خبرگزاری کار ایران

شب نجف دریابندری با حضور تقوایی، موحد، شایگان، باطنی و مصطفی ملکیان برگزار شد

asdasd
کد خبر : ۱۶۲۳۴۱

نویسندگانی مثل نجف به ما می‎گویند به اسامی که برای ما خیلی مهم‎ و بزرگ هستند و در واقعیت‎شان هم چنین هستند، می‎توان نگاه واقع‎بینانه و انتقادی داشت.

شب نجف دریابندری صد و پنجاه و ششمین شب از شبهای مجله بخارا بود که با همکاری بنیاد فرهنگی هنری ملت، مرکز دایره‎العمارف بزرگ اسلامی و بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار عصر چهارشنبه سوم اردیبهشت ۱۳۹۳ برگزار شد.

به گزارش ایلنا؛ در این شب علاوه بر ناصر تقوایی، محمدعلی موحد، داریوش شایگان و مصطفی ملکیان شخصیت‎هایی همچون جلال خالقی مطلق، سیروس ابراهیم‎زاده، حسین محجوبی، جمشید ارجمند، پرویز کلانتری، محبوبه مهاجر، محمود امیدسالار، رضا جعفری و… شرکت داشتند و نمایشگاهی از کتاب‎های دریابندری نیز برقرار بود.

علی دهباشی با خوش‎آمد گویی به استاد دریابندری و سخنرانان و همه حاضران این نشست را آغاز کرد و سپس از دکتر محمدعلی موحد به عنوان نخستین سخنران دعوت کرد تا از نجف دریابندری سخن بگوید.

دکتر موحد سخنان خود را اینگونه آغاز کرد: «تصور می‎کنم آقای دهباشی به دو ملاحظه خواستند من این همایش را افتتاح کنم. یکی ملاحظۀ سن و سال من و دیگری ملاحظۀ سابقۀ ارادت من به نجف دریابندری که درست شصت و سه سال از آن تاریخ می‎گذرد. خودش اصلاً یادش نیست. کم نیست شصت و سه سال.

من اینجا دو نکته از ویژگی‎های نجف را می‎خواهم یاد بکنم. اول آن که نجف آدمی است خودآموز، به معنی خودآموخته. خود استاد خود بوده. خود کشته و خود دُروده. به تعبیر نظامی کباب از ران خود خرده. گر به ز خود گلبنی دیدمی / گل سرخی را زرد از او چیدمی. از ران خود خورد باید کباب. از آنها نیست که متاعشان تفاخر به حضور چند صباحی در سر کلاس فلان احیاناً و گذراندن رساله‎ای با یکی از آن اساتید خلاصه شود و از همین رو سخنش از باد و بروت فضل فروشی و علامه نمایی خالی است. نظام رسمی تعلیماتی معمولاً با مقدار زیادی خودنمایی و اظهار فضل و معلومات توأم است. اگر موضوعی را عنوان می‎کنند نه برای آن است که در ایضاح آن بکوشند، بلکه اطلاعات و معلومات خود را به رخ خواننده می‎کشند. چنین چیزی در نجف نیست. او در نوشته‎هایش مثل یک دوست با شما حرف می‎زند. در پی هیچ کشفی نیست. در مصاحبت او احساس ثقل و سنگینی نمی‎کنید.»

وی در ادمه پس از تشکر از علی دهباشی برای فراهم کردن این فرصت گفت: «در این دوره و زمان که ما هستیم، سرعت حیرت‎‌انگیز و فوق‎‌العاده و هولناک تحولات چنان است که پیوند میان نسل‎ها در کمترین مسافت و کوتاه‎ترین زمان پیوند می‎گسلد. پدر و پسر چنان با هم بیگانه می‎شوند که زبان یکدیگر را نمی‎فهمند. در چنین محشری که بر پا شده، نویسنده‎ای که امروز چیز می‎نویسد و مورد توجه عامه قرار می‎گیرد، هر دم در خطر آن است که مخاطبان خود را از دست بدهد و رابطه‎اش با نسل‎های بعدی قطع بشود. نجف از معدود نویسندگانی است که من فکر می‎کنم تا حدود زیادی در این میدان موفق عمل کرده است. نجف همواره مورد توجه و علاقۀ جوانان بوده. به همین جهت از همان شصت و چند سال پیش در باشگاه ایران شرکت نفت جوان‎ها برایش کف می‎زدند و جوان‎ها هنوز پای منبر ایشان هستند. نجف جذابیتش را در میان جوانان از دست نداده است. به همین جهت من فکر می‎کنم که من و امثال من در این همایش در سخن گفتن به حداقل قناعت کنیم و عرصه را برای جوانان باز بگذاریم تا بیایند و دربارۀ شناختی که از نجف دارند، از جایگاهی که او در میان جوانان دارد سخن بگویند.»

وی افزود: «در این همایش جای محمد زهرایی خالی است. محمد زهرایی در سال‎هایی که نجف به لحاظ جسمی و روحی دچار بحران شدید بود با نهایت مهر و شفقت مواظب حال او بود. اگر مراقبت‎ها و مهربانی‎های او نبود، شاید امشب ما سعادت آن را نداشتیم که نجف را در میان خود ببینیم. پس درود می‎فرستیم به روان محمد زهرایی و یاد او را گرامی می‎داریم که شرط محبت و رفاقت به جای آورد. ای کاش اجل مهلتش می‎داد و امشب در بزرگداشت نجف با ما بود. پس بیایید با حافظ شیراز هم آواز شویم و بخوانیم به یاد رفتگان و دوستداران:

رفیقان قدر یکدیگر بدانید چو معلوم است شرح از بر بخوانید

مقالات نصیحت‎گو همین است که حُکم‎انداز هجران در کمین است.

در ادامه محمود دولت آبادی از دریابندری و کتاب‎هایش سخن گفت: «سلام بر دوستان. من اول قصد داشتم به جای صحبت در اینجا داستان یک گل سرخ برای امیلی را بخوانم که یکی از آثار بی‎نظیر ادبیات مدرن است، هم تراز آثار کافکا و رومن گاری. و همه را غافلگیر کنم که مگر ممکن است در یک جلسه‎ای کسی بیاید و داستانی برای همگان بخواند؟ اما به نظرم رسید که شاید امکانش نباشد.»

وی سپس افزود: «وقتی برمی‎گردی و به آثار واقعاً دوستانۀ نجف دریابندری چه اصطلاح واقعاً زیبایی آقای دکتر موحد به کار برد وقتی به ذهنت مراجعه می‎کنی، می‎بینی از آقای دریابندری علاوه بر آن تنفس هوا نکات مهمی یادگرفتی. یکی از آن نکات را می‎خواهم با اسنادش برای شما بگویم. نجف دریابندری به من یاد داده است که می‎شود همۀ ارزش‎ها را دید، شناخت و درباره‎شان داوری واقع‎بینانه کرد. نجف به من یاد داده است که هیچ پدیده‎ای مهم‎تر از خود آن پدیده نیست. وقتی یک مبحثی را مطرح کرده است. در مورد بوف کور، نجف برای نخستین بار نگاه دیگری را به بوف کور باز کرد و به زودی هم بسته شد. نگاهی که آدم‎هایی مثل من را از آن احوالات مجذوبیتِ صرف نسبت به یک نویسنده و نسبت به یک اثر واداشت که دور بشویم، فاصله بگیریم و واقع‎بینانه‎تر نگاه بکنیم. این کار را با نویسندگان خارجی که آثارشان را ترجمه کرده است هم کرده. با فلاسفه هم کرده. شما اگر می‎خواهید که همینگوی نویسنده مهم قرن بیستم آمریکا را بشناسید باز هم می‎بایستی به پیشنهاد من، به ترجمه‎ها و نقطه‎نظرهای انتقادی نجف توجه کنید. اگر می‎خواهید که ویلیام فاکنر را بشناسید باز هم می‎بایستی به نگاه دریابندری دقیق بشوید. و اگر بخواهیم دکتروف را بشناسیم به طریق اولی. یادم هست زمانی کتاب بیلی باتگیت اثر دکتروف را می‎خواندم. مقدمه‏ای را نجف دریابندری در این کتاب نوشته و گفت‎وگویی را با نویسنده ترجمه کرده که به مرا به یاد بیتی از سعدی انداخت. در آن گفت‎وگو نویسنده می‎گوید در دانشگاه‎های ما نویسنده زاده نشده است. از این دانشگاه‎ها آنچه بیرون آمده معلم نویسندگی بوده و من چطور یاد حرف سعدی نیفتم که می‎گوید: از مدرسه برنخاست هیچ اهل دلی. یا وقتی نجف درباره یکی از کارهای همینگوی صحبت می‎کند. این کتاب فقط پیرمرد و دریا نیست، این کتاب شناسنامۀ همینگوی هم هست»

دولت‎‎آبادی در اینجا جملاتی را از مقدمه دریابندری بر این کتاب خواند و در ادامه افزود: «نویسندگانی مثل نجف به ما می‎گویند به اسامی که برای ما خیلی مهم‎ و بزرگ هستند و در واقعیت‎شان هم چنین هستند، می‎توان نگاه واقع‎بینانه و انتقادی داشت.»

منوچهر انور سخنران بعدی بود که از نخستین آشنایی‎اش با انتشارات فرانکلین، همایون صنعتی‎زاده و پس از آن ورود دریابندری به این انتشارات حکایت کرد: «… زمانی که من پیشنهاد همایون صنعتی زاده را پذیرفتم و به انتشارات فرانکلین رفتم، نخست کارم کتابخوانی و تهیه گزارش برای کتاب‎ها بود اما بعد از آن طبق خواسته صنعتی زاده به ویراستاری که در آن موقع کاری نو در ایران بود پرداختم، طولی نکشید که فهمیدم کاری نیست که بتوان به تنهایی و یک تنه انجام داد و به صنعتی زاده گفتم که باید کسان دیگری را به این مجموعه آورد و او نیز بلافاصله پذیرفت و به این ترتیب بود که نخست دکتر فتح‎الله مجتبایی آمد و پس از آن به دنبال معرفی دکتر عبدالرحیم احمدی با نجف دریابندری آشنا شدم و همین آشنایی سنگ بنایی شد که نجف به فرانکلین بیاید و همکاری با این مؤسسه را به عنوان ویراستار آغاز کند.»

پس از آن دکتر ایرج پارسی نژاد «در فضائل استاد نجف دریابندری» سخن راند: «من در این پنجاه سالی که با نجف دریابندری انیس و مونس بوده‎ام و پدران ما نیز با هم رفاقتی خالصانه مخلصانه داشته‎اند، به علت حشر و نشر خانوادگی، و همکاری در مؤسسه فرانکلین و ارادت و اعتقاد به او، به سوادش، به شعور و شرفش، به قدرت فکر و حدّت ذهنش حرف‎های زیادی دارم که در این فرصت کوتاه نمی‎گنجد.

آن قدر هست که می‎توانم بگویم " نجف دریابندری " مثل اسمش یگانه است. خلقیاتش، حرف‎هایش، روایتش، طنز و ترجمه‎اش همه خاص خود اوست. اما من در اینجا ترجیح می‎دهم به آثار مکتوب او اشاراتی بکنم» و در ادامه دکتر پارسی‎نژاد به طبقه‎بندی آثار نجف دریابندری پرداخت.

سپس علی دهباشی از حسین معصومی همدانی دعوت کرد تا سخنران بعدی باشد و او نیز از «اصالت نجف دریابندری» حکایت کرد:

«دریابندری حدود شصت سال است که فعالیت مستمر در زمینه ادبی از ترجمه تا دست نوشته داشنه است اما آن چه اهمیت دارد آن است که در برخورد با آثار اشخاصی چون نجف دریابندی و بسیاری از هم نسلان او اصالت باقیست چراکه ایشان اشخاصی خودآموخته‎اند و کار و زندگیشان در پی هم‎اند که البته این کیفیت در آدم مَدرسی دانشگاهی وجود ندارد. همدانی این کیفیت قریحی فرهنگی را فهم اصالت نامید و بیان کرد که نجف دریابندی در تمامی وجوه کاری خود از این اصالت بهره برده است چنانچه همه می‎دانیم که او دانشگاه نرفته و خود آموخته است.»

وی سپس افزود: نثری مثل نثر دریابندری، نثری نیست که صرفا در اثر خواندن کتابها حاصل شود. اگر این تجربه زیستن در قالب نثر او وجود نداشت شاید می توانست مثلا تبدیل شود به نویسنده ای مقلد نثر قاجاری در دوران معاصر. نثر آن دوران یک ظاهری به بعضی اصطلاحات و نامه ها و اشیا می چسباند و نیز سعی بر تکرار آنها داشت، در صورتیکه نثر دریابندی تکرار هیچیک از متون کلاسیک فارسی نیست و نثری تقلیدناپذیر است و اگر کسی بخواهد به سبک دریابندی بنویسد نمونه موفقی بیرون نخواهد داد و تنها که کاری که با نثر او می‎توان انجام داد، همان کاریست که وی با نثرهای دیگر انجام داده است که همانا غوطه‎ای‎ست عمیق در عمق نثر و استفاده از بهرۀ ماحصل این تجربه در اثر خود.

نثر نجف دریابندی نه تنها از جاهای مختلف سنت ادبی فراهم آمده بلکه از تجربه زندگی مؤلف به درجه خلوصی رسیده که روان و ساده منظور را به مخاطب منتقل می کند.

دهباشی در ادامه به طنز خاص دریابندری اشاره کرد و گفت: طنز او نیز در نثر خاص است ونه از آن دسته طنزهای نثر علمی که صرفاً تکراری تقلیدی است و از درونمایه نویسنده نمی‎جوشد.» معصومی همدانی در ادامه افزود «کتاب مستطاب آشپزی دریابندی یک اثر کلاسیک از نثر فارسی خواهد بود چرا که بسیاری از موارد که در حال از بین رفتن بوده در این کتاب جمع آوری شده است و شیوۀ بیان کتاب از نوع فارسی گویا و سالمی است که قادر است بسادگی منظورش رابیان کند و به غیر از نحوه و دستورالعمل طبخ، بهره ادبی نوعی نگارش فارسی نیز به مخاطب منتقل می شود.

وی پس از توضیحی درباره نقدهای دریابندری سخن خود را اینگونه به پایان رساند: در ترجمه های او که تماماً ترجمه آثار برجسته ای‎ست باز با او که ما را سهیم کرده همراه می‎شویم و از او می‎آموزیم چرا که نجف دریابندی هیچگاه خود را پشت الفاظ و القاب پنهان نکرده است.

صفدر تقی‎زاده سخنران بعدی بود که از «شخصیتی شاخص و دوست داشتنی» سخن گفت:

«سلام بر دوستان عزیز و قدرشناس. آن طور که از قراین برمی‎آید، در جوامع مختلف بشری در هر دهه یا چند دهه‎ای کسانی ظهور می‎کنند با نوعی ادراک غریزی یا قریحه ذاتی که اگر در مسیری درست بیفتد، آثاری عالیقدر و ماندگار به جای می‎گذارند و مایه افتخار سرزمین خود می‎شوند. عده‎ای هم البته هستند که با تمرین و کار مستمر و زیاد چیزهایی فرامی‎گیرند و با نوعی فوت و فن اکتسابی آثاری می‎آفرینند. دریابندری بی‎شک از دستۀ نخست است» تقی‎زاده در ادامه از روزهای زندگی در آبادان و حشر و نشر با دریابندری و کار در نشریه دبیرستان رازی آبادان حکایت کرد.

پس از آن نوبت به ناصر تقوایی رسید تا خاطراتی را از سال‎های زندگی در آبادان روایت کند:

«آقای تقی‎زاده از مدرسه رازی حرف ‎زدند، من هم با تفاوت ده سال در همین مدرسه درس خواندم. عاشق خلاصه داستان فیلم‎هایی بودیم که قرار بود در سینمای شرکت نفت آبادان به نمایش دربیاید. این فیلم‎ها دوبله به فارسی نبود. این فیلم‎ها به زبان اصلی نمایش داده می‎شد و اکثر ما زبان انگلیسی نمی‎دانستیم و در خبرهای روز همیشه خلاصه‎ای بود از این فیلم‏ها تا بقیه با این فیلم‎ها آشنا بشوند که خودش برای ما راهنمایی بود تا فیلم‎ها را بفهمیم. من فکر می‎کنم گاهی دست تقدیر جوری عمل می‎کند که تمام چیزهایی که عیب و ایراد آدم هستند در زندگی‏اش کارگشا می‏شوند. یکی از همین مسائل همین زبان انگلیسی و تماشای فیلم و همین خلاصه داستان‎هاست برای من. فیلم‎ها در دو سانس در سینما تاج آبادان نمایش داده می‎شد و نمایشش تقریباً همزمان بود با تولیدشان در آمریکا یا اروپا با فاصلۀ چند ماه. به نوعی خلاصه داستان‎هایی که نجف دریابندری آنها را می‎نوشت ندانستن زبان انگلیسی را برای ما جبران می‎کرد. و من غیاباً یک آشنایی خیلی نزدیکی با نجف پیدا کرده بودم بدون آن که خودش را دیده باشم. همان طور که آقای تقی زاده در آن روزنامه کار می‎کرد، یک دوره آقای گلستان آنجا بود، یک دوره هم آقای صفریان.

تقوایی در پایان گفت: «خلاصه داستان‎ فیلم‎ها که برگرفته از نگاه نجف بود، به من تربیتی در تماشای فیلم داد. من فیلم را از دیالوگ‎هایی که رد و بدل می‎شد نمی‎فهمیدم. من فیلم را از ساختارش می‎فهمیدم و این مثل یک میراثاز همان دوران برای من باقی ماند.» تقوایی در ادامه افزود: «مهم‎ترین ویژگی نجف آن است که مترجمی را به عنوان کسب و کار انتخاب نمی‏کند. ترجمه عشق زندگی‎اش بود. کتابی را که خوانده بود، مال خود می‎کرد و یک بار تحریرش می‎کرد. و این میراثنجف دریابندری است در ادبیات ما و نه تنها در ادبیات ما بلکه در بقیۀ هنرها.»

پخش قسمتی از فیلم مستند «باز هم زندگی» کار بیژن بیرنگ با تدوین محمد حمزه‎ای یکی دیگر از بخش‎های این مراسم بود و کلیپی از دریابندری و آثارش ساخته مجید عاشقی نیز به نمایش درآمد.

و سپس پرتره نحف دریابندری کار فخرالدین فخرالدینی توسط ایرج پارسی نژاد و ناصر تقوایی به وی اهدا شد. و پس از آن نجف دریابندری از مجله بخارا و سخنرانان و تمام حاضران برای برپایی این مراسم تشکر کرد.

پایان بخش شب نجف دریابندری اجرای موسیقی جنوب ایران توسط گروه لیان به سرپرستی محسن شریفیان بود.

نرم افزار موبایل ایلنا
ارسال نظر
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان
      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
      پیشنهاد امروز