرمایه انسانی نخبه و تحصیلکرده هستیم، افزود: بر اساس نظریه توزیع وبر، در بروکراسی فعالیت اقتصادی و بخش خصوصی و سرمایهگذاری، باید مؤسسات خصوصی وجود داشته باشند که برای نخبگان بستر فعالیت ایجاد کنند که یک نوع از مدل وفاق میتواند به این شکل باشد. در شرایطی که توافقات فقط مبتنی بر بهرهکشی است، مدل دیگر وفاق نیز میتواند بر مبنای توزیع منافع بین هسته سیاسی و طبقه متوسط و تحصیلکرده باشد که موجب میشود که قشر متوسط فضای جدیدی برای عمل پیدا کند. ما باید از تعادل فعلی به تعادل جدیدی برسیم که ذینفعان جدید و وسیعتری بتوانند در آن نقشآفرینی کنند.
یزدانپناه همچنین گفت که مسئله اصلی ما رشد است و وفاق باید بهعنوان ابزاری برای ایجاد سطحی از هماهنگی برای رشد فراگیر عمل کند. ما نیاز به توافقاتی در راستای بازانتظام ساختار سیاسی داریم به نحوی که ساختار دچار تزلزل نشود. برای رسیدن به این نقطه هم نیازمند یک بستر غیرِ بازیِ وجودی هستیم. از طرف دیگر باید ذینفعان جدیدی را شناسایی کنیم که ممکن است بازندهٔ چالش بازانتظام باشند.
محمد فاضلی: وفاق اگر به حل مسئله منجر نشود فاقد ارزش است
در ادامه جلسه فاضلی با بیان اینکه هر مسئلهای که حل نشده باقی بماند در درازمدت شما را حل خواهد کرد، ادامه داد: بحران کنونی این است که حاکمیت ظرفیت حل مسئله خود را تا حد زیادی ازدستداده و این اتفاق در میان مردم هم رخداده است و هم اکنون بسیاری از مسائل از تورم گرفته تا مهاجرت و تحریم حل نشده باقیمانده است.
وی افزود: حل مسائل یک ضرورت است و مبنای وفاق هم همین است. شأن وجودی حاکمیتها در حل مسائل است که شامل سه دستهٔ تولید امنیت، خلق تفاهم و خلق رونق میشود. همه این سه دسته مسئله به هم وابسته اند و بدون هم پایدار نخواهند بود. وقتی کشوری دچار بحران میشود که مسائل حل نشده باقی بماند.
فاضلی بر این باور است که وفاق در چهار مرحله خلاصه میشود که شامل وفاق بر سر انتخاب مسائل اولویتدار، ملزومات حل مسائل، ارزیابی هزینهها و تقسیم آنها، و در نهایت توزیع منافع حاصل از حل مسائل میشود.
وی با تأکید بر این نکته که قدم مهم در حل مسئله اذعان به وجود و بحرانیبودن آن است، گفت: در سایه این رویکرد مسئولیت این مسئله پذیرفته میشود و مشخص میشود که حاضریم برای حل آن دست به چه تغییراتی و چه همکاریهایی بزنیم. وفاق فینفسه اگر به حل مسئله منجر نشود فاقد ارزش است و حتی ممکن است به یک رویکرد غیرواقعی برای تقسیم قدرت تبدیل شود.
فاضلی با بیان اینکه که مسئله امروز ایران فروپاشی توافقات سیاسی بعد از سال ۱۳۸۸ است و بهترین کارکرد مسئله وفاق در شرایط کنونی حل مسائل و ابرچالشهاست، تأکید کرد: مهمترین مشکل حال حاضر ایران مسئله رشد است که در سایه تحقق آن باید مسائل دیگر نیز حل شود. جنس وفاق مجموعهای توفقات بین فرادستان در درون و نقشآفرینان بیرونی است و شکل آن شیوه توزیع هزینهها و منافع با مردم است.
این جامعهشناس با تأکید بر اینکه توسعه فراگیر یک کنش جمعی است و در قالب آن نیازمند حضور میلیونها نفر از گروههای ذینفع هستیم، گفت: هیچ کنش جمعی بدون قصه و روایت ممکن نیست و آجرهای قصه نیز موفقیتهای کوچک هستند. یکی دیگر از مهمترین ضرورتها در این مسیر بازسازماندهی است.