روایت بنیانگذار «دیجیتالینگ» از 10 سال فعالیت در حوزه مارکتینگ

ارائه اصلی این رویداد با عنوان «من لایق رشد هستم» روایتی از مسیر شغلی ابراهیمیان بود که حاصل آن، کار روی خودآگاهی و تمریناتی بود که انجام داده تا رشد فردی و کسب‌و‌کاری بیشتری را تجربه کند. این ارائه، ۱۰ پرده از زندگی کاری او به همراه یک کشف از هر سکانس و تمرینی را که برای خود تعریف کرده بود، شامل می‌شد.

ابراهیمیان درباره اهداف خود از برگزاری این رویداد و به اشتراک‌گذاری مسیر شغلی و تجربیات خود می‌گوید: «من تلاش کردم تجربه‌های خودم را که بعضی از آنها تلخ هستند با دیگران به اشتراک بگذارم تا با به اشتراک‌گذاری تجربه‌هایمان، از خودمان مراقبت کنیم.»

ابراهیمیان ارائه خود را از روز اولی که وارد بازار کار شد شروع کرد. پرده اول مسیر شغلی او مربوط به استارت کار حرفه‌ای در سال 93 است. او می‌گوید در این پرده از مسیر شغلی خود به این نتیجه رسیدم که نباید مسئولیت بعضی از کارهای روتین زندگی را بردارم.

او به عنوان تمرین همواره این سوال را مطرح کرده که کدام بُعد از زندگی است که علاقه‌ای به زندگی کردن آن ندارد؟ او در سکانس دوم به سال 95 برگشت؛ زمانی که وارد محیط کاری دوم شده و سرپرستی یک تیم را برعهده گرفته است. ابراهیمیان در این پرده از مسیر شغلی دچار تله یادگیری شد و یاد گرفت تا به خود اثبات کند «من بلدم» و برای کم کردن فاصله دانستن تا توانستن، دائم این سوال را با خود مرور کرده که چطور می‌توانم هر نکته آموزشی را تبدیل به یک اقدام هرچند کوچک کنم؟

خروج از ناحیه امن، برای هر کسی سختی‌های خودش را دارد. ابراهیمیان می‌گوید در پرده سوم مسیر شغلی‌اش به این خودآگاهی رسیده که بیشتر از اهمیت دادن به توانایی‌های درونی خود، به دنبال تایید گرفتن از دیگران بوده است؛ موضوعی که برای کنار گذشتن آن ناچار به خروج از ناحیه امن شده است. آن هم با این پرسش که چطور می‌توان با الگوهای بزرگتر و افراد حرفه‌ای‌تر همراه شد؟

پرده چهارم به عدم تعادل فکر و احساس اختصاص دارد. ابراهیمیان می‌گوید در این برهه از مسیر شغلی‌اش دریافته که با تجربه نکردن احساسش، رشد کم‌سرعتی داشته است. او برای جلوگیری از این اتفاق، سعی کرده دائم از خود بپرسد «الان چه احساسی داری؟» شاید همین پرده از زندگی باعث شده تا در سکانس پنجم به سراغ جدایی از کارمندی برود و به یک تصمیم‌گیرنده تبدیل شود. او در این پرده از زندگی به این خودآگاهی رسیده که دائما پاسخ سوالاتش را به بقیه واگذار کرده است. تمرین او برای جلوگیری از این اتفاق همین بوده که دائما خود را در معرض تصمیم‌گیری بگذارد و از خود بپرسد: «الان چه کار باید کرد؟» او در همینجا این خودآگاهی را برای خود به وجود آورده که لایق رشد است و برای آن باید بیشتر تلاش کند. سکانس ششم به آغاز رشد واقعی اختصاص دارد. او در این بخش از مسیر شغلی متوجه شده که هنوز خود را در ترس‌های درست قرار نداده و باید بدهی‌های عقب‌مانده‌ای که به خودش داشته را به هر صورت پرداخت کند. تمرینش برای این کار، این بوده که از خود درباره ترس‌هایش بپرسد و راه‌حل‌ها برای عبور از این ترس‌ها را بررسی کند.

پرده هفتم ناامیدی و عدم اطمینان از آینده است. او متوجه شده که تصویر شفافی از آینده ندارد و دائما در حال لمس لحظه‌هاست. در حالی که باید از خوش‌گذشتن‌های لحظه‌ای جدا شود و با خلق رویایی که سال‌ها رهایش کرده بود، برای خلق آینده تمرین کند. در ادامه این پرده به سکانس ششم می‌رسیم که به مدیریت گوش و چشم اختصاص دارد. او برای تحقق هدف خود در رشد و توسعه فردی، دائما خوراک صوتی و تصویری را که دریافت می‌کند، کنترل کرده است. ادامه این مسیر به پرده نهم یعنی شنیدن خود می‌رسد. او به این کشف از خود رسید که می‎خواهد در آینده‌ی پیش‌فرض خود بماند و برای تمرین شنیدن خود این سوال را دائم مطرح کرده که «چه کلامی به این دنیا اضافه می‌کند؟» تا نهایتا از پرده دهم رونمایی شود. ابراهیمی در آخرین پرده از ارائه خود در رویداد «من لایق رشد هستم» گفت: در این دنیا به دنبال ساختن فرصت‌ها هستم و دیجیتالینگ یکی از این فرصت‌ها به حساب می‌آید.

دیجیتالینگ یک مدرسه آنلاین دیجیتال مارکتینگ است که فعالیت اصلی آن شامل برگزاری دوره‌های آموزشی در حوزه دیجیتال مارکتینگ است؛ مدرسه‌ای که بیش از 8700 نفر در آن ثبت نام کرده و بیش از 1200 نفر با استفاده از کلاس‌ها و دوره‌های آموزشی، دانش خود را در صنعت بازاریابی و تبلیغات افزایش داده‌اند.