جنگ تعرفهها، چه تاثیری بر هالیوود میگذارد؟ | نگاهی به تنشهای اخیر آمریکا و چین در زمین سینما

در بحبوحه تنشهای تجاری میان واشنگتن و پکن، هالیوود اینبار قربانی خاموش سیاست شده است. با کاهش واردات فیلمهای آمریکایی توسط چین، زمزمههای یک جدایی فرهنگی بلندمدت به گوش میرسد.
در میانه تنشهای رو به افزایش میان دو اقتصاد بزرگ جهان، چین و ایالات متحده، تحریم غیررسمی فیلمهای هالیوودی از سوی پکن، بهعنوان تازهترین حرکت در جدال اقتصادی و فرهنگی، موجی از نگرانی را در صنعت سرگرمی آمریکا ایجاد کرده است. دونالد ترامپ، رییسجمهوری ایالات متحده، در تازهترین اظهارات خود هر چند از احتمال دستیابی به توافق سخن گفته، اما بار دیگر چین را متهم به «سوءاستفاده بلندمدت» از اقتصاد آمریکا کرده است.
پاسخ پکن همانطور که گفته شد، اینبار نه در قالب تعرفههای وارداتی، بلکه در قالب «تحریم نرم» فرهنگی آمد؛ اداره ملی فیلم چین اعلام کرده واردات فیلمهای آمریکایی را کاهش خواهد داد.
گرچه این تصمیم با عباراتی ملایم همچون «پاسخ به خواست بازار» بیان شد، اما ناظران آن را اقدامی حسابشده در واکنش به تعرفه ۱۲۵ درصدی ترامپ بر کالاهای چینی میدانند.
هالیوود که سالها تلاش کرده است تا با بومیسازی محتوا و تبعیت از سانسورهای پکن جایگاه خود را در بازار پر سود چین تثبیت کند، اکنون خود را در معرض تهدیدی تازه میبیند. فیلمهایی مانند «گودزیلا و کونگ: امپراتوری جدید» (Godzilla x Kong: The New Empire) تنها در سال گذشته ۱۳۲ میلیون دلار در چین فروش داشته است. اما بنا به گفته کریس فنتون، نویسنده کتاب «تغذیه اژدها» (Feeding the Dragon)، این درآمدها تنها حدود ۵ درصد از بازار چین را تشکیل میدهند و نیمی از آن نیز پیش از بازگشت به آمریکا، مشمول مالیات داخلی چین میشود.
چین در سالهای اخیر، با گیشهای ۵.۸ میلیارد دلاری در ۲۰۲۴ که پیشبینی میشود در سال ۲۰۲۵ به ۷.۶ میلیارد دلار برسد، به یکی از ستونهای مالی کلان استودیوهای هالیوودی تبدیل شد، اما اکنون این ستون لرزان شده است. همزمان، صنعت سینمای داخلی چین با آثاری مانند «نژا ۲» (۲ Ne Zha) نهتنها گیشههای محلی را تسخیر کرد، بلکه در بازار بینالمللی هم حضوری موفق داشت.
دونالد ترامپ در حالی با حفظ احترام به شی جینپینگ سخن میگوید که همزمان موضعی سختگیرانه در قبال تجارت با چین اتخاذ کرده است. افزایش متوالی تعرفهها و حذف امتیازهای موقت تجاری، نشاندهنده استراتژی کلی دولت او برای بازتعریف معادلات جهانی است؛ ولو به قیمت تضعیف صادرات فرهنگی آمریکا.
سیاست ترامپ مشخص است؛ حمایت از تولید داخلی، مشاغل آمریکایی و توازن تراز تجاری. در این میان، هالیوود، هرچند پرصدا، اما در مقایسه با بخشهایی مانند تولید و کشاورزی، از چندان اولویت اقتصادیای برخوردار نیست! همین مساله باعث شده است که تحریم فرهنگی پکن، در واکنش به اقدامات تجاری واشنگتن، عملا بدون پاسخ بماند.
شرکت آیمکس، یکی از بازیگران کلیدی نمایش فیلم در چین، با نگاهی عملگرایانه تلاش کرده است تا خود را با شرایط جدید تطبیق دهد. تحلیلگران والاستریت معتقدند که حتی در صورت تحریم کامل فیلمهای آمریکایی، آیمکس با تمرکز بر فیلمهای داخلی چینی، از جمله انیمیشنهایی مانند «نژا ۲» که در سه ماهه اخیر رکورد فروش ۱۶۷ میلیون دلاری ثبت کرده است، میتواند بخشی از خسارتها را جبران کند.
اریک هندلر، تحلیلگر اقتصادی، در یادداشتی گفته است که فروش سالانه آیمکس از فیلمهای آمریکایی در چین حدود ۱۰۰ میلیون دلار است، و حتی با کاهش این رقم به نصف، میتوان با واردات فیلمهای غیرآمریکایی یا محتوای بومی، وضعیت را کنترل کرد.
هالیوود اگرچه تحت فشار است، اما تا اینجای کار هنوز به طور کامل تسلیم نشده است. همانطور که گزارش NPR اشاره میکند، استودیوها هماکنون به دنبال متنوعسازی منابع درآمد هستند؛ از گسترش حضور در بازارهایی مانند هند و اروپا گرفته تا تمرکز مجدد بر مخاطبان داخلی. اما هیچکدام از این بازارها بهسادگی جای چین را در درآمدهای چندصد میلیون دلاری پر نمیکنند.
در عین حال، گمانهزنیهایی درباره ممنوعیت کامل فیلمهای آمریکایی در چین در رسانههای اجتماعی مطرح شده است، اما مقامات رسمی و تحلیلگران اقتصادی احتمال چنین سناریویی را پایین میدانند. چین نیازمند جریان مداوم محتوای سینمایی برای تحریک هزینههای مصرفکننده و تقویت بازار املاک آسیبدیده است و حذف ناگهانی فیلمهای هالیوودی، ممکن است به ضرر خودش نیز تمام شود.
گرچه با تمامی این نکات تحریم سینمای آمریکا از سوی چین را نمیتوان صرفا اقدامی اقتصادی دانست؛ این تصمیم بخشی از رقابتی بزرگتر در حوزه قدرت نرم است. فیلمهای آمریکایی، حامل مفاهیمی، چون آزادی، فردگرایی و فرهنگ غربی هستند؛ مضامینی که با روایتهای ملیگرایانه چینی در تضاد قرار میگیرند!
پکن، با کنترل محتوای فرهنگی و تقویت تولیدات داخلی، سعی دارد تا این روایت را بازتعریف کند، حتی اگر به قیمت حذف یکی از پرفروشترین محصولات فرهنگی جهان باشد.
در پایان، آنچه مشخص است این است که سینمای آمریکا، در کنار سیاستگذارانش، باید راهبردهای تازهای برای بقا در نظم نوین جهانی تدوین کند؛ نظمی که در آن، تعرفهها تنها ابزار نبرد نیستند، بلکه فرهنگ، زبان و داستانها نیز به میدان جنگ کشیده شدهاند.