خبرگزاری کار ایران

هرگونه تغییر در مرزهای ایران و ارمنستان می‌تواند روابط تهران با اروپا را مختل می‌کند

هرگونه تغییر در مرزهای ایران و ارمنستان می‌تواند روابط تهران با اروپا را مختل می‌کند
کد خبر : ۱۵۳۰۵۷۲

یک تحلیل‌گر نظامی امنیتی گفت: برخی صاحب‌نظران بر این باورند که تغییرات در مرز ایران و ارمنستان می‌تواند روابط ایران با اروپا را به‌طور جدی مختل کند. در این زمینه، باید توجه داشت که جنگ کریدورها، نه‌تنها در ارمنستان و آذربایجان، بلکه در سطح منطقه‌ای نیز مطرح است. در بیش از سه دهه گذشته، برنامه‌های مختلفی برای حذف مسیرهای ترانزیتی از ایران صورت گرفته است.

به گزارش خبرنگار ایلنا، نخستین قسمت از سلسله نشست های « رهنامه استراتژیک » با حضور فریدون مجلسی،حسین علایی، رحمن قهرمان‌پور، محمد شوری و امیرهوشنگ میرکوشش توسط پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه برگزار شد.

نصری رییس پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه در ابتدای برنامه، گفت: دو کشور مستقل به نام جمهوری آذربایجان و ارمنستان می‌خواهند توافقی با هم داشته باشند، گویا الان روسیه هم به این‌ها اضافه شده است، ترکیه هم اسپانسر است. ایران به لحاظ حقوقی چیکار می‌تواند انجام دهد؟ نکند مثل هیاهوهای بعد از فروپاشی شوروی در تقسیم خزر شود، از آن تقسیم‌بندی که هیچ گیر ایران نیامد.  سوال اصلی این‌جاست که ما چه کاری می‌توانیم انجام دهیم. جمهوری آذربایجان  با ارمنستان به شکل مستقل می‌خواهند یک کریدوری بکشند که منطقه غرب آذربایجان به سایر کشور‌های غربی دسترسی پیدا کند.

 وی افزود: سوال دوم این است که آیا ایران همانطور که می‌شنویم با انتقاد با  این کریدور  مخالفت خواهد کرد. این کریدور تنها یک مسیر نیست. این کریدور راه آهن و اتوبان تشکیلات ۱۱ گانه دارد. در این صورت راه ایران به سمت یک کشور همجوار و همسان و همسو با ایران به نام ارمنستان قطع می‌شود. آیا این خفگی استراتژیکی که می‌گوید اتفاق می‌افتد. تعداد همسایه های ایران از ۱۵ کشور به ۱۴ کشور می‌رسد. بازی بزرگی در چهار سمت ایران در جریان است، در سمت شرق روسیه  در سمت غرب ناتو هست ترکیه به نمایندگی ناتو حضور دارد. این بازی یعنی همه چیز منهای ایران، بدون ایران، علیه ایران و انحلال ایران.

در ادامه این نشست حسین علایی تحلیل‌گر نظامی امنیتی در خصوص ابعاد نظامی امنیتی کریدور زنگزور با بیان اینکه در حال حاضر، بحث زنگزور حول ایجاد یک کریدور است که تمامی فعالیت‌ها را تحت پوشش قرار دهد، گفت: در این راستا، باید توجه داشت که آذربایجان برای ارتباط با نخجوان به این مسیر نیازی ندارد، زیرا این ارتباط به‌طور مستقل برقرار است. ایران به‌عنوان کشوری با روابط تاریخی بهتر با آذربایجان نسبت به ارمنستان، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

وی ادامه داد: تاریخچه جداسازی قفقاز از ایران به دوران قاجار برمی‌گردد و در این میان، مسائل حقوقی و تاریخی در زمینه حاکمیت و خاک ایران مطرح می‌شود. به‌ویژه در مورد زنگزور، این جداسازی تبعاتی به همراه داشته که نمی‌توان به سادگی از آن چشم‌پوشی کرد. به‌علاوه، باید توجه داشت که مسیر ایران به‌عنوان یک گزینه امن‌تر برای آذربایجان در مقایسه با مسیر ارمنستان تلقی می‌شود، که این موضوع نیز مورد توجه روس‌ها قرار گرفته است.

علایی در خصوص تأثیرات این کریدور بر ایران گفت: نخستین نکته احداث کریدوری است که ترکیه را به آسیای میانه و ترکمنستان وصل می‌کند. این موضوع می‌تواند امنیت ملی ایران را تحت تأثیر منفی قرار دهد، به‌ویژه با حذف مسیرهای تاریخی مانند جاده ابریشم. در کوتاه‌مدت، حضور روس‌ها در این منطقه و مذاکرات آن‌ها بدون مشارکت ایران، نگرانی‌هایی را به وجود آورده است.

وی ادامه داد: برخی صاحب‌نظران بر این باورند که تغییرات در مرز ایران و ارمنستان می‌تواند روابط ایران با اروپا را به‌طور جدی مختل کند. در این زمینه، باید توجه داشت که جنگ کریدورها، نه‌تنها در ارمنستان و آذربایجان، بلکه در سطح منطقه‌ای نیز مطرح است. در بیش از سه دهه گذشته، برنامه‌های مختلفی برای حذف مسیرهای ترانزیتی از ایران صورت گرفته است.

علایی تصریح کرد: در نهایت، باید این موضوع را از دیدگاه امنیت ملی و تأثیرات آن بر ظرفیت‌های ایران در برابر قدرت‌های بزرگ و همسایگان مورد بررسی قرار داد. پس از ناامیدی ایالات متحده از بازگشت به توافقات قبلی، قدرت ایران به‌عنوان یک بازیگر کلیدی در منطقه باید مورد توجه قرار گیرد.

علایی با بیان اینکه برنامه‌های قدرت‌های بزرگ و منطقه‌ای علیه ایران به‌ویژه در زمینه جنگ آذربایجان و ارمنستان، نیازمند بررسی دقیق‌تری است، گفت: در این جنگ، ما حمایت یک‌جانبه‌ای از آذربایجان انجام دادیم، بدون آنکه امتیازاتی در قبال این حمایت کسب کنیم. در جنگ دوم قره‌باغ، ایران به‌طور رسمی اعلام کرد که قره باغ جزو خاک آذربایجان است و بیانیه‌های مشترکی از سوی چهار استان آذری‌زبان صادر شد که این مسئله را تأیید کرد.

وی ادامه داد: این اقدام بزرگ در حمایت از آذربایجان باید به‌گونه‌ای مدیریت می‌شد که منجر به توافقات لازم با این کشور شود. متأسفانه، در شرایطی که آذربایجان به حمایت نیاز داشت، نتوانستیم توافق کنیم که از این حمایت استفاده بهینه شود و پایگاه‌های اسرائیل علیه ایران در خاک آذربایجان ایجاد نشود. در حال حاضر، آذربایجان به‌عنوان یک پایگاه قوی اطلاعاتی برای اسرائیل عمل می‌کند.

این استاد دانشگاه در رابطه با همکاری‌های آذربایجان با کشورهای منطقه ، عنوان کرد: این کشور به جای همکاری با ایران، به درخواست قدرت‌های خارجی، به ویژه ترکیه، وابسته شده است. این وابستگی شامل آموزش، تسلیحات و تاکتیک‌های نظامی می‌شود. اگر ترکیه در جنگ قره‌باغ حضور نداشت، آذربایجان نمی‌توانست موفقیت‌های خود را به دست آورد.

وی تصریح کرد: در حمایت از آذربایجان، سیاست خارجی ایران باید به‌گونه‌ای عمل می‌کرد که منافع ملی کشور را در نظر گیرد و مذاکراتی برای توافقات لازم انجام دهد. به‌عنوان مثال، در مورد مسیر زنگزور، باید این موضوع در مذاکرات گنجانده می‌شد تا منافع ایران نیز تأمین شود.

ایجاد کریدور در منطقه  قفقاز می‌تواند به کاهش تنش‌ها در منطقه کمک کند

در این نشست فریدون مجلسی دیپلمات سابق ایران در رابطه با سویه‌های حقوقی سیاسی کریدور زنگزور گفت: دیدگاه حقوقی، به دیدگاهی بی‌طرفانه اشاره دارد؛ در حالی که دیدگاه سیاسی معمولاً با تطبیق به منافع ملی یک کشور همراه است. در این شرایط، باید پرسید که آیا منافع ملی همان منافع یک رژیم حاکم می‌باشد؟ تغییرات در شرایط و ارتباطات بین کشورها نیز به این مسأله دخیل خواهند بود.

وی ادامه داد: حدود 10 تا 12 سال پیش، به یک انجمن فرهنگی ارامنه دعوت شدم تا سخنرانی کنم. در این جلسه با سمپاتی و علاقه بسیار، مسائل مختلفی مطرح شد. در آنجا بیان کردم که اگر دولت ارمنستان از وضعیت آشوب زده جمهوری آذربایجان سوءاستفاده کرده و به این کشور حمله کرده است، به همان اندازه که ایران حق داشت خرمشهر را پس بگیرد، ارمنستان نیز حق مشابهی دارد.

این دیپلمات سابق ایران گفت: در آن زمان، تصور من این بود که ارامنه می‌توانند با ورود سریع‌تر به مذاکرات، به یک توافق برسند تا خاک اصلی خود را باز پس گیرند. همچنین فکر می‌کردم که اگر ارمنستان و جمهوری آذربایجان بتوانند به یک توافق دوستانه دست یابند، ایران به عنوان کشور مادر، نقش مهمی در تسهیل این روابط خواهد داشت. به ویژه این که تأثیرگذاری‌های روانی و تاریخی بین ارامنه و ایران، طی سه‌هزار سال، نمی‌تواند نادیده گرفته شود.

وی ادامه داد: علاوه بر این، یادم می‌آید که حدود پنجاه و یک یا دو سال پیش، هنگامی که من به عنوان یک دیپلمات جوان در واشنگتن فعالیت می‌کردم، از ما دیپلمات‌های جوان برای شرکت در یک دوره‌ی دانشگاهی در دانشگاه جانز هاپکینز دعوت به عمل آمد. در آنجا، مسائلی مطرح شد که بر اساس فرم‌های علمی‌تری تحلیل و بررسی شدند. یکی از مسائل مورد بحث این بود که اگر شما نخست‌وزیر یونان بودید و ترکیه اقدامات خاصی انجام می‌داد، چه واکنشی نشان می‌دادید.

مجلسی تصریح کرد: بنابراین، نظر شخصی من این است که اگر شما نخست‌وزیر جمهوری آذربایجان بودید، باید با رویکردی واقع‌بینانه به این مسائل نگاه کنید. معتقدم که آذربایجان بخش مهمی از استان‌های ایران است و باید به این نکته توجه داشته باشیم که وقتی از آذربایجان صحبت می‌کنیم، منظور ما مناطق تبریز، اردبیل، زنجان و سایر مناطق آذری زبان است.

وی ادامه داد: با توجه به تجارب تاریخی و مثال‌های متعدد در سراسر جهان، ایجاد کریدورهای ارتباطی بین مناطق مختلف یک امر مرسوم و ضروری به شمار می‌رود.  به عنوان مثال، می‌توان به کریدور برلین غربی به آلمان غربی و  کریدور مغزی و هلند در قلب آلمان شرقی اشاره کرد. این کریدورها  نه تنها مانع تردد سایر کشورها نمی‌شوند، بلکه به عنوان مسیری برای ارتباط و تعامل بین مناطق مختلف عمل می‌کنند.

این دیپلمات سابق تصریح کرد: در مورد  ایجاد کریدور در منطقه قفقاز،  باید به این نکته توجه داشت که تعامل با دنیا  مستلزم  دادن و ستاندن است. ما نمی‌توانیم  از دنیا انتظار داشته باشیم که خود را با ما تطبیق دهد  و در عین حال،  از انزوا و  تحریم رنج ببریم. ضروری است که  با دیدی واقع‌بینانه به  سیاست خارجی خود  نگاه کنیم  و  از  تصور اینکه  دنیا  باید  خود  را با  ما  تطبیق  دهد،  دست برداریم.  تجربه  تاریخ  نشان  داده  است  که  این  نگرش  می‌تواند  به  ضرر  منافع  ملی  ما  باشد.  به  عنوان  مثال،  می‌توان  به  دوران  دکتر  مصدق  اشاره  کرد  که  با  این  تصور  که  دنیا  به  نفت  ایران  نیاز  دارد،  سیاست  ملی  کردن  صنعت  نفت  را  در  پیش  گرفت.  اما  در  نهایت،  این  سیاست  منجر  به  تحریم  اقتصادی  ایران  و  وارد  آمدن  شوک  سیاسی  و  روانی  به  کشور  شد.

وی گفت: در  مورد  ایجاد  کریدور در منطقه  قفقاز،  باید  به  این  نکته  توجه  داشت  که  این  اقدام  می‌تواند  به  نفع  جمهوری  آذربایجان  و  ارمنستان  باشد  و  به  کاهش  تنش‌ها  در  منطقه  کمک  کند.  همچنین،  این  کریدور  می‌تواند  به  عنوان  مسیری  برای  ارتباط  ایران  با  بخش‌هایی  از  خاک  خودش  که  در  حال  حاضر  در  تسلط  جمهوری  آذربایجان  است،  مورد  استفاده  قرار  گیرد. در  نهایت،  باید  به  این  نکته  توجه  داشت  که  سیاست  خارجی  ایران  باید  بر  اساس  منافع  ملی  و  با  در  نظر  گرفتن  واقعیت‌های  جهانی  تدوین  شود.  ما  باید  از  سیاست‌های  ایده‌آلیستی  و  دور  از  واقعیت  دست  برداریم  و  به  دنبال  تعامل  سازنده  با  جهان  باشیم.

آذربایجان در تلاش است کریدورهای جدیدی برای ارتباط با نخجوان و سایر مناطق برقرار کند

محمد شوری روسیه‌شناس و استاد دانشگاه در رابطه با اقدامات روسیه برای تاسیس کریدور زنگزور، عنوان کرد: در برنامه‌های آینده‌ای که در خاورمیانه مطرح شده، به وضوح فشارهایی به ایران وارد می‌شود. اگر به دقت بحث را دنبال کنیم و ابعاد آن را بررسی کنیم، می‌توان گفت که سیاست‌های تقابلی در عین حال در سیاست خارجی ما نیز خود را نشان داده‌اند. برخی مقامات به این موضوع اشاره کرده‌اند و در حال حاضر فضای عمومی نسبت به این مسائل حساس شده است. به همین دلیل، وزارت امور خارجه نیز ناگزیر به فراخواندن سفیر روسیه در ایران شد و این موضوع به تنش‌هایی میان ایران و روسیه تبدیل گردید.

وی ادامه داد: یکی از سوالات مطرح این است که چرا این موضوع و چرا اکنون مورد توجه قرار گرفته است. از نوامبر گذشته که توافق آتش‌بس میان آذربایجان و ارمنستان با مدیریت روسیه امضا شده، تا کنون هشت بند از این توافق اجرا شده و تنها یک بند باقی مانده است. این توافق‌نامه، به موضوع «مسیر دسترسی» تحت نظارت نیروهای حاکم در آذربایجان اشاره دارد. با این حال، بحث‌های جدید درباره توافق صلحی که در حال شکل‌گیری بین آذربایجان و ارمنستان است، نشان می‌دهد که در این توافق ۱۶ تا ۱۷ ماده‌ای، هیچ اشاره‌ای به کریدور وجود نخواهد داشت و هر دو طرف بر عدم بحث درباره این موضوع توافق کرده‌اند.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: اگر این توافق به امضا برسد، به معنای آن خواهد بود که مرزهای بین‌المللی که از دوران شوروی به بعد قابل شناسایی هستند، باید توسط آذربایجان به رسمیت شناخته شوند. این امر عملاً تغییرات در مرزها را منتفی می‌کند و به شرایط دوران شوروی برمی‌گردد. طبیعی است که جمهوری آذربایجان مایل است تا نخجوان ارتباط داشته باشد و ارمنستان نیز حق حاکمیت بر سرزمین خود را دارد. بدین ترتیب، این موضوع می‌تواند به طور قابل توجهی تنش‌ها را کاهش دهد.

شوری تصریح کرد: در صورتی که فقط یک مسیر دسترسی ساده وجود داشته باشد، به معنای آن خواهد بود که وسایل نقلیه آذربایجانی از گمرک ارمنستان وارد و پس از عبور از آن، دوباره به نخجوان خواهند رفت. اما اگر این مسیر به صورت سطح بالاتری تحت عنوان کریدور تعریف شود، موضوع پیچیده‌تر خواهد شد. در این حالت، آنچه در مورد حاکمیت آذربایجان مطرح شده، ممکن است به چالش کشیده شود. نگرانی اصلی روس‌ها این است که بر اساس توافق آتش‌بس، نظارت بر این مسیر باید در دست روسیه باقی بماند. در صورتی که این مسیر تحت نظارت یک شرکت بین‌المللی قرار گیرد، به معنای کاهش نفوذ روس‌ها در این منطقه خواهد بود. به همین خاطر، واکنش‌هایی از طرف روس‌ها نسبت به این موضوع دیده شده است.

وی ادامه داد: در تحولات اخیر قفقاز، بعد از سال 2022، مشاهده می‌شود که روسیه به عنوان یکی از برندگان اصلی شناخته می‌شود، چرا که نه تنها نیروهای نظامی خود را در قره‌باغ مستقر کرده است، بلکه در عرصه‌هایی همچون عربستان، آذربایجان و گرجستان نیز حضور داشته و به نوعی کنترل این مناطق را برعهده دارد. با این حال، روند تحولات به گونه‌ای است که به تدریج روسیه از شرایط قفقاز کنار گذاشته می‌شود.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: پس از فروپاشی شوروی، طی مراحل مختلف، وضعیت منطقه به تدریج تغییر کرد. از سال 1992 تا 2008، روسیه نقش هژمونیک خود را بر این منطقه اعمال نمود و تقریبا همه کشورهای منطقه تحت سلطه و کنترل آن بودند. اما از 2008 به بعد، با جدایی گرجستان از این مجموعه، تصور عموم بر این بود که تا پیش از تحولات 2020 روسیه همچنان بازیگر اصلی امنیتی در منطقه خواهد بود. ما نیز باور داشتیم که حضور روسیه امنیت منطقه را تضمین می‌کند و مانع از ورود قدرت‌های غربی و ناتو به منطقه می‌شود. اما با تغییر شرایط و ورود آذربایجان و ترکیه به میدان درگیری‌ها، وضعیت به نفع این دو کشور تغییر کرد و اکنون روسیه به صورت بالقوه به یک بازیگر درجه دوم تبدیل شده است.

شوری تصریح کرد: آذربایجان به خوبی توانسته است سرزمین‌های خود را بازپس گیرد و در تلاش است کریدورهای جدیدی برای ارتباط با نخجوان و سایر مناطق برقرار کند. با توجه به شرایط جاری، علت اینکه روسیه به آذربایجان امتیاز می‌دهد، به طور کلی به این معناست که هر یک از مسیرهای غرب برای این کشور بسته می‌شود. روسیه متوجه است که اروپا در صدد کاهش وابستگی به گاز این کشور است و این موضوع به طور چشمگیری بر وضعیت راهبردی روسیه تأثیرگذار خواهد بود.

وی ادامه داد: از طرفی، باید به این نکته اشاره کرد که ارمنستان که زمانی مهم‌ترین متحد روسیه در قفقاز بود، اکنون به دلایل مختلف به تدریج کارکرد خود را برای این کشور از دست داده است. تغییر رویکرد سیاسی در ارمنستان و بحران‌های خارجی، باعث شده که روسیه نتواند به این کشور در زمانی که بیش از پیش به حمایت نیاز دارد، کمک کند. بنابراین، به نظر می‌رسد که روس‌ها تمایل بیشتری به گرایش به آذربایجان پیدا کرده‌اند. با توجه به این تحولات، روشن است که آینده روابط میان روسیه، آذربایجان و ارمنستان دارای ابعاد پیچیده‌تری خواهد بود و هر یک از این کشورها در تلاش برای تأمین منافع خود خواهد بود.

در ادامه این نشست رحمن قهرمان‌پور پژوهشگر مسائل غرب آسیا با بیان ملاحظات و سیاست‌های ترکیه در خصوص کریدور زنگزور، تصریح کرد: کشورهای مختلف در عرصه جهانی، به ویژه در زمینه تجارت کالایی یا «کامیونیتی»، از فرصت‌های موجود بهره‌برداری کرده‌اند. در این میان، چهار کشور شامل برزیل، ترکیه، آفریقای جنوبی و اندونزی، توانسته‌اند در پی آغاز خرید مواد اولیه معدنی چین در سال ۲۰۱۰ و همچنین گسترش تجارت جهانی پس از بحران اقتصادی ۲۰۰۸، از این فرصت‌ها نهایت استفاده را ببرند و سطح قدرت ملی خود را ارتقا دهند.

وی ادامه داد: از جمله این کشورها، ترکیه است که در حال حاضر به عنوان یک بازیگر جدی در عرصه سیاست بین‌الملل شناخته می‌شود و توانسته است حضور خود را در مناطق مختلف جهان افزایش دهد. برای مثال، آفریقای جنوبی به‌عنوان اولین کشور، شکایتی بی‌سابقه از اسرائیل مطرح کرد و برزیل نیز در فرآیند سیاسی انتخابات نقشی مؤثر ایفا کرد. همچنین، اندونزی از این فرصت‌ها به‌خوبی بهره‌برداری کرده است.

این پژوهشگر مسائل غرب آسیا خاطرنشان کرد: قدرت سیاسی و اقتصادی ترکیه به‌ویژه تحت رهبری رجب طیب اردوغان، به‌طور قابل توجهی افزایش یافته و بر مفهوم «استقلال استراتژیک» تمرکز یافته است. این کشور طی دو دهه گذشته موفق به گسترش نفوذ خود در مناطق مختلف شامل شمال آفریقا و قفقاز شده است. در این راستا، ترکیه توانسته با کشورهای مانند روسیه همکاری نماید و در نقاطی چون تونس و مصر که درگیری‌های نظامی وجود دارد، فعالیت‌های ویژه‌ای انجام دهد.

قهرمان‌پور تصریح کرد: علاوه بر این، پیشرفت‌های صنعت نظامی ترکیه در سال‌های اخیر، سهم بسزایی در ارتقاء قدرت این کشور ایفا کرده است. در دوران پیش از اردوغان، نگرش‌های ایدئولوژیک محدودکننده مانع از آن بود که ترکیه به محیط پیرامونی خود توجه کافی داشته باشد. با این حال، اردوغان با بهره‌گیری از موقعیت‌های پیش‌آمده، توانست از این محدودیت‌ها عبور کند و حضور خود را در مناطق مختلف جهان گسترش دهد.

وی ادامه داد: علاوه بر این، در سال ۲۰۱۶، اتفاقات مرتبط با کودتا در ترکیه فرصتی برای اردوغان فراهم آورد تا مأموریت‌های نظامی را در پیرامون کشورش تقویت کند و به‌طور بی‌سابقه‌ای قدرت نظامی خود را به‌کار گیرد. در سال ۲۰۲۰، ترکیه توانست از توان نظامی خود در قفقاز بهره‌برداری کند. مفهوم «سیاست‌گذاری نظامی» و دیپلماسی اجباری، ابزارهای دیگری هستند که ترکیه در راستای تقویت و پیشبرد منافع ملی خود در عرصه بین‌الملل به‌کار گرفته است.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز