حسینی در گفتوگو با ایلنا مطرح کرد؛
نفتیها فقط نفتیها را قبول دارند / سعودیها به فکر بابک زنجانی
ما گفتیم این بنزین سمی است میر کاظمی شکایت کرد / نمی توانیم بگوییم چون ما امکانات نداریم از حوزه مشترک برداشت کنیم پس شما هم برداشت نکنید / وزارت نفت مغرورترین وزارتخانه است و هیچ کس را به غیر از خودش قبول ندارد.
متولد ۱۳۳۷ رفسنجان، برادر سید محمد حسینی، وزیر ارشاد ایران است. داماد شیخ محمد هاشمیان، امام جمعه سابق رفسنجان و اکبر هاشمی رفسنجانی دایی همسرش است. در سال ۱۳۷۳ از دانشگاه تربیت مدرس مدرک دکتری مدیریت خود را دریافت کرد. برای انتخابات دوره نهم مجلس از رفسنجان نامزده شده بود که رد صلاحیت شد. فعال اقتصادی ایرانی در بخش پتروشیمی است. او عضو اتاق بازرگانی ایران و رییس کمیسیون اصل ۴۴ و محیط کسب و کار آن است. از بنیانگذاران اصلی اتحادیه صادرکنندگان فرآوردههای نفتی است و به مدت ۴ سال نیز ریاست این اتحادیه را داشت که تاکنون ۲ بار بعنوان اتحادیه نمونه کشور انتخاب شده، است و اعضای آن بیش از ۳۰ درصد صادرات غیرنفتی کشور را به خود اختصاص دادهاند.
" ناگفتههای پرونده بابک زنجانی " که میگویند دیگر سیاسی شده تا آنچه تحت عنوان " بنزین در زمان میرکاظمی مردم تنفس کردند " ما را برآن داشت تا با حمید حسینی به گفتوگو بنشینیم، با طمانینه و آرام سخن میگوید و شیوه بیانش گواه اطلاعاتی است که دارد؛
از فضایی که مذاکرات ژنو پیش روی نفت قرار داد تا سعودیای که حاضر شد بدهی بابک زنجانی را پرداخت کند گفت؛ از گلایههایی که از بانک مرکزی داشت؛ از سمی سخن گفت که وزیر نفت احمدی نژاد وارد ریههای شهر و مردم کرد از پنهانکاریهای میرکاظمی و دستور یک شبه اش برای توقف سوآپ تا تمایل به انحصار گرایی نفتیها که حتی با عوض شدن دولت و وزیر باز هم ادامه دارد، از دغدغههایش هم گفت، گفت که دیگر مردم و بازار کشش برگشت به شرایط قبل از مذاکرات را ندارند،
حمید حسینی که هفته گذشته به ایلنا آمد امیدوارانه به مذاکرات با ژنو مینگرد امنیت و ثبات حال حاضر را ثمره توافقات میداند…
در ادامه گفتوگوی ایلنا را با این فعال اقتصادی میخوانید:
ایلنا: دادگاه اتحادیه اروپا طی حکمی اعلام کرد تصمیم سال ۲۰۱۲ شورای اروپا برای تحریم وانسداد داراییهای بانک مرکزی ایران باید لغو شود، این اقدام تاچه حد میتواند برای وصول مطالبات نفتی کشورمان تاثیر گذار باشد؟
آنچه پشت پرده میگوید این است که ما در آخرین مذاکرات در ژنو به بن بست خوردیم و دلیل آن شاهد امضای توافقنامهای گنگ و مبهم با روسها بود.
روسها از کارت ما استفاده کردند و نتیجه آن بیاعتمادی غرب و ۵ + ۱ به ما شد، البته با اصلاحات و اطلاع رسانی تا حدی فضا تغییر کرد، اعلام شد که بخش خصوصی قرار است در زمینه مواد غذایی با روسها مذاکره کند و در زمینه صادرات و واردات و تهاتر وارد عمل شود.
تحریمهای اخیر امریکا احتمالا عکس العمل غرب در قبال توافق ایران و روسیه بود و اعلام حکم اخیر دادگاه اروپا مبنی بر لغو تحریم بانک مرکزی هم چراغ سبزی برای مذاکرات و سفر اخیر ظریف به نیویورک بود.
تحریمها فقط مربوط به سوئیفت، بیمه و نفت نیست و هدفش انزوای ایران است، مقام معظم رهبری سال ۸۹ در جمع هیئت رئیسه اتاق بازرگانی تهران وایران فرمودند که غرب بدنبال این است که ایران را کره شمالی و یا زیمباوه کند و ارتباطمان را با دنیا قطع کند. ما نباید به نحوی عمل کنیم که از نظام بین الملل جدا شویم و اشتباهی را که در دوره احمدینژاد انجام شد تکرار کنیم.
در دولت نهم ودهم ما از نظر روابط سیاسی به انزوا رفتیم اما از نظر اقتصادی در اقتصاد جهانی ادغام شدیم و تجارت خارجی کشور بشدت افزایش پیدا کرد ولی روابط سیاسی با دنیا محدود شد یعنی دچار پارادوکس شدیم در حالی که اگر بدنبال کاهش روابط سیاسی بودیم نباید روابط اقتصادی را بصورت گسترده با دنیا توسعه میدادیم.
ما در زمان در زمان آقای خاتمی در سال ٨٣ حدود ٢۵ میلیارد دلار واردات داشتیم اما در دوره احمدینژاد به ۷۵ میلیارد دلار رسید و ۲۵ میلیارد دلار هم واردات غیررسمی داشتیم که جمعا ۱۰۰ میلیارد دلار میشد و مجموع صادرات نفتی وغیرنفتی کشور حدود ١۵٠ میلیارد دلار و در کل ۲۵۰ میلیارد دلار مبادله تجاری با دنیا داشتیم اما در مقابل در روابط سیاسی به انزوا رفتیم که مسئله ساز شد.
در هر حال اکنون آنچه مهم است لغو تحریمها است تا دوباره به جامعه بین الملل بازگردیم، با دنیا روابط دیپلماتیک داشته و محدودیتهای بانکی، بیمهای و مالی برطرف شود در این صورت قطعا ۲۰ تا ۳۰ درصد از هزینه مبادله(نقل و انتقال پول و فروش کالا) کم خواهد شد.
چرا نفت را به امثال بابک زنجانی دادیم؟ چون مشکل بانکی داشتیم و نفت ایرات تحریم بود نقل و انتقالات بانکی برای شرکت نفت غیر ممکن بود.
قبل از تحریم تمام صنایع بزرگ را با فاینانس خارجی ساختیم و بودجه دولت معمولا برای ساخت راه، توسعه مخابرات وایجاد مرکز درمانی و پرداخت حقوق کارمندان دولت شده و همه سرمایه گذاریها با اعتبارات خارجی انجام شده و لذا از زمانی که تحریمها وضع شد این اعتبارات لغو شد و توسعه کشور به مشکل برخورد و نتوانستیم میادین نفتی وگازی، مجتمعهای پتروشیمی و طرحهای فولاد را گسترش دهیم و عملا فلج شدیم.
در حال حاضر اگر تحریمها برداشته شود اقتصاد کشور با انبوهی از سرمایه خارجی مواجه خواهد شد که قادر است بسیاری از مشکلات خصوصا بحران اشتغال را حل کند.
ایلنا: در مورد پرونده بابک زنجانی بفرمائید اینکه زمانی شما گفتید یک شخصی حاضر شده بدهیهایش را پرداخت کند ماجرا از چه قرار بود؟
پرونده بابک زنجانی پرونده پیچیده، سیاسی و بزرگترین پرونده فساد کشور است و همه باید تلاش کنند تا پول بیت المال به خزانه باز گردد، توقع اینکه این پرونده توسط یک بازپرس در قوه قضائیه به سرانجام برسد کار سختی است چون ابعاد پرونده گسترده است و ذینفعان زیادی دارد.
همه فکر و ذکر کشور این بود که این پول به کشور برگردد من هم با وجود شکایتی که بابک زنجانی بر علیهم کرده بود آماده بودم کمک کنم که اموال در خارج شناسایی و پول آن به کشور باز گردد، لذا زمانی که یک مدیر شرکت نفتی تماس گرفت که حاضر است بدهی را پرداخت کند پیگیری کردم، ایشان کتبا نوشت که حاضر است ضمانت نامه بانکی بدهد و پیش نویس ضمانت نامه بانکی و نامه درخواست را برای من نیز ارسال کرد، بر خلاف پیش نویس قبلی که مشروط و مدت دار بود، مشروط نبود و پس از هیاهو در مورد این فرد و انکار نامه منصرف شد و موضوع رها شد، من نمی دانم… شاید پول بابک نزدش بوده یا فکر می کرده اموال زنجانی می ارزد، در هر صورت بعد از آن من هم مصاحبه کردم که فردی پیدا شده که ادعا دارد پول را پرداخت میکند اما نمیخواهد معرفی شود.ضمانت نامه یک ساله بدین صورت است که از تاریخ صدور ضمانتنامه درست یکسال بعد این ضمانت نامه تحت هر شرایطی نقد میشود من هم این را به طرف عربی منتقل کردم ایشان هم قبول کردند و دوباره یک ضمانت نامه به روز فرستاند و من هم دوباره آنرا به بانک مرکزی بردم اما بانک حتی به خودش زحمت نداد که اصالت این ضمانت نامه را بررسی کند. به طور کلی انگار کسی دنبال وصول کردن بدهی بابک زنجانی نبود. من نمیدانم بر چه اساسی این فرد تمایل داشته بدهی زنجانی را پرداخت کند شاید اینطور فکر میکرده که اموال زنجانی به این قیمت میارزد، به هر حال ایشان رگ و ریشه ایرانی داشت و از اتباع عربستان بود و با خاندان سعودی ارتباط نزدیک داشت.
در این گیرودار فضا آنقدر شلوغ شد و دعواهای سیاسی بین جناحهای شدت گرفت که ان فرد پشیمان شد و منهم دیگر موضوع را پیگیری نکردم.
ایلنا: بعد از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید و توافقاتی که در ژنو انجام شد گفته شد که غولهای نفتی به کشور بازخواهند گشت حال با توجه به اینکه عربها بخشی از سهام شرکتهایی همچون شل و توتال را خریداری کرده امکان حضور شرکتهای بزرگ نفتی به کشور را چطور ارزیابی میکنید؟
توافقات ژنو خیلی مثبت بوده و آثار داخلی بسیار مثبتی هم داشته است به طوری که اگر توافق نامه ژنو صورت نمیگرفت معلوم نبود وضعیت اقتصادی کشور به کجا میرسید ثبات و آرامش اقتصادی حال حاضر به خاطر کار درخشان تیم سیاست خارجی بود، دولت در مرحله اول رسیدن به توافق و کشیدن ترمز تحریمها موفق بود ولی اینکه نتوانستیم به جمع بندی برسیم مسئله است. از ۲ تا ۳ ماه قبل بحثهستهای به سیاست خارجی کشور گره خورده و این کار مارا سخت کرده وگرنه مذاکرات با آزانس مثبت بوده،
باید مسائلمان را با دنیا حل کنیم و تصمیممان را بگیریم و وارد جامعه جهانی شویم و یا اینکه سیاست نگاه به شرق را پیش گرفته و خودمان را جدا کنیم اینکه دودل باشیم و تردید داشته باشیم، چیزی حل نمیشود، بعضی اعتقاد دارند که روحیه حسابگر ایرانیها نمیگذارد که مشکلات حل و فصل شود وقتی به توافق نزدیک میشویم دچار شک میشویم که نکند ضرر کرده باشیم و به نتیجه نمیرسیم.
بنابراین اینکه انتظار داشته باشیم شرکتهای بین المللی در شرایطی که همچنان تحریم هستیم به ایران بیایند خوشبینی است در حالی که نمیگذارند حتی کنفرانس بین المللی نفت را در لندن برگذار کنیم، لذا ابتدا باید به سرعت مسئلهمان را با دنیا حل کنیم.
در هر حال بازگشت شرکتهای بزرگ نفتی به کشور خوشبینی است اما ناامید هم نباید بود زیرا وقتی اوباما به عربها میگوید ایران دشمن شما نیست داعش دشمن شما است و یا اینکه جان کری در سازمان ملل میگوید از ایران برای نابودی داعش کمک میگیریم نشانه خوبی است و این نشان میدهد که تیم مذاکره کننده توانسته فضا را عوض کند و به فضای قبل از زمان مذاکره باز نمیگردیم ضمن اینکه خودمان هم باید سعی کنیم رویه را به سمت مثبت شدن پیش ببریم زیرا کشور توان و کشش اینکه دوباره به عقب برگرددندارد، در این چند ماهه توانستیم تا حدودی نفس بکشیم و تشدید
دوباره تحریمها قابل قبول نیست.
ایلنا: بخش خصوصی چقدر به پروژههای نفت وارد شده؟ آیا این امکان وجود داشته است؟
نفت خودش را در اقتصاد کشور کارفرمای بزرگ و جزیرهای مستقل میداند و دارای قوانین و مقرراتش خاص خودش است و ساختارش به گونهای نیست که کسی را بعنوان رقیب و همکار بپذیرد و میخواهد همه پیمانکارش باشند، وزارت نفت تنها وزارت خانهای است که در قانون اصل ۴۴ اجازه پیدا کرده سیاستگذاری وتصدیگری کند و لذا تا وقتی این نگاه وجود داشته باشد و سیاست گذاری و تصدیگری در این وزارت خانه از هم جدا نشود بخش خصوصی در نفت جایگاهی نخواهد داشت، حال آنکه که معنی ندارد که نفت هم در بخش بالادستی و اکتشاف حضور داشته باشد و هم جایگاه داری کند و یا کار حمل و نقل و خرید و فروش را نیز عهده دار باشد نفت وزارت خانهای از خودراضی است که انحصار گرایی در آن به حدی است که حتی تاکنون نتوانستهاند شرکت نفت را در قالب بورس بیاورند زیرا نفتیها بدنبال بورسی هستند که خودشان راه بیندازند کسی غیر از خودشان را قبول ندارند و فقط باید مهندس نفت و یا نفتی باشی تا اجازه حرف زدن در مورد نفت را داشته باشی.
بعد از سیاستهای اقتصاد مقاومتی وزارت نفت برای اینکه نشان دهد که با این سیاستها همراهی میکند هشت طرح را اعلام کرد که البته استقبال هم خوب بود اما آنچه مهم است اینکه شرکت نفت میخواهد همه چیز را تحت کنترل خودش داشته باشد و اعلام کرده که خوراک، برق و زمین را در اختیار سرمایه گذاران میگذارد و لذا مشخص است که میخواهد خودش کارفرما باشد. و بر تمام امور نظارت کند. جالب اینجاست با اینکه استقبال نسبتا خوبی از این طرحها از سوی سرمایه گذاران داخلی صورت گرفت اما هنوز تکلیف آنها مشخص نیست که آیا میتوانند کار را شروع کنند یا نه.
وزارت نفت وقتی نیاز داشته باشد از بخش خصوصی استفاده میکند اما به محض اینکه تحریمها لغو شود دوباره همکاری با بخش خصوصی داخلی فراموش میشود و علاقه و اصراری هم برتوانمندسازی بخش خصوصی ندارد.
در حال حاضر ۳۰ میلیون متر مکعب گاز در روز فلر میشود در حالی که طبق برنامه چهارم توسعه قرار بود که این گاز ترش به بخش خصوصی داده شود و با یک سوم قیمت نیروگاه برق یا مجتمع پتروشیمی احداثکند اما هنوز بعد از سالها قراردادی منعقد نشده و در برنامه پنجم نیز با نظر شرکت نفت این ماده حذف شد.
مثلا زمانی که صادرات قیر در انحصار شرکت نفت بود میزان صادرات آن به سالی ۱۰هزار تن نمیرسید اما از سال ۷۶ که اجازه داده شد بخش خصوصی وارد شود میزان صادرات به ۲ میلیون تن رسیده است، روغن پایه نیز به همین شکل در زمانی که صادرات روغن پایه در دست شرکت پالایش و پخش بود سالی ۵۰ هزار تن صادرات هم نداشتیم اما اکنون ۴۰۰ تا ۶۰۰هزار تن روغن پایه صادر میکنیم، چرا نفت صادرات وواردات بقیه محصولاتش را به بخش خصوصی واگذار نمیکند، مشخص نیست.
اخیرادکتر مسعود نیلی مطالعه در مورد توسعه ایران انجام داده واعتقاد دارد که اگر بخواهیم کشور توسعه پیدا کند باید روی یک سری از موضوعات اجماع صورت گیرد، عدالت اجتماعی یکی از این موضوعات است، اینکه عدالت چیست؟ آیا کوپن است؟ دادن یارانه است؟ بهداشت رایگان و یا بیمه رایگان عدالت تلقی می شود؟ باید تکلیف را روشن کنیم. دوم نقش وجایگاه نفت در اقتصاد کشور چیست؟ مولفه سوم سیاست خارجی ونحوه تعامل با دنیا میباشد، مولفه چهارم نقش و جایگاه دولت در اقتصاد است، آیا تصدیگری کند یا سیاست گذاری ونظارت؟ مولفه پنجم جایگاه ونقش بخش خصوصی است، بخش خصوصی چقدر میتواند پول، درآمد و ثروت جمع کند و ارتباطات خارجی داشته باشد؟ لذا محورهای برنامه ششم باید موضوعاتی نظیر عدالت اجتماعی، دولت و اختیارات وجایگاه بخش خصوصی مدنظر قرار گیرد مقررات زدایی وپالایش قوانین فعلی نیز باید در آن گنجانده شود، نباید دنبال قانون جدید برویم. بنابراین اگر برنامه ششم را روی این چند محور استوار کنیم میتوانیم به اهداف سند چشم انداز دست یافته و قبله نمایی برای توسعه کشور داشته باشیم.
ایلنا: اجبار کردن پتروشیمیها به تولید بنزین چه پیامدها و ضررهایی داشت؟
در آن زمان ظرفیت تولید پتروشیمیها کاهش پیدا کرد زیرا بخشی از ظرفیت تولیدی و صادراتی خود را به تولید بنزین تخصیص دادند به لحاظ سودآوری لطمهای نخوردند اما مشکل اینجا بود که چیزی تولید میکردند که از ابتدا سم بود و در مراحل اولیه تولید حتی ۱۵ درصد بنزن داشت در آن زمان من پیشنهاد کردم که از ترکمنستان بنزین وارد کنیم اما شرکت نفت وقت مرا ریجکت کرد و گفت بنزین مورد نظر ۱.۱ درصد بنزن دارد و دورش خط سبز کشیده شد که این بنزین سرطان زا است اما قیمتش را پذیرفتند. من به این قضیه مشکوک شدم تمامی فایلها را بررسی کردم که چطور ممکن است بنزین مورد نظر وارداتی من با ۱.۱ درصد بنزن آلاینده تلقی میشود اما بنزین تولیدی پتروشیمیها که ۱۵ درصد بنزن دارد آلاینده معرفی نمیشود، در اینجا پی بردم که فاجعه در حال رخ دادن است، در همین زمان من مصاحبهای با روزنامه شرق داشتم و اعلام کردم که بنزین تولیدی پتروشیمیها غیر استاندارد است و محیط زیست را آلوده کرده و برای جامعه خطرناک است مسئولان وقت یعنی بیات، ضیغمی و وزیر نفت آن زمان آقای میر کاظمی هر روز تبلیغ میکردند که ما شاهکار کردهایم و در زمینه تولید بنزین خودکفا شدهایم با انتشار این مصاحبه میر کاظمی علیه من دردادگاه انقلاب شکایت کرد و حتی حاضر نشد این مسئله یعنی آلاینده بودن این بنزین به اطلاع مردم رسانده شود در حالی که حداقل میتوانستند این مسئله را به مردم بگویند یا اینکه سهمیه بنزین را کم کنند اما این کار را نکردند.
ایلنا: فکر میکنید تا دو سال آینده به قیمت واقعی بنزین میرسیم؟
در حال حاضر قیمت بنزین در مدیترانه حدود ۹۰۰ دلار و در خلیج فارس ۹۳۰ تا ۹۴۰ دلار است وبا کسری بودجهای که دولت دارد یا باید نرخ ارز را سال به سال بالا ببرد یا از یارانهها کم کند یافضای کسب وکار را مساعد کند و اقتصاد را رونق دهد تا از طریق مالیات کسب در آمد کند و فعالان اقتصادی و مردم را شریک خود بدانند نه رقیب اما اگر بخواهد همین رویه را ادامه دهد همچنان باید سالانه قیمت حاملهای انرژی را افزایش دهد.
ایلنا: وضعیت میادین مشترک را چگونه میبینید؟ با وجود تحریمها وهمچنین وعدههایی که در زمینه توسعه این میادین داده شده این امر تحقق پیدا خواهد کرد؟
قطر همه فازهای میادین مشترک را توسعه داده و فازهای اولیه را به صورت ۵۰ ۵۰ با شرکتهایی مانند توتال و شل شریک بوده و اخیرا سهم خارجیها را به ۳۰ درصد کاهش داده وشرکتهای بزرگ نفتی نیز همکاری با قطر را به همکاری با ما ترجیح میدهند،
در حال حاضر از تمامی میادین نفتی قطر اطلاعات کاملی وجود دارد اما از پارس جنوبی اطلاعاتی دردست نیست و فقط طبق آنچه اطلاعات بانک جهانی انتشار داده قطر ۴ تا ۶ فاز بیشتر از ما تولید میکند،
آنچه واضح است ما در عسلویه ۳۰۰ میلیون مترمکعب تولید گاز داریم ولی قطر ۴۵۰ میلیون متر مکعب در روز تولید دارد و اگر بتوانیم شش فاز دیگر را به بهره برداری برسانیم معادل قطر خواهیم شد و عقب نمیمانیم ضمن اینکه قطر هیچ پروژه جدیدی تعریف نکرده است و دنبال توسعه جدید نیز نیست.
در هر حال ما نمیتوانیم به رقیب بگوییم چرا تولید میکنید چون او حق تولید دارد و توان این را دارد که میادین خود را توسعه داده و برداشت بیشتری داشته باشد مشکل از ماست که مسیری انتخاب کردهایم که منابع و امکانات لازم را نداریم و همچنین حاضر نیستیم از سرمایه مردم استفاده کنیم، بطوری که سه سال است که قرار است اوراق صکوک نفتی را بفروشیم ولی این کار را نمیکنیم، حاضریم که نفت را قطر از میادین مشترک ببرد اما حاضر نیستیم نفت صد دلاری را با قیمت ۸۰ دلار در اختیار مردم قرار دهیم میگوییم اگر فروش صکوک نفتی سود خوبی بدهد بانکها صدایشان در میآید و منابع از بانکها به سمت نفت میرود، در مورد عراق هم وضع بهتر نیست این کشور ۴۵۰هزار بشکه از آزادگان نفت برداشت میکند و ما فقط ۵۰ هزار بشکه برداشت داریم حال آنکه مدیران حاضر نیستند منابع را در اختیار مردم قرار داده و کاری کنند که منابع کشور غارت شود، ما در حال حاضر به جای ا ینکه به سمت منابع مردم روی آوریم فقط دنبال نتیجه مذاکرات ژنو هستیم.
ایلنا: ارزیابیتان از راه اندازی دوباره سوآپ چیست؟
در راهکارهایی که برای خروج از رکود تورمی دیده شده ظرفیت تجاری کشور دیده نشده چون در ظرفیت تجاری ترانزیت و سوآپ مجدد لحاظ شده است با راه اندازی سوآپ اشتغال ایجاد شده و سرمایه گذاری جدید به وجود میآید در حال حاضر بسیاری از و احدها از عراق فرآورده وارد و بعد از فرآوری به افغانستان و ارمنستان صادر میکنند کار عاقلانه این است که از وضعیت سوآپ استفاده کنیم و خوشبختانه با مذاکراتی که بین گمرک و پالایش و پخش شده این کار در حال انجام است و با رویه گمرک و وزارت نفت سوآپ ارزشی پذیرفته شده و قرار بر این است که قیمت گذاری را به جای شرکت نفت گمرک انجام دهد و وقتی سوآپ کننده بار را در شمال کشور میگیرد و در مرز عراق تحویل میدهد گمرک قیمت را به روز تعیین میکند در حال حاضر برای تامین سوخت زمستانی مذاکره شده که از ترکمنستان گاز بگیریم حتی آمادگی داریم که در مرز خراسان تحویل بگیریم و همچنین سوآپ مازوت عملا در حال راه اندازی است سوآپ LPG فعال شده زیرا تولید داخلیمان افزایش یافته در مورد سوآپ نفت نیز وزارت خانه قول داده که به سرعت تصمیم گیری شود.
همچنین به خاطر تعطیلی پالایشگاه بیجی در عراق کمبود شدید فرآورده در این کشور وجود داشته و شدیدا به گازوئیل و بنزین نیاز دارد اما با توجه به اینکه بنادر همکاری نمیکنند ما نمیتوانیم از این فرصت استفاده کنیم تا صادر کنندگان و تجار ایرانی بتوانند از کشورهای حاشیه خلیج فارس واردات داشته و به بازار عراق بفرستند، ضمن اینکه مخازن کشور ما برای صادرات است وچون فرآوردهای برای ترانزیت نساختهایم در این زمینه مشکل داریم و بیشتر دوشها خروجی بنادر است و ورودی به بنادر نداریم.
ما باید بتوانیم بازار عراق و افغانستان را پوشش دهیم اما متاسفانه ادراه بنادر و کشتیرانی همکاری نمیکنند درصورتی که اگر ترکیه در جایگاه ما بود سهم عمدهای از بازارعراق را گرفته بود اما سازمانهای ما چابک نیستند و از فرصتها استفاده نمیکنند و حاضر نیستند از استانداردها و چهارچوبهایی که هست با توجه به شرایط موجود استفاده کرده و انعطاف نشان دهند که اگر این کار را انجام میدادند با توجه به بازار بزرگی که در زمینه بنزین و گازوئیل در عراق ایجادشده استفاده میکردند و در این راستا بسیاری از تجار فعال شده و گمرکات و بنادر نیز در آمد بیشتری کسب میکردند با این وجود دو ماه است که دولت دستورات لازم را صادر کرده اما سازمان بنادر و کشتیرانی هنوز همکاری نکرده است.
البته در حال حاضر سوآپ گازوئیل به افغانستان شروع شده و به نظر میرسد در این زمینه دولت تجربه دولت سابق را دیده و سعی میکند فضا را باز کند اما هنوز ابهاماتی وجود دارد به طوری که سوآپی نفت خام مشخص نشده تکلیف سوآپ گاز روشن نشده در حالی که سواپ گاز نیز میتواند بیزینس خوبی برای کشور باشد. دولت باید راه را باز کند و به بخش خصوصی اجازه خرید گاز را بدهد تا بخش خصوصی توانمند شود باید از تجربیات دیگر کشورها استفاده کنیم مثلا زمانی بخش خصوصی ترکیه از ما کوچکتر بود اما با حمایتهای دولت بزرگ شده است در کشور ما نیز باید چنین فضایی ایجاد شود چرا که ایران در بهترین نقطه استراتژیک دنیا قرار دارد و باید از این ظرفیت در ترانزیت استفاده کند و به عنوان کریدور شمال و جنوب مطرح شود همچنین ما باید در زمینه سوآپ برق فعال باشیم و به عنوان هاب انرژی مطرح شویم.
اگر روابط بین الملل را توسعه دهیم ظرفیت تجاری میتواند برای کشور در آمدزایی کند اما ما برنامهای برای استفاده از ظرفیت تجاری نداریم.
ایلنا: و سوال آخر اینکه نظرتان راجع به بورس انرژی چیست؟ آیا درست بود که عمر آن فقط در حد ۴ یا ۵ باشد؟
قانون بورس این است که اگر برای قیمت داده شده خریداری وجود نداشته باشد باید در قیمت تجدید نظر گردد، بورس یک نهاد بین المللی است که چهارچوبهای خاص خود را دارد اما ما یک بورس ایرانی درست کردهایم، قیمت را اعلام میکنیم اگر کسی خرید هم نکرد اشکال ندارد در حالی که هیچ جای دنیا اینگونه نیست در صورتی که روال کار به این شکل است که اگر خریدی در بورس نشد قیمتها پایین بیاید و رقابتی شود اما بورس ما بورس نیست ابزاری در دست دولت است، حاضریم LPG را در خط لوله گاز شهری بزنیم اما حاضر نیستیم آن را به قیمت واقعی در بورس بفروش برسانیم، الان گاز مایع از عراق ۱۰۰ دلار زیر قیمت ایران تحویل میشود و ما از ترس نهادهای نظارتی گاز LPG را وارد خط لوله میکنیم و مثل گاز شهری میفروشیم اما حاضر نیستیم با قیمت رقابتی در بورس عرضه کنیم، تازمانی که این روند ادامه داشته باشد بورس راه نمیافتد، زیرا روحیه نفت این نیست که بورس فعال شود فقط از فشار قانون و مقررات کالای خود را وارد بورس میکنند اما یک قیمتی اعلام میکند که کسی نمیخرد و بعد کالایش را از بورس خارج میکند و به سیستم خودش برمی گردد و میگوید کسی خرید نکرد.