مطهرنیا در گفتوگو با ایلنا تشریح کرد:
دلایل کنشگری چین بر سر آشتی جریانهای فلسطینی/ راهبرد واشنگتن در قبال سیاست منطقهای پکن
کارشناس مسائل بینالملل گفت: چین به دنبال آن است تا از طریق فعال کردن کانال میانجیگری خود در خاورمیانه، منافع مورد نظرش را کسب کند و در این راستا و بر اساس نظم نوین جهانی جایگاه بینالمللی خود را مشخص و تقویت کند.
مهدی مطهرنیا، کارشناس مسائل بینالملل در تشریح دلایل میانجیگری چین میان گروههای فلسطینی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: مسأله چین در شرق آسیا و منطقه ایندو پاسیفیک یعنی هند - اقیانوس آرام بسیار ساده اما پیچیده است. این مسأله از آن جهت پیچیدگیهای خاص خود را دارد که رقابت در منطقه شرق آسیا زیاد بوده ولی الا نگرانیها افزایش یافته که درونمایه نظامی و استراتژیک دارد. قرار بر این بود که پایگاههای چین در شرق آسیا افزایش پیدا کند و در این راستا شاهد آن هستیم که تایوان به عنوان یک محل منازعه مشخص با حضور چین به یک پرونده مهم تبدیل شده است. باید توجه داشت دامی که برای چین گذاشته میشود بدون تردید باید گستردهتر از تله آمریکا برای روسیه باشد.
وی ادامه داد: این در حالیست که چین از چندی پیش به عنوان یک میانجی مشخص و مهم به بسیاری از پروندههای منطقهای ورود پیدا کرده است؛ به گونهای که پکن میان تهران و ریاض یک صلح مشخص را به وجود آورد و حالا هم میان فتح و حماس صلح را برقرار کرده است. نکته در خصوص بیانیه پکن و آشتی حماس و جنبش فتح این است که اگر حماس با کرانه باختری یک پیوند مشخص را شکل دهد بدون شک یک اصطکاک جدید را شاهد خواهیم بود در این راستا اسرائیل میتواند کرانه باختری را به عنوان هدف اصلی خود وارد فهرست اهدافش کند و در نهایت این منطقه را مورد هجوم و اصابت قرار دهد. به نظرم در مجموع اتحاد جریانهای فلسطینی امری پسندیده است اما به نظرم این اتحاد برای تلآویو گران تمام میشود.
رئیس اندیشکده آینده اندیشی سیمرغ تصریح کرد: به نظر میرسد چین تا حدودی در همین راستا توانسته است گامهای مورد نظر خود را بردارد اما آنچه مدنظر بوده اتحاد فلسطینیها و تشکیل دولت واحد فلسطینی است و در حقیقت آنها به دنبال شکلگیری یک منطق واحد فلسطینی هستند. در این میان بحث محدود بودن دولت فلسطین با اهداف آمریکا هم مطرح است و حالا باید دید که این دولت چگونه قرار است شکل بگیرد. تا به اینجای کار بحث اتحاد برای مبارزه با اسرائیل مطرح است اما این روند میتواند در چهارچوب نظم نوین جهانی ترجمه شود که ایالات متحده آن را راهبری میکند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: آنچه در این راستا باید زیر ذرهبین قرار بگیرد این است که چین به دنبال آن است تا از طریق فعال کردن کانال میانجیگری خود در خاورمیانه، منافع مورد نظرش را کسب کند و در این راستا و بر اساس نظم نوین جهانی جایگاه بین المللی خود را مشخص و تقویت کند. البته ایالات متحده هم با حل و فصل مشکلات و چالشهای منطقهای به دنبال آن است که نهایتاً در شرق آسیا پکن را بر اساس اولویتهای خاص خود مهار و هدایت کند.