عضو هیئت علمی دانشگاه تهران:
دولت و جامعه باید یکدیگر را تکمیل کنند تا وفاق شکل گیرد
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه دولت و جامعه باید یکدیگر را تکمیل کنند تا وفاق شکل گیرد، گفت: وفاق پیونددهنده اجتماعات و گروههاست و باید بر اصولی استوار باشد. نباید به یک اصل واحد و معین محدود شود. باید اصل تفاوت را پذیرفته و نسبت به آن توافق کنیم؛ این میتواند مبنای توافق باشد. طبیعی است که باید از جمعهای محدود و خاص فراتر برویم و بهسمت جهتگیری عامگرایانه حرکت کنیم.
به گزارش خبرنگار ایلنا، نشست گفتمان وفاق؛ دولت و جامعه در ایران با حضور علی ربیعی، غلامرضا غفاری، مقصود فراستخواه، سعید معید فر در تالار حافظ خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
غلامرضا غفاری، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، در جریان نشست در رابطه با گفتمان وفاق، اظهار داشت: آیا ما به واقع چیزی را تحت عنوان جامعه میخوانیم یا خیر، و آیا به مفهوم کشور یا ایران نیاز داریم یا نه، باید گفت که بحث وفاق میتواند مبنای وجود ما باشد. در حال حاضر با دورانی مواجهایم که به معنای واقعی کلمه، جامعهای وجود ندارد و حقوق فردی و آزادی اهمیت ویژهای یافته است؛ این حقوق با تلاشهای فراوان به دست آمده است.
وی افزود: وضعیت کنونی از وضعیت گذشته متفاوت است و الزامات و ویژگیهای آن را ندارد. این تلاش و کوشش، که شایسته احترام است، به ما یادآوری میکند که با قدرتی که فرد بهدست آورده، تکلیف جامعه و اجتماع چه میشود؟
غفاری تصریح کرد: چیستی وفاق موضوعی است که در حوزه علوم اجتماعی و جامعهشناسی به آن پرداخته میشود. باید جامعهشناسی را به معنای نظم پویا و نه ایستا تعریف کنیم؛ نظم، محصول یک دستگاه معین نیست. وفاق بهعنوان سازوکاری اهمیت پیدا میکند که میتواند از منظر نظری مورد توجه قرار گیرد.
وی ادامه داد: عنصر توافق بر اصول و قواعد است که بهطور طبیعی باید مبتنی بر خرد و تلاش جمعی باشد. اصول و قواعد متعددی وجود دارد که نوعی حس جمعی را، که ناشی از تلاشهای مشترک است، ایجاد میکند. این همان جمعی است که بهطور خودجوش شکل میگیرد و کنشگران اجتماعی را به هم پیوند میزند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران گفت: وفاق پیونددهنده اجتماعات و گروههاست و باید بر اصولی استوار باشد. نباید به یک اصل واحد و معین محدود شود. باید اصل تفاوت را پذیرفته و نسبت به آن توافق کنیم؛ این میتواند مبنای توافق باشد. طبیعی است که باید از جمعهای محدود و خاص فراتر برویم و بهسمت جهتگیری عامگرایانه حرکت کنیم.
وی بیان کرد: بهطور طبیعی، فراهم ساختن مشارکت فراگیر در این راستا معنا پیدا میکند. آنچه از این مشارکت حاصل میشود، بهنوعی جهتگیری ارتباطی ما را مشخص میکند که شکل تعینی آن را میتوان در اعتماد مشاهده کرد.
دانشیار گروه جامعهشناسی دانشگاه تهران ابراز کرد: ما جامعهای هستیم که شعاع روابطمان محدود است و نمیتوانیم با بحث وفاق پیش برویم. زمانی که شعاع روابط وسیع باشد، شعاع اعتماد نیز افزایش مییابد.
وی تصریح کرد: هنگامی که توافق مطرح میشود، باید توجه کنیم که توافقی که قرار است وفاقساز باشد، باید بر روی چه موضوعی قرار گیرد. این توافق نباید صرفاً از ناحیه دولت یا بخش خاصی از جامعه مطرح شود؛ بلکه باید چیزی باشد که کارکرد آن شامل تمام افراد جامعه گردد. بنابراین، در وفاق نیازمند زمینههایی هستیم.
غفاری ادامه داد: در یک نظرسنجی، ۸۰ درصد جامعه خواستار تغییر و تحول هستند. باید در این زمینه به توافق برسیم. قانون باید قانون باشد و ویژگیهای خود را حفظ کند. وفاق جمعی و اجماع جمعی نسبت به ضرورت آن قانون نیز باید وجود داشته باشد و اجرای آن باید بدون تبعیض و بهصورت منصفانه باشد تا زمینهساز وفاق گردد.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران افزود: نسبت دولت و جامعه بهطور اساسی مطرح است؛ این نسبت منوط به وجود نظم پویا و تعادل در جامعه است. از سوی دیگر، دولت و جامعه دیگر نسبتپذیری قبلی ندارند. شاکله این دو متغیر است و باید هر یک از آنها را بهعنوان میدان اجتماعی که با منازعه، سازگاری، تنوع و تکثر همراه است، در نظر گرفت.
وی تأکید کرد: دولت و جامعه باید یکدیگر را تکمیل کنند تا وفاق شکل گیرد. تجربه نشان داده است که اینگونه نیستند و هر کدام مسیر خود را دنبال میکنند. در دوره جدید، هر یک از آنها در تعارض با یکدیگرند و سعی دارند نیروی خود را به رخ هم بکشند؛ این موضوع جز هزینهای برای جامعه به همراه نداشته است. اما در جاهایی که همراهی و همافقی وجود دارد، ما با نظم وفاق مواجه خواهیم بود که شاهد تعامل دولت و جامعه خواهیم بود.
غفاری اظهار کرد: باید بپذیریم که مجموعههای متکثری که امروزه داریم نیازمند پروژههای مشترک هستند تا بهعنوان نخ تسبیح در کنار هم قرار گیرند. میزان نفوذ این دو مجموعه، یعنی دولت و جامعه، باید مورد بررسی قرار گیرد. در اینجا نکتهای که مطرح میشود این است که وفاق باید مسائل جامعه را حل کند و همزمان دغدغههای دولت را نیز برطرف سازد تا با توان بیشتری از جانب دولت و جامعه، شاهد نقشآفرینی بیشتر باشیم. اینجا باید همافقی بین دولت و ملت شکل گیرد تا میزان مشارکت مردم در اداره امور بالا باشد.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران بیان کرد: تفاوت دولت و جامعه در دوره جدید باید در سنجش تحول یکدیگر و تکمیل یکدیگر و نیرومندی و توانمندی یکدیگر باشد، که نشاندهنده همگرایی دولت و جامعه است.
وی در پایان گفت: اساساً در جایی میتوانیم درباره وجود تعامل و وفاق بین جامعه و دولت صحبت کنیم که تا چه اندازه دولت و حاکمیت نزد جامعه، امری طبیعی به شمار میرود و با آن احساس نزدیکی و همراهی دارد. این امر میتواند موجب طراوت فرهنگی، اجتماعی و سیاسی شود و چنین وفاقی پادزهر بسیاری از چالشها خواهد بود.