در گفتوگو با ایلنا مطرح شد؛
مسیر دانشگاه حکمت بنیان از توجه به فرهنگ و هنر میگذرد/ ما چه بخواهیم چه نخواهیم، کنشگر تمدنی هستیم
معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم با بیان اینکه مفاهیم دانشگاه حکمت بنیان و تمدنساز برای جوانان غریب نیست، گفت: شاید ما خوب این مفاهیم را برای جوانترها مطرح نمیکنیم که به نظر مفاهیمی غریب میرسند وگرنه به طور کلی و به صورت تاریخی، چه قبل و چه پس از اسلام، ایرانیان همواره کنشگرانی تمدنی بودهاند و همیشه خودشان را در قامت یک تمدن ساز شناختهاند. ایرانیان همیشه در مقیاسهای بزرگ، به جهان و بشریت اندیشیدهاند و به فکر منطقه خود بوده اند.
«عبدالحسین کلانتری» معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در گفت و گو با خبرنگار ایلنا در مورد مفهوم دانشگاه حکمت بنیان و تمدنساز توضیح داد: وقتی صحبت از تمدن میکنیم، طبیعتا با موضوع فرهنگ آمیخته است به طوری که برخی معتقدند؛ صورت تجسد و تجسم یافته فرهنگ، همان تمدن است. پس اگر صحبت از دانشگاه تمدنساز میکنیم، قاعدتا تحقق چنین دانشگاهی از مسیر فرهنگ میگذرد.
معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تصریح کرد: اساسا زمانی فرهنگ رسوب میکند و به صورت عینی و انضمامی تجلی مییابد، که تبدیل به عناصر تمدنی میشود. خصوصا در ایران، اساسا مقوله علم به صورت تاریخی، پیش از اسلام و پس از اسلام، پیوند وثیقی با فرهنگ داشته است. مرز بین علم و فرهنگ خیلی سلب و سخت نبوده و این دو قابلیت تجزیه از یکدیگر نبودند.
کلانتری ادامه داد: در غرب نیز تا دوره جدید این حالت وجود داشته است. تا دوره مدرن که برخی نحلههای رادیکال در غرب، علم و فرهنگ را از هم جدا کردند یا داعیه جدایی آنها را داشتند. این داعیه درست نبوده و در غرب نیز سنتهایی شکل گرفت که این دو را عجین شده در هم میداند.
معاون وزیر علوم با بیان اینکه در چهارچوب فکری ایران چه قبل از اسلام چه پس از اسلام، به خصوص بعد از اسلام، تنیدگی علم و فرهنگ را میبینیم، عنوان کرد: علم به فرهنگ جهت میدهد و برعکس. به همین دلیل وقتی از یک عالم، فرهیخته و دانشمند صحبت میکنیم، سخن از فردی نیست که صرفا مجموعهای محفوظات دارد، بلکه دانستههای چنین دانشمندی توام با خلق و خوی خاص و رفتارهای منحصربه فرد همراه است. علم او آمیخته با تواضع و خودش اهل منطق، مدارا و گفتوگو و علم دوست است.
کلانتری افزود: چنین خصایصی مربوط به فرد عالم است که در واقع خصایصی فرهنگی و اخلاقی محسوب میشود و فرد عالم به آن مُنزم شده است. لذا تمایزی بین علم و فرهنگ در فرد دانشور وجود ندارد. فرد دانشور خصوصیتها هر دو منظر را با هم دارد و در کنار هم این خصوصیات را مدیریت میکند.
معاون وزیر علوم تاکید کرد: حداقل به صورت نظری، افق و چشم اندازی که برای دانشگاه در ایران دیدهایم اینگونه است؛ تولیدکنندگان علم در دانشگاههای ایران باید افرادی باشند که علاوه بر مجهز بودن به دانستههای جدید و علوم لب مرزی، از فضائل و خلقیاتی که زیبنده یک دانشور است، برخوردار باشند.
به گفته کلانتری؛ بعضا آنقدر که روی بعد علمی افراد تاکید کردهایم، بر ابعاد تربیتی، ویژگیها و بایستههای اخلاقی یک دانشور تاکید نشده است. او در رابطه با همین بحث تصریح کرد: البته این مسئله به طور کلی ریشه در نظام آموزشی ما دارد. حتی در آموزش و پرورش نیز چنین سستی و ضعفی دیده میشود که باید مرتفع شود.
کلانتری بیان کرد: تمام سعی ما این است که دانشجوها یک بعدی بار نیایند. تمام تاکید ما بر تقویت فعالیتهای فرهنگی، گروههای فرهنگی، تشکلهای دانشجویی، انجمنهای علمی، کانونهای فرهنگی و… است. پربارسازی اوقات فراغت دانشجویان، در این راستا انجام میشود که در کنار کار علمی بتوانند شخصیت خود را هم پرورش بدهند. ابلاغیهها وزارتخانه نیز در همین مسیر است که دانشگاهها به دانشجویان فضا بدهند تا بتوانند ابعادی از شخصیت خود را که اتقاقا اصلیترین بُعد هم هست و بر تعلم به نوعی تقدم دارد، بشناسند و آن را تقویت کنند.
معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم خاطرنشان کرد: با این تفاسیر، وقتی صحبت از دانشگاه حکمت بنیان میکنیم، قطعا بدون توجه به ابعاد اخلاقی، فرهنگی، هنری، تربیتی دانشجویان و دانشگاه نمیتوانیم به چنین هدفی برسیم. لذا مسیر دانشگاه حکمت بنیان از توجه به فرهنگ و هنر میگذرد و لاغیر.
او در پاسخ به این سوال که چطور میتوان مفهوم دانشگاه حکمت بنیان را برای نو دانشجویان که تازه از دبیرستان وارد فضای دانشگاه شدهاند و شاید جهان بینی متفاوتی هم نسبت به نسلهای قبل داشته باشند، تبیین کرد تا با این مفهوم غریب نباشند؟ گفت: به نظر من این مفاهیم برای جوانان خیلی غریب نیست، شاید ما خوب این مفاهیم را برای جوانترها مطرح نمیکنیم که به نظر مفاهیمی غریب میرسند وگرنه به طور کلی و به صورت تاریخی، باز هم چه قبل و چه پس از اسلام، ایرانیان همواره کنشگرانی تمدنی بودهاند و همیشه خودشان را در قامت یک تمدن ساز شناختهاند.
کلانتری اضافه کرد: به همین دلیل است که بسیاری اوقات، تلقی افراد دیگر خارج از ایران، این است که ایرانیان مهار ناشدنی هستند، ایرانیان نمیتوانند در مقیاسهای کوچک فکر کنند، ایرانیان همیشه در مقیاسهای بزرگ، به جهان و بشریت اندیشیدهاند و به فکر منطقه خود بودهاند. ایرانیان همیشه رویای تمدن داشتهاند و در دورههای جدید نیز تشدید شده است. به تعبیر اندیشههای هانتینگتونی، همیشه این تمدنها بودهاند که خود را نشان دادهاند و در منازعه قرار گرفتهاند. پس ما ایرانیان چه بخواهیم چه نخواهیم، کنشگر تمدنی هستیم.
به اعتقاد معاون وزیر علوم؛ یک دانشجوی ایرانی که در رقابت ورزشی، هنری، علمی و… قرار میگیرد، رویا تمدنی دارد. او صحبتهایش را اینطور کامل کرد: در واقع پس زمینهای این چنینی در ما وجود دارد ولو اینکه فرد جوان با زبان من و شما صحبت نکند و ادبیات دیگری داشته باشد، اما ایران برای او نیز مهم است و تکثیر ارزشها، هنجارها و باورهای جهان پسند ایرانی برایش اهمیت دارد. این چیزی جز تمدن نیست. تمدن مقوله عجیب و غریبی نیست و این مفهوم در تار و پود زندگی ایرانیان تنیده شده و در جامعه دانشگاهی ما نیز وجود دارد.
او یادآوری کرد: طبیعتا قسمت عمدهای از این مسئولیت بر عهده مدیران است تا برای شکوفایی استعدادهای ما زمینهسازی کنند. تمدن یک مجموعه بستهبندی شده از قبل مشخص شده نیست. تمدن در مسیر سعی و خطا کنشگران تاریخی ساخته میشود پس باید فرصت داد، کنش داشت و جهاد کرد تا در مسیر تمدن را بسازیم. تمدن نسخهای ازلی ندارد که از ابتدا وجود داشته باشد و حالا ما بخواهیم آن نسخه را محقق کنیم. در مسیر کنشهای تاریخی انسانها، تمدن ساخته میشود و معطوف به اهدافی هم هست که تصویر کردهاند.
معاون فرهنگی و اجتماعی وزیر علوم در خصوص نقش اساتید دانشگاهی در شکلدهی به دانشگاهی تمدنساز و حکمت بنیان اظهار کرد: اساتید ما کنشگران مهمی هستند و در این مسیر علاوه بر اینکه خودشان گام برمیدارند، طبیعتا با شاگردپروری و دستگیری در این مسیر کمک بزرگی در تحقق اهداف بزرگ میکنند.
کلانتری افزود: از طرفی اساتید در این مسیر هستند و توامان دست دانشجویانی را هم میگیرند و با خود همراه میکنند و همه ما با یکدیگر در کنار هم به سمت تمدن گام بر میداریم.
او در پاسخ به این پرسش که آیا میتوان امیدوار بود دانشجویی که با مفهوم تمدن و نقشه راه ترسیم شده آشناست در روزهای سخت و بحرانها بهتر عمل خواهد کرد و به شکل درستتری با بحرانهای اجتماعی مواجه خواهد شد؟ گفت: طبیعتا هر چقدر افق بلندتر باشد، مسائل و معضلات کوچکتر به نظر میرسد. هرچه افق کوتاهتر در نظر گرفته شود، مسائل و معضلات جانکاهتر احساس میشود. البته معنای حرف من این نیست که مشکلات وجود ندارد، ولی وقتی افق را بلند ترسیم میکنیم و دوردستها را نشانه میگیریم، اولا همت خود را بیشتر جزم میکنیم ثانیا تلاطمات جزئی افراد را مکدر و ناامید نمیکند، در نتیجه دست از تلاش برنمیدارد و زود کنار نمیکشد.
کلانتری در آخر گفت: بنابراین افق تمدنی، به نیروها جهت میدهد، ممارست آنها را بیشتر میکند و موجب افزایش جهد و کوشش میشود. در این حالت توان تحمل مصایب هم بالا میرود. باز هم تاکید میکنم ترسیم چنین شرایطی، به معنی نادیده گرفتن مشکلات نیست بلکه در این مسیر مسائل قابل حل تصور میشود چراکه چشمانداز پیش رو بلند و وسیع است.