بهرام بیضایی: نیکی را حذف کردید و بدی را پیش چشم گذاشتهاید
«آنها سه تناند که میمیرند. یکی برای ظلمش، یکی برای مکرش و یکی برای عدالتش. ولی نه، حالا پس از قرنها میدانیم واقعا چه شد. در عمل، ظالم و مکار جان به در بردند و تنها سومی بود که فرقش شکافت. بلی؛ عدالت میمیرد و ظلم و مکر میماند. این شروع خوبی است؟» این احتمالا شروع خوبی برای نمایشی است که به حضرت علی (ع) و ظلمی میپردازد که نه فقط در دوره خودش که در چهارده قرن بر او رفته است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، «مجلس ضربت زدن» محمد رحمانیان، به نویسندگی بهرام بیضایی چند روزی است که روی صحنه تئاتر شهر تهران رفته است. نمایش همینطور که از نامش پیداست، به ماجرای شب ضربت خوردن امام علی(ع) میپردازد اما با نگاهی امروزی از او و ظلمی که بر او رفته است؛ سخن میگوید.
نمایش دو داستان موازی را به صورت همزمان روایت میکند؛ یکی شهادت امام علی (ع) و گفتگوهای ابنملجم مرادی با قطامه و دو اعرابی دیگر که قرار است معاویه و عمروعاص را به قتل برسانند و دیگری مشکلات گروه نمایشی که قرار است این ماجرا را روی صحنه ببرند و نویسنده از حذف حضور امام اول شیعیان در مجلس ضربت خوردن ناراضی است.
«مجلس ضربت زدن» یکی از جدیترین نمایشنامههایی است که درباره امام علی (ع) نوشته شده و برای نخستین بار روی صحنه رفته است؛ نویسنده این نمایشنامه بهرام بیضایی است؛ یکی از هنرمندان فعال عرصه تئاتر و سینما در ایران که چند سالی است وطن را ترک کرده و همین هم باعث شد تا محمد رحمانیان در ابتدای اجرای نمایشنامه مجلس ضربت زدن این هنرمند، روی سن بیاید و آرزوی بازگشت او را به ایران کند.
بیضایی تنها یک راوی نیست؛ هنرمندی است منتقد و نکتهبین که تاکنون بسیاری از آثارش را خودش نتوانسته بسازد و تنها به انتشار آنها پرداخته است. او برای اجرای هر اثر خود وسواس زیادی به خرج میدهد و به گفته رحمانیان حتی اجازه تغییر یک کلمه از گفتوگوهای نمایشنامه را هم به او نداده است. بیضایی پیشتر در مدیوم سینما، با نگاهی نو، فیلمنامه «روز واقعه» را برای حادثه روز عاشورا نوشته بود و در مجلس ضربت زدن هم به شیوهای نو برای به تصویر کشیدن شهادت امام علی (ع) دست زده است؛ شیوهای خلاف تمام آنچه در این سالها درباره امام اول شیعیان از تلویزیون و سینما و تئاتر دیدهایم. او میپرسد چرا نمیتوان حضرت علی را در تصویر نشان داد؟ و اساس نمایشنامه را بر همین سوال قرار میدهد. بیدلیل نیست که رحمانیان، پیش از اجرا گفته بود که منتظر واکنش تند عدهای درباره این تئاتر است. شروع اجرای این نمایش اواسط ماه مبارک رمضان است و بخشی از اجرا با شبهای قدر و ایام ضربت خوردن و شهادت امام اول شیعیان هم زمان شده؛ شبهایی که فرصت بیشتری برای گفتن و شنیدن از شخصیت و منش امام علی (ع) مهیا میکند. خیلیها در این شبها بر منبرها از او میگویند تا کردارش الگویی برای شیعیان باشد، اما به گفته بیضایی، در این نمایشنامه مهمترین رسانهها، یعنی نمایش و تصویر از این حضور و ابراز نظر بیبهره ماندهاند. بیضایی میگوید شما با حذف تصویر شخصیت اصلی، به زندگی شخصیتهای فرعی پرداختهاید؛ «با حذف علی، ابن ملجم شخصیت اصلی شده. نیکی را حذف کردید و بدی را پیش چشم گذاشتهاید.»
مجلس ضربت زدن به روایت بهرام بیضایی، بر سه نکته تاکید میکند؛ در این نمایش ما به امام علی (ع) و شهادت او، به مهجور کردن هنرمندان از نقش پیامرسانیشان و نیز بیتوجهی به هنر و سنت تعزیه و شبیهخوانی مواجه میشویم. قرنها، در هنر مردمی تعزیه و شبیهخوانی، نقشخوانان تجسمی از اولیا و اشقیا را برای بازسازی تراژدیها و حماسههای دینی و مذهبی داشتهاند و حالا بیضایی میپرسد چرا نمیتوانیم همچون آنها، بازیگرانی برای نقش اولیا داشته باشیم؟ مهتاب نصیرپور بازیگر این نمایش هم در گفتوگوی مطبوعاتی خود پیش از اجرا، به بیان این مشکل پرداخته بود و از «رستاخیز» احمدرضا درویش صحبت به میان آورد که نتوانست چهره حضرت عباس را با بازیگر به نمایش درآورد و به همین دلیل این شخصیت مهم و نیک از فیلم حذف شد.
محمد رحمانیان در اجرای این نمایش، شخصیت نویسنده را به جای مرد، یک زن (با بازی مهتاب نصیرپور) انتخاب کرده؛ که به گفته خودش برای این کار از بهرام بیضایی اجازه گرفته است. نقش نویسنده در این نمایش، فردی مذهبی و مقید معرفی نمیشود، اما انگار بیش از هر کسی، دغدغه نمایش چهرهای واقعی از امام علی (ع) را دارد؛ چهره واقعی کسی که به گفته او، روشنفکر زمان خود بود و از عدل و نیکی میگفت.
نویسنده، به گفته خود خوابی میبیند که در آن، امام اول شیعیان از مظلومیت خود و جفایی که بر او رفته میگوید؛ نه جفای زمان خود، بلکه ظلمی که ۱۴ قرن بعد بر او رفته و او را تا مقام عرش بالا بردهاند ولی با حذف او از نمایش، در اصل خود او را حذف کردهاند: «من کجا هستم؟ حقیقت من کجاست؟ روزگاری ساکن شهری بودم؛ و اینک قرنهاست سرگشته بیابان خضر الیاسم! شما مرا از من گرفتید. خیالات خود را به من چسباندید. شما با من چه کردید؟ شما با من چه کردید؟ ای شما که دوستداران منید! من کجا هستم؟ بر صحنه شما، حقیقتِ من کجاست؟ حذفم میکنید به خاطر نیکیهایم. و با من، نیکی را حذف میکنید. آری، نیکی بر صحنه شما مرده! و اگر قاتل نیک مردی بودم، با سربلندی نشان میدادید! شما که دوستداران منید با من چنین کنید، دشمنانم چه باید بکنند؟ شما با من چه کردید؟ شما با من چه کردید؟ بزرگم کردید برای حذفم! به راستی که من انسان بودم پیش از آنکه به آسمان برین برانیدم! چنین است که صحنهها از ابن ملجم پر است و از علی خالی! شما دوستداران که با من چنین کنید، دشمنانم چه باید بکنند...» «کسی داره گریه میکنه؟»؛ بیگمان خیلیها در سالن نمایش، چشمهایشان با شنیدن این جملات و تجسم امامشان در امروز و رویارویی با او، خیس شد. شبهای مبارک قدر با نام امام اول شیعیان گره خورده است و چه کسی است که این شبها به او نیاندیشد؟ این شبها فرصت خوبی برای فکر کردن بیشتر درباره اندیشهها و کردار اوست؛ بهرام بیضایی و محمد رحمانیان، با انتقاد از حذف چهره امام علی (ع)، فرصتی فراهم کردهاند تا نگاهی جدید به مسلک و زندگی امامی داشته باشیم که نماد نیکی و عدالتخواهی بود.
«مجلس ضربت زدن» به نویسندگی بهرام بیضایی و کارگردانی محمد رحمانیان، از ۲۹ خرداد تا ۱۵ تیر در سالن اصلی تئاتر شهر روی صحنه است.