خویشتنداری یکطرفه، تشویق شرارت است
دعوت ایران و محور مقاومت به خویشتنداری در حالی است که حامیان رژیم صهیونیستی از زمان حمله تروریستی این رژیم به کنسولگری ایران در دمشق در فروردین ماه تا حال حاضر چند ماه فرصت داشتند تا به طرف مقابل هم برای کاستن از سطح جنایات خود و کنار گذاشتن ماجراجوییهای هزینه زا فشار بیاورند.
بر خلاف اکثر وزرای کابینه که با فراغ بال در تدارک تحویل مسئولیت خود به جانشینان جدید هستند، علی باقری کنی، سرپرست وزارت امور خارجه، روزهای پرترافیکی را از سر میگذراند. در پی اقدام تروریستی رژیم صهیونیستی در تهران و شهادت اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس، تهران به کانون رایزنیهای فشرده خارجی تبدیل شده است. از گفتگوهای تلفنی باقری با همتایان منطقهای و اروپایی گرفته تا سفر ناگهانی وزیر امور خارجه اردن به تهران و حالا سفر دبیر شورای امنیت ملی روسیه به ایران و گردهمایی سفرا و نمایندگان کشورهای خارجی در وزارت امور خارجه.
این البته بخشی از رایزنی های دیپلماتیک معطوف به تنش ایجاد شده در منطقه در پی ترور اسماعیل هنیه در تهران است. در چند روز گذشته این قبیل تلاشها در میان سران و مقامات کشورهای غربی و در رأس آنها آمریکا هم بوضوح مشاهده شده است. چنانکه آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا در همین مورد با همتایان خود در گروه 7 به صورت تلفنی گفتوگو کرده است. همزمان سر خط خبری و تحلیلی اکثر رسانههای معتبر جهانی هم همین موضوع و تبعات مترتب بر تنش میان رژیم اسرائیل و ایران بوده است.
بامداد چهارشنبه اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس که برای حضور در مراسم تحلیف رئیس جمهور جدید ایران به تهران سفر کرده بود، در محل اقامت خود هدف یک اقدام تروریستی قرار گرفت و به شهادت رسید. جمهوری اسلامی، مسئولیت این اقدام تروریستی را متوجه رژیم صهیونیستی کرده و بر حق خود برای مجازات و خونخواهی تاکید کرده است. حقوق و عرف بین الملل هم بر حق ایران برای پاسخ متقابل صحه میگذارد.
پیش از این در فروردین ماه هم رژیم صهیونیستی بر خلاف حقوق بین الملل کنسولگری ایران در دمشق را مورد هدف قرار داد و تعدادی از مستشاران نظامی ایران در سوریه را به شهادت رساند. این واقعه به عبور رژیم اسرائیل از خط قرمزهای ایران تعبیر شد و تهران هم در مقابل و طی عملیات موسوم به «وعده صادق» برای اولین بار حملات گسترده موشکی و پهپادی علیه مواضعی در داخل سرزمینهای اشغالی انجام داد.
حالا همزمان با مستولی شدن شبح ترس و نگرانی بر رژیم صهیونیستی بابت خونخواهی شهید اسماعیل هنیه، رایزنیهای گستردهای هم در حال انجام است که به نظر میرسد محور برجسته آن دعوت طرفین به خویشتنداری است. البته که به وضوح معلوم است طرف اصلی این دعوت به خویشتنداری، ایران است. چنانکه جو بایدن رئیس جمهوری آمریکا هم اظهار امیدواری کرده که ایران خویشتنداری کند. وزیر خارجه این کشور هم در تماس های خود با وزرای خارجه گروه 7 گفته است که « ایالات متحده در تلاش است تا حملات ایران و حزبالله را تا حد ممکن محدود کند و سپس واکنش اسرائیل را کنترل کند تا از افزایش تنشها جلوگیری شود.» بلینکن از وزرای خارجه جی7 خواسته است تا با فشار دیپلماتیک به ایران، حزبالله لبنان و اسرائیل، از آنها بخواهند تا خویشتنداری کنند و تأکید کرده که افزایش نیروهای آمریکایی در منطقه رویکردی دفاعی دارد.
این رایزنی های دیپلماتیک در قالب دعوت به خویشتنداری و به منظور مهار یا کاهش تنش ها، از طرفی متوجه یک نگرانی بزرگتر هم هست؛ احتمال درگیری جنگ گسترده تر میان محور مقاومت با رژیم اسرائیل.
این سطح از رایزنی ها و از جمله سفر دبیر شورای امنیت ملی روسیه به عنوان یکی از اعضای دائمی شورای امنیت به تهران و ملاقات او با رییس جمهور و دیگر مقامات عالی کشور و همچنین سفر ناگهانی وزیر خارجه اردن به ایران، قبل از هر چیز بیانگر اذعان جامعه جهانی به قدرت و اراده تهران برای دفاع از منافع خود در قبال هرگونه تهدید خارجی است. همزمان که بیانگر نگرانی رژیم صهیونیستی و حامیان آن از قصد تغییر ناپذیر کشورمان برای تنبیه رژیم شرور اسراییل هم هست. به نظر میرسد هم تل آویو و هم آمریکا به عنوان حامی استراتژیک این رژیم از پس تجربه های گذشته به این باور رسیدهاند که ایران برای خونخواهی هنیه و مجازات ترورریست، اراده مستحکم برای استفاده از حق قانونی خود دارد. البته که این اراده معطوف به واقعیت های عینی میدانی هم هست. مماشات با جنگ طلبی مثل نتانیاهو که دشمنی دیرینه با محور مقاومت و جمهوری اسلامی ایران دارد، حتما او را در تکرار موارد مشابه جری تر خواهد کرد مضاف بر آنکه توانمندی بازدارندگی دفاعی ایران را خدشه دار میکند.
بنابراین طبیعی است که پاسخ ایران حتمی و این همه نگرانی و تقلا برای خوشیتنداری قاعدتا نمیتواند ناظر بر منصرفسازی ایران از اصل پاسخ و مجازات باند جنایتکار در اسرائیل باشد.
شاید هدف اصلی این رایزنیها همان باشد که از زبان آنتونی بلینکن بیان شد آنجا که در تماس با همتایان خود در گروه 7 گفته است: « ایالات متحده در تلاش است تا حملات ایران و حزبالله را تا حد ممکن محدود کند و سپس واکنش اسرائیل را کنترل کند تا از افزایش تنشها جلوگیری شود.»
این دعوت ایران و حزب الله به خویشتنداری در حالی است که حامیان رژیم صهیونیستی از زمان حمله تروریستی این رژیم به کنسولگری ایران در دمشق در فروردین ماه تا حال حاضر چند ماه فرصت داشتند تا همزمان با درخواست و فشار به محور مقاومت برای خویشتنداری، به طرف مقابل هم برای کاستن از سطح جنایات خود و کنار گذاشتن ماجراجویی های هزینهزا فشار بیاورند. واقعیت اما چیز دیگری را نشان میدهد و نه تنها خبری از این فشارهای تاثیر گذار نبود بلکه حمایتهای معنوی و مادی و تسلیحاتی از صهیونیستها تداوم پیدا کرد. خیلی طبیعی است که نتیجه چنین سیاست ورزی هم تداوم نسلکشی اسرائیل و نتیجه بخش نبودن مذاکرات آتشبس و در نهایت جریتر شدن نتانیاهو برای پیش بردن سیاست ترور باشد. هیچ تضمینی وجود ندارد که خویشتنداری تهران و محور مقاومت، تغییر محسوسی در جنگ طلبی نتانیاهو و ماجراجوی های او در پی داشته باشد.لذا تهران در چارچوب منافع ملی خود و تقویت بازدارندگی دفاعی و مجازات تروریست، بر پاسخ متقابل اصرار دارد.
نگرانیهای منطقهای و بینالمللی بابت تشدید تنش ها و احتمال وقوع جنگ جدید یا گستردهتر شدن دامنه درگیری، نمیتواند معطوف به طرف ایران باشد. تهران از ابتدای جنگ غزه به صورت آشکارا اعلام کرده که به دنبال جنگ نیست و اهتمام خود را نیز متوجه دیپلماسی برای آتشبس کرده است.
جمهوری اسلامی همزمان که تصویر واقعی « ایران قوی» را به نمایش میگذارد، به دنبال « منطقه قوی» هم هست. ادامه تنش ها و تشدید آن بر خلاف خواست تهران است و اتفاقا ایستادگی در مقابل زیاده خواهی ها و جنگ طلبی های صهیونیست ها اقدامی در راستای منطقه قوی است.
حالا در این چارچوب رایزنی ها و رد و بدل شدن پیغام ها به ایران می تواند وضعیت شفاف تری پیدا کند. قبل از هر چیز حق ایران برای پاسخ به ماجراجویی اسرائیل باید به رسمیت شناخته شود. در مرحله بعد و در خلال این رایزنی ها بر سر کیفیت و سطح مجازات باید بحثها و تضمین های عینی تری مطرح شود . از جمله اینکه آیا تضمینی هست که هرگونه خویشتنداری محور مقاومت در این چارچوب مابه ازایی محسوس در جهت فشار عینی به رژیم صهیونیستی برای مهار جنگ طلبی و توقف جنگ در غزه و در نهایت احقاق حقوق فلسطینی ها داشته باشد؟ آمریکایی ها اگر در اعلام نگرانی از شرایط منطقه صادق هستند، آیا به این فهم رسیده اند که ریشه این نگرانی ها نه در تهران بلکه در تل آویو است؟ این انتظار که تهران به دغدغه های واشنگتن در مورد منطقه اهتمام داشته باشد، به دنبال خود این انتظار طبیعی را نیز به دنبال می آورد که آمریکا هم به منافع و دغدغه های ایران به عنوان یک قدرت تاثیر گذار منطقه اهتمام داشته باشد که تاکنون اینگونه نبوده است.
بررسی روند اوج گیری شرارتها رژیم صهیونیستی نشان می دهد که خویشتنداری تهران و محور مقاومت در حکم تزریق اعتماد به نفس بیشتر به رژیم شرور اسرائیل در مسیر تداوم جنایات و ماجراجویی ها و لطمه زدن به منافع ایران بوده و هیچ آورده ای برای منطقه قوی نخواهد داشت.