برای فرهنگ فقط 800 کلمه هزینه شد
نویسندگان برنامه ششم توسعه تمام فرهنگ را در 800 کلمه خلاصه کردهاند. گریزهای بخشِ فرهنگ در این لایحه به قدری محدود، ناقص و کلیست که بیشتر بهنظر میرسد لایحه به ناخنکی به بخش فرهنگ بسنده کرده و قرار نیست هیچ کارکرد روشنی از مواد قانونی آن به دست بیاید.
به گزارش خبرنگار ایلنا، برنامه ششم توسعه چندی پیش و ظاهرا بعد از رفع نواقصی که در پیشنویس سال گذشته در این لایحه دیده شد؛ بار دیگر از سوی دولت به مجلس فرستاده شد. این امر در شرایطی بود که بسیاری از کارشناسان اعتقاد داشتند؛ لایحه مذکور چه در شاکله یا انسجام کلی و چه مشخصا در بخشهای مرتبط با حوزه فرهنگ همچنان اشکالات جدی و روشنی به خود میبیند.
ناخنک به فرهنگ در لایحه برنامه ششم توسعه
با نگارش فعلی این مواد هیچ تضمین اجرایی برای این آنها وجود ندارد چراکه سازوکار اجرایی برای تحقق آنها در بین سطور لایحه دیده نشده است.
ازجمله این اشکالات میتوان به دوباره کلیگوییهای صرف در دو ماده 23 و 24 که به نوعی بخش فرهنگ را شامل میشود؛ اشاره کرد. جمعبندیهای بسیار کلی آن هم تنها و تنها در قالب دو ماده از بین 35 ماده اصل لایحه و با 400 کلمه بخش فرهنگ لایحه توسعه ششم توسعه را یکی از گنگترین بخشهای سند چشمانداز معرفی میکند که هیچ چشماندازی از آنچه برای 5 سال آینده پیشبینی شده؛ ارائه نمیدهد. البته بهصورت خیلی محدود در بندهایی از مواد 4، 14، 17 و 30 نیز سعی شده تا گریزی به مباحث مرتبط با فرهنگ ازجمله حوزه اقتصاد فرهنگ زده شود اما این گریزها به قدری محدود، ناقص و کلیست که بیشتر به نظر میرسد بخش فرهنگ تنها ناخنکی به اقتصاد، بودجه و توسعه داشته و هیچ کارکرد روشنی از این مواد به دست نمیآید. یا به عبارت بهتر با نگارش فعلی این مواد هیچ تضمین اجرایی برای آنها وجود ندارد چراکه سازوکار اجرایی برای تحقق آنها در بین سطور لایحه دیده نشده است.
لازم به یادآوری است که دو ماده اخیر تنها حوزه فرهنگ را شامل نمیشود بلکه توسعه در بخش میراثفرهنگی و گردشگری نیز در همین دو بند گنجانده شده است و با وجود اهمیت این دو موضوع هنوز لایحه بیش از 200 کلمه مبهم و گنگ؛ سوغات دیگری برای حوزه فرهنگ ندارد.
برای درک بهتر موضوع نگاهی به اصل آنچه در لایحه برنامه ششم توسعه برای پرداختن به فرهنگ آمده؛ بد نیست:
ماده 23- به منظور تعالی و مقاومسازی فرهنگی و بسترسازی فرهنگی و دستیابی به آرمانهای سند چشمانداز مبنی بر تحقق توسعه متناسب با مقتضیات فرهنگی و متکی به حفظ و ارتقای ارزشهای اسلامی، ملی و انقلابی، آزادیهای مشروع و مردمسالاری دینی، اصول و فضائل اخلاقی، کرامت و حقوق انسانی، هویت و انسجام ملی و همچنین حمایت از تولیدات و محصولات فرهنگی، مذهبی و هنری فاخر، صنایع دستی و میراث فرهنگی ناملموس و تقویت ظرفیت آن در تعاملات بینالمللی و نیز ارتقاء جایگاه و منزلت اصحاب فرهنگ و نخبگان و پیشکسوتان فرهنگ و هنر کشور، اقدامات زیر در طول سالهای برنامه ششم توسعه انجام میشود.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مکلف است نسبت به تسهیل فرایندهای صدور مجوز و بازنگری و کاهش ضوابط و مقررات محدودکننده تولید و نشر آثار فرهنگی و هنری اقدام نماید. قوه قضائیه و نیروی انتظامی مکلفند امنیت لازم را برای تولید و نشر آثار و اجرای برنامههای فرهنگی و هنری دارای مجوز فراهم نمایند و نسبت به جبران خسارت وارده ناشی از ممانعت، تحریک و یا اخلال در تولید و نشر این آثار اقدم کنند.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان صداوسیما و سایر دستگاههای ذیربط مکلفند فهرست صدور مجوزها و تصدیهای فرهنگی و هنری قابل واگذاری به بخش خصوصی و تعاونی و سازمانهای مردم نهاد را که تا پایان سال اول تعیین میشود در طول سالهای برنامه ششم توسعه واگذار کنند.
آئیننامه این بند شامل شیوه تعیین فهرست مذکور و نحوه واگذاری و فروش با پیشنهاد سازمان و همکاری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان صداوسیما به تصویب هیأت وزیران میرسد.
سهم و نحوه پرداخت حق پخش تلویزیونی مسابقات ورزشی، طبق آئیننامهای که توسط سازمان وزارت ورزش و جوانان تهیه و تا پایان سال اول برنامه به تصویب هیأت وزیران میرسد؛ تعیین میشود.
ماده 24- با توجه به اهمیت و ضرورت مرمت بناهای تاریخی و فرهنگی و احیا بافتهای ارزشمند کشور اقدامات ذیل صورت می پذیرد:
سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی مجاز است در چارچوب ضوابط و برنامهای که به تصویب شورای عالی آن سازمان میرسد اماکن تاریخی (به استثناء نفایس ملی) در اختیار خود را به شهرداریها و بخش خصوصی و تعاونی و صندوق احیا و بهرهبرداری از بناها و اماکن تاریخی و فرهنگی برای بهرهبرداری واگذار نماید. واگذارشوندگان موظفند نسبت به مرمت حفاظت و بهرهبرداری از اماکن مربوطه تحت نظارت سازمان میراث گردشگری و صنایع دستی اقدام نماید.
تمامی دستگاههای اجرایی موظفند در چارچوب ضوابط و استانداردهای اخلاقی سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی نسبت به مرمت و احیا آثار فرهنگی و تاریخی در اختیار اعم از منقول و غیرمنقول با رعایت قوانین و مقررات مربوطه اقدام نمایند.
سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری موظف است به منظور حفظ و صیانت از میراث فرهنگی اقدامات لازم را با همکاری و هماهنگی سایر دستگاههای اجرایی ذیربط به منظور شناسایی، مستندسازی، حفاظت و مرمت و معرفی میراث فرهنگی (اعم از ملموس و ناملموس) میراث طبیعی، ایجاد شهرهای جهانی صنایع دستی و احیا هنرهای سنتی در حال زوال در حوزه فرهنگ و تمدن ایرانی و ثبت در فهرست میراث جهانی را به عمل آورد.
لایحه برنامه ششم توسعه از انسجام لازم برخوردار نیست و در بسیاری از بخشها ازجمله بخش فرهنگ به لحاظ کمی به گونهای نگارش شده که نمیتوان تکلیف برنامه را روشن یا بندهای مورد نیاز را به لایحه اضافه کرد
عدم شفاف بودن اقدامات موردنیاز و اهداف در این سطور محدود حتی صدای مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی را نیز درآورد و این مرکز هفته گذشته (26 مردادماه) در گزارشی به بررسی ماده ۲۳ لایحه برنامه ششم توسعه پرداخت و اشکالات این ماده را مطرح و پیشنهاداتی را نیز ارائه کرد.
حجتالاسلام احمد مازنی (نماینده تهران در مجلس دهم و عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی) با اذعان بر اینکه لایحه برنامه ششم توسعه در کل از انسجام لازم برخوردار نیست و در بسیاری از بخشها ازجمله در بخش فرهنگ به لحاظ کمی به گونهای نگارش شده که نمیتوان تکلیف برنامه را روشن کرد یا بندهای مورد نیاز را به لایحه اضافه کرد، به ایلنا میگوید: تعریفی که از برنامه توسعه داریم این است که براساس آن بتوان برای رسیدن به اهداف مدنظر؛ سیاستگذاری مشخصی کرد. در این تعریف هم هدف باید قابل اندازهگیری باشد و هم لایحه برنامه اعداد و ارقام روشن و شفافی از میزان نتیجه مورد نیاز در اختیار بگذارد. متاسفانه آنچه در مواد 23 و 24 لایحه برنامه ششم توسعه میبینیم که باید بخش سیاستگذاری توسعه فرهنگی و بخش فرهنگی را شامل شوند از نظر کمی هیچ مشخص نمیکند که کشور بعد از 5 سال قرار است در حوزه فرهنگ به چه اهدافی دست پیدا کند یا به اصطلاح به کجا برسد؟!
مواد 23 و 24 لایحه برنامه ششم توسعهای که باید بخش سیاستگذاری توسعه فرهنگی و بخش فرهنگی را شامل شوند؛ از نظر کمی مشخص نمیکند کشور بعد از 5 سال قرار است در حوزه فرهنگ به چه اهدافی دست پیدا کند یا به کجا برسد!
او ادامه میدهد: درواقع در لایحهای که به عنوان لایحه برنامه ششم توسعه به مجلس ارائه شده تنها تکالیف و احکام کلی ذکر شده که ابدا ما را به نتیجه نمیرساند. از طرف دیگر از منظر توجه به موضوعات فرهنگی و گوناگونی مباحث این حوزه بسیاری از موضوعات فرهنگی در این لایحه دیده نشده است. به عنوان مثال در حوزههایی مثل سینما، گردشگری و .. مشکلاتی داریم که در این متن توجهی به آنها نشده است. البته در کمیسیون فرهنگی بعد از بررسی برای اصلاح موارد فوق پیشنهادهایی مطرح شده که انشاءالله اگر در خود کمیسیون نهایی شود و بعد هم در کمیسیون تلفیق مورد تصویب قرار بگیرد و به صحن مجلس هم ارائه شود تا حدودی بخشی از این نواقص برطرف میشود.
نماینده مردم تهران همچنین در توضیح پیشنهادات مطرح شده برای اصلاح مواد 23 و 24 لایحه برنامه ششم توسعه از طرف کمیسیون فرهنگی یادآور میشود: یکی از پیشنهادها این است که در بخش گردشگری بعد از پایان برنامه ششم توسعه آمار گردشگران خارجی در کشور 5 برابر شود. در این لایحه هیچ اشاره روشنی به این موضوع نشده است و به همین دلیل بنده و آقایان مطهری، شیخ، قاضیزاده، سعیدی و آزادیخواه پیشنهاد مکتوب دادیم که باید در پایان برنامه ششم توسعه دستکم 20 میلیون گردشگر داشته باشیم و از محل درآمد این گردشگری بناها تاریخی و میراث فرهنگی هم بازسازی و نگهداری شوند. یعنی هم درآمد پیشبنی شده، هم آمار نهایی مدنظر مشخص شده و هم محل هزینه درآمدها روشن است. در بخش سینما نیز از آنجا که با کمبود سالن سینما و صندلی سینما متناسب با جمعیت و متقاضیان روبرو هستیم؛ پیشنهاد دادهایم شهرداریهای شهرهای بالای 50هزار نفر موظف شوند به کمک بخش خصوصی نسبت به تاسیس سالنهای سینما، پردیسهای سینمایی و همچنین تعمیر سالنهای موجود اقدام کنند و تسهیلاتی هم برای تحقق این هدف پیشبینی کردهایم.
بسیاری از مسائل حوزه فرهنگ اصلا و ابدا در مواد مرتبط در لایحه برنامه ششم توسعه گنجانده نشدهاند
حجتالاسلام مهدی شیخ (نماینده تهران در مجلس دهم و عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی) نیز با تاکید بر اینکه بسیاری از مسائل حوزه فرهنگ اصلا و ابدا در این مواد مرتبط در لایحه برنامه ششم توسعه گنجانده نشدهاند، بیان میکند: کارها در بررسی مواد 23 و 24 لایحه برنامه ششم توسعه که به نوعی بخش فرهنگ را شامل میشود؛ بسیار کند پیش میرود، چراکه عملا به جز بیان برخی مباحث کلی دادهی دیگری در اختیار ما نمیگذارد. درواقع میتوان گفت بسیاری از مسائل حوزه فرهنگ اصلا و ابدا در این مواد گنجانده نشدهاند. به همین دلیل خود کمیسیون فرهنگی درحال جمعآوری و بررسی پیشنهاداتی است که بتوان آنها را برای تکمیل بخش فرهنگ لایحه برنامه ششم توسعه به این لایحه اضافه کرد. به عبارت دیگر میتوان گفت دو ماده 23 و 24 که گویا مسائل مرتبط با بخش فرهنگ را در خود جای دادهاند؛ هیچ مطلب قابل اتکا و نتیجهگیری در مورد 5 سال آینده ندارند.
کارها در بررسی مواد 23 و 24 لایحه برنامه ششم توسعه که به نوعی بخش فرهنگ را شامل میشود بسیار کند پیش خواهد رفت، چراکه عملا به جز بیان برخی مباحث کلی دادهی دیگری در اختیار ما نمیگذارد
این عضو کمیسیون فرهنگی سپس الحاقات و پیوستهایی که ظاهرا قرار است ابهامات و کلیگوییهای لایحه برنامه ششم توسعه را پوشش بدهند را فاقد ضمانت اجرایی و قانونی دانسته و میگوید: شاید اگر همان سیاستهای کلی که چندی پیش از سوی رهبری ابلاغ شد مدنظر قرار میگرفت بسیاری از این نواقص پوشش داده میشد. منتها در حال حاضر عملا با تعدادی بند فرعی مواجه هستیم که در هر لایحه و قانونی به غیر از لایحه برنامه ششم توسعه نیز قابل بررسی و تصویب هستند و اصلا نیازی به مطرح کردن آنها در یک برنامه توسعه نیست. هرچند به نظر میرسد کل لایحه برنامه ششم توسعه و نه فقط در بخش فرهنگ چنین نواقصی دارد و هیچ شاخص و عدد و رقمی در مورد آنچه که قرار است در 5 سال آینده به آن برسیم ارائه نمیکند؛ بلکه در پاسخ به این ایراد هم استناد میدهد که هر بخش دستکم 5 پرونده پیوست دارد که به صورت کامل مباحث را مدنظر قرار داده است؛ اما واقعیت این است آنچه به عنوان قانون مصوب و اجرایی میشود همین بندهای محدود است.
سیدرضا صالحیامیری (مشاور فرهنگی رئیسجمهور و رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی) با اشاره به جلساتی که برای نگارش لایحه برنامه ششم توسعه برگزار شده؛ متذکر میشود: در مجموع جلساتی که سازمان برنامه و بودجه برای رسیدن به برنامه ششم توسعه برگزار کرد، کمیسیون فرهنگی این مجموعه هم یکی از کمیسیونهای فعال بود که اتفاقا مصوبات خوبی هم داشته است. کمیسیون فرهنگی مجلس هم به صورت جدی و باانگیزه بررسیهای لازم را برای حفظ و تقویت بخش فرهنگی لایحه ششم توسعه انجام داده و میدهد. درمجموع با واقعیتهای منابع کشور دولت سعی کرده بیشترین توجه را در لایحه برنامه ششم توسعه به حوزه فرهنگی داشته باشد با اینحال انتظار ما برای هشت دستگاه فرهنگی کشور از دولت این است که بیشتر از آنچه در لایحه برنامه ششم توسعه شاهد هستیم؛ به موضوعات مرتبط با فرهنگ پرداخته شود. البته این به معنای عدم توجه دولت به بخش فرهنگ نیست.
با واقعیتهای منابع کشور دولت باید تلاش کند بیشترین توجه را در لایحه برنامه ششم توسعه به حوزه فرهنگ داشته باشد و انتظار هشت دستگاه فرهنگی کشور از دولت این است که بیشتر از آنچه امروز در لایحه برنامه ششم توسعه آمده؛ به موضوعات مرتبط با فرهنگ پرداخته شود
مرکز پژوهشهای مجلس در یکی از ایراداتی که به ماده 23 لایحه برنامه ششم توسعه گرفته؛ آورده است: به نظر میرسد راهبرد (2) درصدد است تا با «مصوبه هیئت وزیران» تمامی مقدرات نهادهای کانونی فرهنگ (شامل: وزارت فرهنگ و صداوسیما) را تعیین کند و با استفاده از لغت مجهول «سایر دستگاههای ذیربط» اعمال قدرت خود که وجه قانونی یافته است را به سایر «مصادیق» دستگاه فرهنگی که شامل همه سازمانها و نهادهای عمومی و دولتی وانقلابی میشود، تسری دهد. این در حالی است که مصوبه مذکور صرفاً با پیشنهاد سازمان مدیریت و همکاری قابل تفسیر وزارت فرهنگ و صداوسیما تهیه میشود و از این جهت، به نظر میرسد تصویب بند مذکور دست هیئت وزیران را برای اعمال قدرت در همه نهادهای فرهنگی از مجموعههای صنفی تا زیرمجموعههای مقام معظم رهبری میگشاید.
در لایحه باید تصریح شود که حدالاکثر تا پایان سال اول دوره 5 ساله ششم این آییننامهها نهایی و تصویب شوند.
مازنی البته بندهای مرتبط با کاهشتصدیگریهای دولتی و لزوم واگذاریها و واسپاریها را یکی از بندهای موفق ماده 23 میداند و میگوید: در اینکه باید کاهش تصدیگری دولت و توجه به واگذاری امور به بخش خصوصی مورد توجه بیشتری قرار بگیرد؛ شکی نیست و صداوسیما هم به نظرم باید در این مسیر گام بردارد. آیین نامه اجرایی این مسئله هم میتواند با همکاری خود سازمان صداوسیما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان برنامه و بودجه تهیه شود و در هیئت وزیران به تصویب برسد تا جزئیات این واگذاریها و میزان آنها نیز مشخص شود. البته در لایحه باید تصریح شود که حداکثر تا پایان سال اول دوره 5 ساله ششم این آییننامهها نهایی و تصویب شوند. اساسا یکی از مشکلاتی که در حوزه قانونگذاری داریم همین است که معمولا آییننامههایی که در لوایح و طرحها پیشبینی میشود یا تهیه نمیشوند یا آنقدر دیر به سرانجام میرسند که عملا دیگر قانون از حیز انتفاع خارج شده است.
مرکز پژوهشهای مجلس همچنین در ارزیابی بندهای مرتبط با لزوم حمایت از مجوزهای برنامههای فرهنگی و هنری معتقد است بند اول ماده 23 تنها راهکار حل معضلات اقتصادی هنرمندان (به عنوان هدف اعلامی در مقدمه ماده مذکور) را به «تسهیل صدور مجوز» و «کسب حمایت قضایی و انتظامی از هر برنامه مجوزدار» محدود و متوقف کرده است که روی دیگر آن غیرقانونی شدن «هرگونه اعتراض گروهها و اقشار اجتماعی از جهت حقوق صنفی- گروهی با عقاید مذهبی- قومی یا امر به معروف و نهی از منکر» است که میتواند در نگاه بدبینانه نوعی بسترسازی قانونی برای «سرکوب و ارعاب در فضای جامعه مدنی» محسوب شود.
مازنی اما تاکید میکند که مشکل لغو اجرای برنامههای مجوزدار فرهنگی و هنری تنها با یک بند کلیگویی شده در لایحه برنامه ششم توسعه حل نمیشود و اضافه میکند: به نظرم مسئلهای که در حال حاضر اجرای برنامههای هنری-فرهنگی با آن مواجه هستند و موضوع لغو تعدادی از آنها بهرغم داشتن مجوز تنها با یک بند کلیگویی شده در لایحه برنامه ششم توسعه؛ حل نمیشود. برای خود من هنوز روشن نیست آیا این مشکل به دلیل خلاء قانونی است یا از عدم هماهنگی میان دستگاههای ذیربط ناشی میشود یا حتی اعمال سلیقه از سوی افرادی که رفتارهای فراقانونی دارند باعث این اتفاقات میشود؟! البته جای حل و فصل این مشکل در لایحه برنامه ششم توسعه نیست و دستگاهها و افراد حقیقی و حقوقی ذیربط باید اول صورت مسئله را روشن کرده و چارچوب قانونی مشخصی برای آن اعلام کنند.
مسئلهای که در حال حاضر برنامههای هنری- فرهنگی با آن مواجه هستند؛ لغو تعدادی از آنها بهرغم داشتن مجوز است که لایحه تنها با یک بند در این بخش کلیگویی کردهاست
در مورد بحثهای بودجه و اقتصاد فرهنگ و هنر نیز تنها در بندهایی از مواد 4 و 14 اشارات گذاریی به بخش فرهنگ را شاهد هستیم. مثلا در بند ۳ ماده ۴ این برنامه به بودجه سالانه مبتنیبر زیربرنامههای سه ساله اشاره و عنوان شده که بودجههای مذکور باید با توجه به تحولات و شاخصهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تهیه و برای تصویب به مجلس شورای اسلامی تحویل داده شوند. این در حالی است که عملا شاخصهای حوزه فرهنگ در برنامهریزیهای بودجه سالانه هم چندان رصد و اعلام نمیشوند و بعید است که در زیربرنامههای سه ساله در حوزه فرهنگی شاهد چنین اتفاقی باشیم.
همچنین ماده ۱۴ لایحه برنامه ششم توسعه اشاره میکند که در جهت مردمی شدن اقتصاد و گسترش سهم بخش خصوصی و تعاونی در اقتصاد و به منظور افزایش بهرهوری و ارتقای سطح کیفی خدمات و مدیریت بهینه هزینه به تمامی دستگاههای اجرایی که عهدهدار وظایف اجتماعی، فرهنگی و خدماتی هستند اجازه داده میشود در چارچوب استانداردهای کیفی خدمات که توسط دستگاه ذیربط تعیین میگردد، نسبت به خرید خدمات از بخش خصوصی و تعاونی (بجای تولید خدمات) اقدام کنند. اما در ادامه همین ماده مشخص میشود که مجاز بودن نهادها و دستگاههای فرهنگی برای هیچ بار تکلیفی برای این دستگاهها جهت الزامآوری نسبت به خرید خدمات (اینجا خدمات فرهنگی مدنظر است) از بخش خصوصی و تعاونی – به جای تولید خدمات – ندارد.
اینکه در لایحه برنامه ششم تنها اشاره شود از برنامههای فرهنگی و هنری حمایت شود یا مثلا صنایع دستی باید مورد توجه ویژه قرار بگیرند؛ کافی نیست
مازنی در همینباره میگوید: عدم توجه به اقتصاد فرهنگ و اقتصاد هنر در لایحه برنامه شش توسعه نیز از دیگر نواقص مهم این لایحه است. درواقع اقتصاد فرهنگ در این لایحه یا اصلا دیده نشده یا بسیار ضعیف و کمرنگ به آن پرداخته شده است. اینکه در لایحه برنامه ششم تنها اشاره شود که از برنامههای فرهنگی و هنری حمایت شود یا مثلا صنایع دستی باید مورد توجه ویژه قرار بگیرند؛ کافی نیست. اقتصاد فرهنگ اگر جدی گرفته شود ابعاد مختلفی دارد که بخشی از آن حمایت از صنایعدستی است که مثلا اگر فلان هنرمند متضرر شد چگونه این ضرر برای او جبران شود. در حوزه سینما، موسیقی و فعالیتهای فرهنگی- مذهبی نیز باید این مسئله مدنظر قرار بگیرد. درثانی باید توجه داشته باشیم که خود فرهنگ میتواند تولید درآمد داشته باشد که بخشی از اقتصاد فرهنگ را تامین میکند. متاسفانه در همین بخشهای کوتاهی هم که در برنامه ششم توسعه به فرهنگ پرداخته شده؛ تمام نگاهها هزینهای بوده و هیچ توجهی به توان درآمدزایی این حوزه نشده است. البته این درآمدسازی مشروط به آن است که قوانین حمایتی مناسبی از هنر و هنرمند داشته باشیم و برای مردم هم فرهنگسازی شود تا کتاب، سینما، تئاتر، موسیقی و ... را در سبد هزینهای خانواده قرار بدهند.
برای رسیدن به توسعه از دو مسیر میتوان طی طریق کرد: اول مسیر توسعه از طریق صنعت نفت و دوم رسیدن به توسعه از مسیر فرهنگ شامل صنایع فرهنگی، گردشگری، نقاشی، خط، فیلم و ...
صالحیامیری اما با عدم توجه به اقتصاد فرهنگ در لایحه برنامه ششم توسعه موافق نیست و با اشاره به بضاعت دولت تاکید میکند: یکی از محورهای جدی مواد لایحه برنامه ششم توسعه اقتصاد فرهنگ را شامل میشود. اقتصاد فرهنگ در حوزه توسعه کشور نقش بنیادی دارد. اساسا برای رسیدن به توسعه از دو مسیر میتوان طی طریق کرد؛ اول مسیر توسعه از طریق صنعت نفت و دوم رسیدن به توسعه از مسیر صنایع فرهنگی مثل میراث، گردشگری، نقاشی، خط، صنایع دستی، فیلم و ... ایران یکی از معدود کشورهایی است که ظرفیت بالایی برای حرکت در مسیر توسعه فرهنگی را دارد و شخصا بارها و بارها ضرورت جایگزینی توسعه نفتی با توسعه فرهنگی را مطرح کردهام. در مجموع با توجه به درنظر گرفتن حد توان دولت معتقدم لایحه برنامه ششم توسعه نسبت به حوزه فرهنگ مساعدت داشته و شخص رئیسجمهور خودشان شخصیتی فرهنگی هستند.
انتظار اهالی فرهنگ و هنر برای همراهی توسط دولتی که به دنبال نگاهی خنثی نسبت به اتفاقات و رویدادهای فرهنگی است؛ بسیار دور از ذهن است
میتوان مدعی شد وقتی تنها در دو ماده و آن هم به شکلی کمرنگ و به نظر فرمالیته! در برنامه توسعه ششم اشاراتی به حوزه فرهنگ و هنر پرداخته شده و عملا دولت واکنشی منفعلانه به این عرصه بسیار مهم و پرچالش این روزها در پیش گرفته و انتظار داشتن اهالی فرهنگ و هنر برای همراهی شدن توسط دولتی که به دنبال نگاهی خنثی نسبت به اتفاقات و رویدادهای فرهنگی است، دور از ذهن به نظر میرسد. البته باید منتظر ماند و دید آنچه بعد چکشکاری نمایندگان به مرحله نهایی میرسد چه برنامهریزی 5 سالهای را برای فرهنگیان و هنرمندان متصور میشود.