در گفتوگو با ایلنا مطرح شد:
سازمان محیطزیست از وظایف ذاتی خود برای حفاظت از حیات وحش دور شده است
فعال و کارشناس حیات وحش گفت: سازمان حفاظت محیط زیست از وظایف ذاتی خود برای حفاظت از حیات وحش به صورت معنی داری دور شده است و این موضوع را با عناوینی با ظاهر کارشناسی میآراید.
به گزارش خبرنگار ایلنا، سالن همایشهای سازمان حفاظت محیطزیست در چند روز گذشته شاهد برگزاری همایشی به نام «درسآموختههای حفاظت مشارکتی» بود. همایشی که به گفته فعالان حوزه حیات وحش، بیشتر از آنکه به سود حیوانات کشور باشد، به ضررشان است. اهمیت به شکارچیان که طی سالهای اخیر مورد توجه اداره حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست بوده است، هدف ذاتی این معاونت برای حفاظت از حیات وحش را زیر سوال برده است.
«محمدعلی یکتانیک» فعال و کارشناس حیات وحش در این باره به خبرنگار ایلنا میگوید: صرف این که ما فکر کنیم همایشی برگزار میشود و اثر مثبتی بر زیستگاه و طبیعت میگذارد، اشتباه است. اتفاقی که در طبیعت میافتد، صدها و هزاران کیلومتر دور از درون زیستگاه است. مدیریت منابع آب، وارد نشدن دام در داخل زیستگاه و تخلفاتی چون صید، قاچاق و شکار و دستاندازی، چالشهای مشخص درون زیستگاهها است که تصور میشود رسیدگی به آنها از وظایف ذاتی سازمان حفاظت محیط زیست باشد، نه برگزاری این دست همایشها و نمایشها.
او مدعی شد: همایشی که ظاهرا در آن تعداد کثیری شکارچی حضور مییابند و بعد از مدتی هم پروانههای شکار صادر میشود، به هیچ عنوان نمیشود به حفاظت ربط داد! آن هم وقتی تفکری در محیطزیست ما وجود دارد که برای افزایش جمعیت قوچ و میش، کل و بز و اساسا جمعیت سمداران در طبیعت، منابع آب بیشتر و آبشخورهای بیشتری ساخته شود. اینطور نیست که مسئولان فکر کنند هرجایی باید آبشخور بسازند؛ این کار یعنی دستکاری کردن نظام طبیعت.
این کارشناس محیطزیست تاکید کرد: زمانی که بر روی یک مرتع آبشخور میسازید، فقط قوچ و میش برای استفاده نمیروند بلکه گرگ، پلنگ و حیوانات دیگر هم جذب میشوند؛ در حالیکه آن زیستگاه فقط یک چراگاه بوده و گوشت خوارهایی که اکنون به سمت آن آبشخور میروند، دیگر اجازه حضور به علفخواران را نمیدهند. در موارد دیگر، آبشخورهای ساخته شده، فقط مورد استفاده قوچ و میش است و حتی پرندهها نمیتوانند بنشینند و از آن آبشخور آب بخورند، در نتیجه بعضا در بهار بسیاری جوجههایشان در آب میافتند و خفه میشوند. خزندهها، خارپشتها، مارها، لاکپشتها و مارمولکها هم هستند و طبیعت فقط قوچ و میش و کل و بز نیست، ما باید حشرات را هم در طبیعت ببینیم چراکه زندگی همه اینها به هم ربط دارد.
یکتانیک ادامه داد: در قرق ها، به صورت تناژ در طبیعت یونجه میریزند و آبشخور میسازند و به این وسیله، حیوانات را از مناطق اطراف در یک منطقه جمع میکنند، بعد هم گفته میشود جمعیت حیوانات در نتیجه حفاظت مشارکتی زیاد شده، پس صدور پروانه شکار ممکن است.
او میگوید: وقتی یک گله سمدار این گونه با دخالت انسان در منطقهای جمع میشوند، از همه عوامل محیطی استفاده میکنند؛ همه چیز را در زیستگاهها میخورند و آن زیستگاه بعد از مدتی خاکاش کوبیده میشود، چون همه حیوانها یک جا بودهاند. از طرف دیگر مناطق دیگر هم خالی شدهاند. در آینده این منطقه کاملا برهوت میشود زیرا تا آخر ابد نمیتوانید به حیوانات یونجه دستی بدهید! در نتیجه میگویند اینجا خشکسالی شده و باید معدن آن را در بیاوریم؛ یعنی آینده این موضوع هم بسیار مبهم و نگران کننده است! اگرنه ما به عنوان فعال حوزه حیات وحش مشکلی نداریم؛ اگر کاری انجام شود که منافع طبیعت در آن دیده شود و ما بدانیم که با این برنامه قطعاً چشم انداز روشنی داریم. مسئله این است که هیچ اقدام اصولی در این قرقها انجام نمیدهند.
یکتانیک توضیح میدهد: شکارچی پولداری میآید حیوان را میزند، معلوم است که محلیها این صحنه را میبینند و میگویند اگر این گونهها حفاظت شدهاند و شکار آنها برای ما مجاز نیست، چرا دولت مجوز شکار به افراد غیربومی میدهد و چرا ما نزنیم! از سوی دیگر یک منطقه ۵۰ هزار هکتاری یک پاسگاه دارد! یک پاسگاه با دو مأمور چطور میتواند یک منطقه ۵۰ هزار هکتاری را با پهباد نقطهزن حفاظت کند!
او در پاسخ به این پرسش که چه کسانی به این همایش دعوت شدهاند، گفت: یکسری از افرادی که بعضاً به صورت داوطلب کار میکنند، فعالین محیط زیست میدانی، اصحاب رسانه، و یک بخش میانهروی ضد شکار را هم به این برنامه دعوت کردهاند صرف اینکه بگویند ما همه سمنها و فعالان را به این برنامه دعوت کردهایم. سازمان حفاظت محیط زیست از وظایف ذاتی خود برای حفاظت از حیات وحش به صورت معنی داری دور شده است و این موضوع را با عناوینی با ظاهر کارشناسی میآراید.