در گفتگوی ایلنا با فاطمه دانش زاد مطرح شد:
یادی از سروش خلیلی در سالروز درگذشتش

امروز متاسفانه بازیگرانی هستند که که از سواد و تجربه و آموزش کافی در این زمینه برخوردار نیستند و این در حالی است که بازیگران قدیمی در کنج خانه نشستهاند.
ایلنا: مرحوم سروش خلیلی در سال ۱۳۱۵ در بندر مرزی آستارا دیده به جهان گشود. وی تحصیلات ابتدائی را در آستارا سپری کرد و در آغاز جوانی به دلیل شغل پدر، به اتفاق خانواده به تهران عزیمت نمود و در همان جا تحصیلات متوسطه را به پایان رساند. وی به دلیل علاقه شدید به بازیگری جهت آشنایی با این رشته، در سال ۱۳۲۷ از عبدالحسین نوشین کمک گرفت. اولین نقش خود را در نمایش آرشین مالالان ایفا کرد. پس از آن برای تکمیل اطلاعات خود در کلاسهای بازیگری صمد صباحی شرکت نمود. مرحوم خلیلی پس از فعالیت در تئاتر گیتی زیر نظر حسین خیرخواه و گذراندن دوره یکساله بازیگری در تئاتر سعدی به همراه دوستانش منوچهر قاسمی و کامل حلمی در سال ۱۳۳۳ گروهی هنری به نام اسکار را تأسیس کرد. سپس فعالیت تلویزیونی خود را با اجرای نمایش زنده در تلویزیون «ثابت پاسال» آغاز کرد. وی بعد از فعالیت در گروه تئاتر تلویزیونی هوشنگ منظوری و همکاری با ایستگاه تلویزیونی خصوصی آبادان به استخدام وزارت فرهنگ و هنر در سال ۱۳۴۴ درآمد. وی برای تکمیل دانستههایش از دانشکده هنرهای داماتیک فارغ التحصیل شد و آغاز فعالیت سینمایی وی با بازی در فیلم یکی بود یکی نبود به کارگردانی رحیم روشنیان در سال ۱۳۳۸بود. سروش خلیلی پس از مدتی با فاطمه دانش یکی از بازیگران بنام سینمای ایران ازدواج نمود تا هر دو بازیگر، زندگی پر از افتخار را در سایه هم سپری کنند. سروش خلیلی اول فروردین ماه ۱۳۸۵ به هنگام نقش آفرینی در فیلم «بوی گلهای وحشی» به علت عارضه قلبی دارفانی را وداع گفت و در قطعه هنرمندان بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد. به همین بهانه به سراغ همسر او فاطمه دانش زاد رفتیم و گفتگویی با او درباره مرحوم سروش خلیلی انجام دادیم که درذیل می خوانید؟
خانم دانش زاد شاهد حضور شما در بسیاری از سریالهای تلویزیونی بودیم اما مدتی است که کم کار شدهاید. علت چیست؟
چندکار کوتاه تلویزیونی کار کردم که هنوز پخش نشده است. در این مدت کارهای اداری و مشکلات زندگی باعثشد تا کمی از این عرصه فاصله داشته باشم. امیدوارم در سال جدید موقعیتهای خوبی فراهم شود تا حضور پر رنگی داشته باشم. البته این نکته را هم باید بگویم که پیشنهاد کاری خوبی نداشتم. در یکی از جلسات خانه سینما محمدرضا شریفی نیا را دیدم و به او گفتم درواقع از زمانیکه سروش خلیلی فوت کرده انگار من هم فوت کردهام زیرا کسی دیگر سراغ من نمیآید. البته عدهای هم فکر میکردند که من هم همراه پسرم رفتم و خارج از ایران زندگی میکنم درحالیکه این حقیقت ندارد. تنها یکبار برای دیدن پسر
و نوهام رفته بودم اما زود برگشتم.
تجربه در کار بازیگران تا چه اندازه موثر است. این روزها بیشتر شاهد حضور بازیگران جوان درعرصه سینما و تلویزیون هستیم. فکر میکنید کنار گذاشتن قدیمیها تا چه اندازه به سینما و تلویزیون ضربه میزند؟
من معتقدم باید در کنار بازیگران جوان بازیگران قدیمی هم حضور داشته باشند زیرا تجربه در این عرصه بسیار موثر است. من سواد دانشگاهی ندارم اما از سن پایین به کلاسهای بازیگری رفتم و در خدمت استاد سروش خلیلی و حسین قاسمی وند در تئاتر آموزش دیدم اما امروز متاسفانه تنها حضور چهره زیاد شده است که از سواد و تجربه و آموزش کافی در این زمینه برخوردار نیستند و این در حالی است که بازیگران قدیمی در کنج خانه نشستهاند و تنها ۲۰ تا ۳۰ سالهها در فیلمها و سریالها حضور دارند. باید موقعیتی بوجود آید تا همه سنها بتوانند کار کنند و با حضورشان بازیگران جوان از تجربه آنها
استفاده کنند. بازیگران قدیمی باتجربه که در این راه استخوان ترکاندهاند، سالها عمر خود را در این راه گذاشتهاند و این کار شغل آنها محسوب میشوند و منبع درآمد دیگری ندارند.
با کدام بازیگرها ارتباط دارید؟
خیلی رفت و آمد ندارم در خانه سینما بیشتر همکاران را میبینم.
ناصرملک مطیعی بعد از سالها به سینما برگشته است. فکر میکنید حضورایشان مانند همان سالها میتواند تاثیرگذار باشد؟
خیلی خوشحالم از اینکه ناصر ملک مطیعی بعد از سالها به سینما بازگشته است زیرا همه ما خاطرات بسیار خوبی از بازیهای ایشان داریم. از نظر اسمی حضور ایشان میتواند خاطراتی را برای مردم زنده میکند اما هر چیزی دوران خاص خودش را دارد اما الان دیگر نقشی که در فیلمهایی مانند غلام ژندارم داشت را امروز دیگر نمیتواند داشته باشد زیرا توانایی آن زمان را ندارد. امروز تنها میتواند در نقش پدر بزرگها ظاهر شود. سعید راد هم به همین شکل ایشان هم هنرمند بزرگ برای سینمای ما هستند که بعد از انقلاب هم نقشهای بسیار تاثیرگذاری از او دیدهایم.
با روی کار آمدن دولت دکتر روحانی بارقه امید در دل بسیاری از سینماگران بوجود آمد تا آنجا که بسیاری از کارگردانها که سالها فعالیت نداشتند با حضور در جشنواره فیلم فجر به سینما برگشتند. شما هم این تغییر را حس میکنید؟
متاسفانه امسال نتوانستم فیلمهای جشنواره فیلم فجر را ببینم اما امیدوارم به همین شکلی که شما میگویید باشد ضمن اینکه از دوستان هم میشنوم که از شرایط موجود راضی هستند.
جشنواره فیلم فجر یک فستیوال بین المللی برای کشور ما محسوب میشود. تا چه اندازه این جشنواره میتواند سینمای ایران را به کشورهای دیگر معرفی کند و تا چه اندازه برد بیرونی دارد؟
خوشحالم از اینکه سالهای گذشته برخی کارگردانها جایزههای بین المللی را برای سینمای ایران آوردند که باعثسربلندی جامعه هنری سینما است. ما کارگردانهای باتجربه و خوبی داریم که باز هم شایستگی بهترینها را دارند تا سینمای کشورمان در دنیا دیده شود.
یادم میآید در بسیاری از سریالهای تلویزیونی مخصوصا سریالهای خانواده حضور داشتید؟
بله. من و سروش خلیلی از بازیگران شاخصی بودیم که در بسیاری از سریالها حضور داشتیم. تقریبا درهمه سریالهای مرضیه برومند حضور داشتیم اما نمیدانم چه مشکلی پیش آمده که ایشان بعد از فوت سروش خلیلی دیگر سراغی از من نمیگیرند. یادم میآید سروش خدا بیامرز میگفت «بعد از رفتن من نگران نباش بیکار نمیمانی.»
از جمله سریالهایی که خاطرات خوشی از آن دارم سریال «کوچه اقاقیا» به کارگردانی رضا عطاران بود که در ۸ اپیزود آن حضور داشتم وبازیگرانی همچون مرحوم منوچهر نوذری، رضا عطاران، مجید صالحی، یوسف تیموری، علی صادقی، روشنک عجمیان، ساقی زینتی حضور داشتند. همچنین سریال «فرار بزرگ» به کارگردانی محمدحسین لطیفی که بازیگرانی همچون سعید امیرسلیمانی، سیامک اطلسی، پوریا پورسرخ، شهره لرستانی، محسن قاضی مراد حضور داشتند. از دیگر سریالها که طرفدار زیادی هم داشت «ورثه آقای نیک بخت» به کارگردانی مرضیه برومند که در آن بازیگرانی همچون داوود رشیدی، رضا فیاضی، محمدرضا شریفی
نیا، سهیلا رضوی، امیرحسین صدیق، اکبر رحمتی حضور داشتند. همچنین سریالهای «خودرو تهران ۱۱» به کارگردانی مرضیه برومند، «بافتههای رنج» به کارگردانی مجید بهشتی، «در انتهای شب» به کارگردانی منوچهر پوراحمد.
و فیلمهای سینمایی؟
«آپارتمان شماره ۱۳» و «دو نفر و نصفی» به کارگردانی یدالله صمدی و فیلم سینمایی «فرار بزرگ» به کارگردانی محمد بزرگ نیا که با هدیه تهرانی و عزت الله انتظامی همبازی بودیم. فیلم «گره» به کارگردانی یوسف سید مهدوی و «روزنهای به سپیده» به کارگردانی علی اکبر قاضی نظام، «طوبی» به کارگردانی خسرو ملکانو «مربای شیرین» به کارگردانی مرضیه برومند.
در سریالی هم با مرحوم خلیلی زن و شوهر بودید؟
بله. در سریال «هفت گنج» که سام مشایخی نقش پسرما را داشت و «روزگار جوانی» که نقش خاله امین حیایی را برعهده داشتم با مرحوم خلیلی زن و شوهر بودیم.
بازیگران جوان و میانسال زیادی در طول این سالها فوت شدهاند. از خبر شنیدن فوت کدام بازیگر بسیار متاثر شدید؟
آنها رفتند اما یاد و خاطره آنها همیشه زنده است. همه هنرمندان محبوب هستند اما از شنیدن فوت مرحوم خسرو شکیبایی که هنرمند بسیار متواضعی بود بسیار متاثر شدم. او هم محبوب بود و هم معروف و مردم او را بسیار دوست داشتند. ضمن اینکه شکیبایی سروش را هم بسیار دوست داشت. او با ما رفت و آمد زیادی داشت یادم میآید منزل ما میآمد در را که سروش باز میکرد خم میشد تا پای سروش را ببوسد و سروش نمیگذاشت. او میگفت سروش استاد من است. روحش شاد. از دیگران بازیگرانی که زمانیکه فوت کرد خیلی گریه کردم مرحوم محمدعلی فردین بود.
از آشناییتان با مرحوم سروش خلیلی بگویید؟
ما در تئاتر باهم همکار بودیم. گروه هنری ۴ که در آن سالها معروف بود و در آن زمان خانمها سخت کار میکردند و من کوچکترین عضو گروه بودم. از آنجا روابط کاری ما باهم شروع شد که منجر به ازدواج ما شد.
تفاوت سنی شما با مرحوم خلیلی زیاد بود. چه چیزی در ایشان دیده بودید که با او ازدواج کردید؟
در مصاحبههای قبلی هم گفته بودم. سروش مرد با عاطفه و خانواده دوستی بود که چیزهای زیادی در کار و زندگی از او آموختم. من از همسر اولم یک پسر به نام مهران دارم که سن او کم بود که من با سروش ازدواج کردم و او عاشق سروش بود و به او احترام زیادی هم میگذاشت و سروش هم او را خیلی دوست داشت تا آنجا که پسرم فامیلیاش را عوض کرد و خلیلی گذاشت. سروش هم در حق پسر من واقعا پدری کرد.
چه خاطرهای از مرحوم خلیلی دارید که در ذهن شما مانده است؟
سراسر زندگی من با سروش خاطره است و در اینجا نمیگنجد که همه آنها را تعریف کنم. او مردی با عاطفه و بسیار مهربان بود.
آرزوی شما در سال جدید چیست؟
آرزو میکنم در سال جدید هرچه زودتر پسر و نوهام را ببینم همچنین آرزی سلامتی برای ملت ایران دارم. سال جدید را به همه تبریک میگویم ضمن اینکه امیدوارم همیشه سلامت و لب خندانی داشته باشند.