در گفتوگو با سه عضو هیئت مدیره کانون نمایشنامهنویسان ایران مطرح شد؛
انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی، حامل یک هشدار فرهنگی/ برخی هتاکیها ناشی از اتحادی پنهان برای ایجاد گسست در جامعه تئاتر است
رئیس هیئت مدیره کانون نمایشنامهنویسان ایران درباره انتقادهای مطرح شده درباره نتایج انتخاب آثار برتر نمایشی میگوید: این حرفها پیشینهای دوساله دارد. برخی به ما میگویند شما خودتان را کاندیدا نکنید تا ما در انتخابات رأی بیاوریم. آنها کارشان این است که با جوسازی و پرخاشگری فضا را ملتهب کنند. همچنان که به بهانه نقد به بسیاری از هنرمندان شاخص تئاتر کشور پرخاش و اهانت میکنند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، حین و پس از برگزاری هشتمین جشن انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران نقدهای متعددی نسبت به آن مطرح شد. این انتقادها را در گفتگو با سه عضو هیئت مدیره کانون نمایشنامهنویسان خانه تئاتر، محمدامیر یاراحمدی (رئیس کانون نمایشنامهنویسان خانه تئار ایران)، بهزاد صدیقی (نایب رئیس کانون و دبیر هشتمین دوره انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران) و سلما سلامتی (دبیر اجرایی هشتمین دوره و سخنگوی کانون) مطرح کردیم.
پیشینه جشن انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران به چه سالی برمیگردد و در دوره نخست با چه نوع حمایت مالی برگزار شد؟
محمدامیر یاراحمدی: در سال 1384 دکتر خسرو نشان (رئیس وقت مرکز هنرهای نمایشی) از هیت مدیره کانون نمایشنامهنویسان خانه تئاتر ایران که ریاست آن را آقای بهزاد فراهانی برعهده داشت، دعوت کرد تا درباره راهاندازی جایزهای در بخش ادبیات نمایشی ایران گفتوگو کنیم. پس از این نشست و موافقت طرفین مقرر شد تا با تشکیل شورای متشکل از نمایشنامهنویسانی چون آقایان زندهیاد اکبر رادی، بهرام بیضایی، بهزاد فراهانی، محمد یعقوبی، نادر برهانیمرند، عباس شادروان و تعدادی دیگر ازجمله خود من تفاهمنامهای برای این همکاری تنظیم شود. تفاهمنامهای که هیئت مدیره کانون را موظف میکرد که در هرسال با حمایت مالی مرکز هنرهای نمایشی، جایزه ادبیات نمایشی با عنوان انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران برگزار کند. در دوره نخست، مدیر وقت مرکز هنرهای نمایشی کاملا از جشن انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران حمایت کرد و به تعهدات مالی خود، به طور کامل عمل کرد و با مشارکت و همکاری بسیاری از بزرگان تئاتر، جایزه ادبیات نمایشی ایران به شکل مطلوبی برگزار شد. اما در دوره دوم و با تغییر مدیریت مرکز هنرهای نمایشی از میزان این حمایت مالی کاسته شد و در سالهای بعد نیز با ادامه این کاهش بودجه و بهرغم تلاش هیئت مدیره کانون برای تأمین بودجه از طریق منابع دیگر، برگزاری آن با دشواری مواجه شد و در نهایت در برگزاری آن چهار سال وقفه ایجاد شد. اما در سال گذشته هیئت مدیره کانون مصمم شد تا جایزه ادبیات نمایشی را احیا کند و پس از گفتوگو با آقای مهندس مهدی شفیعی (ریاست کنونی مرکز هنرهای نمایشی) و قول مساعد ایشان برای حمایت از این جایزه و همچنین با حمایت مالی خانه تئاتر، هشتمین دوره انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران پس از این وقفه چهار ساله در پاییز امسال برگزار شد.
بهزاد صدیقی: لازم است در اینجا اشاره کنم که بودجه دوره اول جشن انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران 70 میلیون تومان بود اما در دورههای مختلف این بودجه کاهش پیدا کرد تا اینکه در دوره هفتم این بودجه به حدود30 میلیون تومان رسید. یعنی بودجه 70 میلیونی 12 سال پیش، با وجود تورم در هر دوره کاهش هم پیدا کرد. با این حال هیئت مدیره کانون خود را متعهد میداند که بهعنوان یکی از مأموریتهای خود براساس اساسنامه، این جشن را برگزار کند.
وظایف کانون نمایشنامهنویسان خانه تئاتر ایران در برگزاری جشن انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران در چه محدودهای است؟
محمدامیر یاراحمدی: براساس آییننامه اجرایی جایزه ادبیات نمایشی، نخستین وظیفه هیئت مدیره کانون برآورد و تأمین هزینههای لازم برای برپایی مراسم و سپس انتخاب دبیر و تشکیل شورای سیاستگذاری است. این شورا که با تعدادی از اعضای هیئت مدیره وقت کانون و دو نفر از هنرمندان فعال در حوزهی ادبیات نمایشی تشکیل میشود علاوه بر تدوین سیاستهای فرهنگی در هر دوره، انتخاب هیئت داوران بخشهای مختلف را هم برعهده دارد. در واقع وظیفه اصلی کانون نمایشنامهنویسان فراهم ساختن ابزار و اسباب لازم برای انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران است که پس از انتخاب دبیر، انجام کارها به او سپرده میشود.
نمایشنامههایی که در این دوره ارزیابی شدند دقیقا مربوط به چه بازه زمانی بود؟
بهزاد صدیقی: براساس فراخوان هشتمین دوره انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران از ناشران خواستیم آثاری را که در بازه زمانی چهار سال گذشته یعنی از فروردین ماه سال 92 تا اسفندماه سال 95 چاپ کردهاند، به دبیرخانه این دوره معرفی کنند. البته براساس تغییرات آییننامه که در دوره هفتم به وجود آمد، قرار بود این مسابقه به جای هر سال برگزار شدن هر دو سال یکبار برگزار شود که به دلیل نبود بودجه و مشکلات مالی نتوانستیم دوره هشتم را در سال 94 برگزار کنیم. به همین دلیل نیز دوره هشتم پس از چهار سال وقفه در امسال برگزار شد.
هیئت داوران هر دوره چگونه انتخاب میشوند؟ چون ایرادی که به نوع داوری میگیرند این است که انتخابها چندان درست نبوده!
محمدامیر یاراحمدی: همانطور که گفته شد، هیئت داوران هر بخش با مشورت و موافقت شورای سیاستگذاری انتخاب میشوند. طبق آییننامه اجرایی جایزه ادبیات نمایشی، دبیر و اعضای شورای سیاستگذاری از شرکت در مسابقه و داوری منع شدهاند که این از نقطه قوتهای این داوری است. در طول هشت دوره بسیاری از نمایشنامهنویسان و داستاننویسان و پژوهشگران و کارگردانهای صاحبنام در این ارزیابی فرهنگی با کانون همکاری داشتهاند و آرای اعلام شده محصول اراده و کارشناسی فنی آنها بوده است. شاید در برخی موارد آرای داوران اقناعکننده نبوده و میتوان بر آنها خرده گرفت. اما در هر داوری دیگری هم احتمال لغزش و خطا وجود دارد و این واقعیتی ناگزیر است. به هرحال هیئت مدیره کانون نمایشنامهنویسان صرفا وظیفه دارد امکان داوری را فراهم سازد و با اعتماد به اهلیت علمی و اخلاقی داوران از استقلال و رأی آنها حفاظت کند. به خاطر دارم در یکی از دورههای گذشته، که هنوز آثار چاپ نشده مورد ارزیابی قرار میگرفت و زندهیاد استادمحمد هم داور آن دوره بود، نمایشنامهای رتبه نخست را کسب کرد که با سیاست دولت در حوزه ممیزی منافات داشت. اما کانون مسئولیت رأی داوران را پذیرفت و آن را به عنوان نمایشنامه برگزیده اعلام کرد. حتی قبل از اعلام رأی از طرف مرکز هنرهای نمایشی از ما خواسته شد تا رای داوران جابه جا شود که در غیر این صورت آنها به تعهد خود در مورد چاپ نمایشنامه برگزیده، عمل نخواهند کرد. در پاسخ گفتیم که ما امانتدار رأی داوران هستیم حتی اگر باعث شود مرکز هنرهای نمایشی از انجام تعهد خود در موافقتنامه سر باز زند.
بهزاد صدیقی: تا دوره سوم روند برگزاری این جشن اینگونه بود که هم نمایشنامههای چاپ شده و هم نمایشنامههای چاپ نشده داوری میشد و آثار برگزیدهی چاپ شده را با حمایت مرکز هنرهای نمایشی منتشر شود. اینکه چرا امسال چند نفری از هیئت مدیره کانون نمایشنامهنویسان خانه تئاتر گلایه میکنند یا چرا رأی داوران بخش نمایشنامههای ترجمه شده اینگونه بوده، این نقطه قوت کار ماست نه نقطه ضعف. چون بایستی به رأی و نظر هیئت داوران احترام بگذاریم.
ارزیابی و بررسی نمایشنامههای چاپ شده این فرصت را فراهم میکند تا هر سال از خود بپرسیم که آیا نمایشنامهنویسی ما به نسبت راهی که در تاریخ پیمودهایم، رشد کیفی و پیشرفت مناسبی داشته است یا خیر؟ و اگر خیر به چه دلیل؟
یکی از انتقادهای مطرح شده در این دوره، کیفیت نازل آثار شرکت کننده بود. در این باره چه توضیحی دارید؟
محمدامیر یاراحمدی: البته من با این نظر موافق نیستم و معتقدم نمایشنامههای درخشان بسیاری در میان آثار شرکت کننده وجود داشت که برآیند چهار سال نمایشنامهنویسی ما در قالب کتاب بود. با این حال اگر صحبت شما نسبتی با واقعیت داشته باشد گرچه باعث تأسف است، اما نشان میدهد که جایزه ادبیات نمایشی تا چه اندازه میتواند روشنگر و راهگشا باشد. مسلما ارزیابی و بررسی نمایشنامههای چاپ شده این فرصت را فراهم میکند تا هر سال از خود بپرسیم که آیا نمایشنامهنویسی ما به نسبت راهی که در تاریخ پیمودهایم، رشد کیفی و پیشرفت مناسبی داشته است یا خیر؟ و اگر خیر به چه دلیل؟
سلما سلامتی: اگر عدهای میگویند سطح و کیفیت نمایشنامهها نازل یا ضعیف است، این واقعیت نمایشنامهنویسی و آثار چاپ شده ماست. این آثار داوری میشوند و داوران هم میتوانند سلیقهشان را اعمال کنند یا نکنند. رسانهها یا کسانی که به رأی داوران اعتراض دارند، میتوانند بعد از برگزاری این ارزیابی فرهنگی-هنری با داوران صحبت و موضوع را آسیبشناسی کنند. اما اینکه بخواهند کانون را متهم کنند که چرا جایزه ادبیات نمایشی را به این شکل برگزار کرده یا چرا رأیها اینگونه است، چندان منطقی به نظر نمیرسد و دور از انصاف است.
انتقاد دیگری که متوجه جایزه ادبیات نمایشی شد این بود که چرا داوری فقط در حوزه آثار چاپ شده است؟
محمدامیر یاراحمدی: به دو دلیل. نخست اینکه با امکانات و بودجه اندک نمیتوانستیم سازوکار لازم را برای ارزیابی آثار چاپ نشده از سراسر کشور فراهم کنیم و دوم اینکه اغلب نمایشنامههای چاپ نشده از کیفیت قابل قبولی برخوردار نبودند و نمایشنامهنویسان باتجربه نیز تمایلی به شرکت در این بخش نداشتند. به پیشنهاد آقای محمد یعقوبی که در آن زمان از اعضای هیات مدیره کانون بود، مقرر شد تا با توجه به مسئولیت صنفی و امکانات موجود این ارزیابی فرهنگی به آثار چاپ شده اختصاص یابد و در این بخش متمرکز شود.
بهزاد صدیقی: شما اگر نگاه کنید در همه مسابقات نمایشنامهنویسی حرفهای و جدی دنیا نمایشنامههای منتشر شده و چاپ شده مورد ارزیابی قرار میگیرند، چون این آثار قبلا منتشر شده و در معرض قضاوت عمومی قرار گرفتهاند. اغلب مسابقات و جوایز ادبی معتبر بینالمللی مثل جایزههای بوکر، پولیتزر، قلم (پن) و ... و حتی جایزه نوبل ادبی که در هر دوره نوبل ادبی داستان، شعر، نمایشنامه ارزیابی میشود اما ممکن است یکی از این سه نوع ادبی جایزه بگیرد، آثار منتشر شده و چاپ شده را مورد ارزیابی و قضاوت قرار میدهند. درواقع استانداردهای جهانی مسابقات نمایشنامهنویسی در حوزه آثار چاپ شده است. برای نزدیک شدن یا رسیدن به سطح استانداردهای جهانی ناگزیریم آثار چاپ شده را ارزیابی کنیم. از سویی دیگر مسابقات نمایشنامهنویسی آثار چاپ نشده در کشور ما کم برگزار نمیشود. جشنواره تئاتر فجر، جشنواره تئاتر دانشگاهی، جشنواره تئاتر عروسکی، جشنواره تئاتر سنتی آیینی و بسیاری دیگر از جشنوارههای تئاتری یا مسابقات نمایشنامهنویسی، مسابقه نمایشنامهنویسی برای آثار چاپ نشده برگزار میکنند. در واقع میتوان گفت خلائی در این زمینه نیست.
محمدامیر یاراحمدی: یکبار دوستی گفت یک نمایشنامهنویس جوان و با استعداد در بلوچستان هست که کانون باید او را از طریق جایزه ادبیات نمایشی کشف و به جامعه تئاتر معرفی کند. در پاسخ به ایشان گفتم حیطه فعالیت کانون نمایشنامهنویسان براساس آییننامهاش مشخص است و ما بایستی در فضای حرفهای و برای حمایت از منافع صنفی و فرهنگی این بخش تلاش کنیم. انتشار و چاپ کتاب فعالیتی حرفهای است و لذا ارزیابی نمایشنامههای چاپ شده با مأموریت صنفی و فرهنگی این تشکل صنفی هماهنگتر است و موجب پویایی و توسعه اقتصاد بخش حرفهای میشود. البته ما هم علاقهمندیم که استعدادهای جوان در اقصا نقاط کشور، کشف و شناسایی شوند اما این کار وظیفه دولت و دستگاه آموزشی است که با برخورداری از امکانات گسترده و بودجههای کلان، زمینه را برای شکوفایی چنین استعدادهایی فراهم کنند.
بهزاد صدیقی: وقتی اثری چاپ میشود، یعنی آن اثر در معرض دید و قضاوت عمومی قرار گرفته است. در معتبرترین مسابقات نمایشنامهنویسی دنیا هم آثار چاپ نشده را ارزیابی نمیکنند.
سلما سلامتی: در سالهای اخیر تئاتر بخش خصوصی هم راه افتاده و نمایشنامههای زیادی نوشته و تولید میشوند و روی صحنه میروند. در هر ماه حدود 100 تئاتر اجرا میشود که حداقل ده نمایشنامه از این 100 تئاتر، از آثار نمایشنامهنویسان ایرانی است. ما درنظر داریم از سالهای بعد این نوع نمایشنامهها را که در هیچ جایی ارزیابی نمیشوند، در فضای حرفهای بررسی و ارزیابی کنیم.
تمهیدی اندیشیدهایم که این نمایشنامههای چاپ نشده اما اجرا شده را همزمان با جشن هفتگی سالانه خانه تئاتر ارزیابی کنیم و به محک مسابقه بگذاریم
درحالیکه خود این پروسه هم نیازمند برنامهریزی و تأمین سرمایه و بودجه است.
بهزاد صدیقی: بله این خود البته نیازمند بودجه و برنامهریزی است. با این حال برای ارزیابی این نوع نمایشنامهها هم تمهیدی اندیشیدهایم که این نمایشنامههای چاپ نشده اما اجرا شده را همزمان با جشن هفتگی سالانه خانه تئاتر ارزیابی کنیم و به محک مسابقه بگذاریم. یعنی در زمان جشن هفتگی گرامیداشت روز جهانی تئاتر که هر سال توسط خانه تئاتر برگزار میشود، در شبی که به نمایشنامهنویسان اختصاص دارد، نمایشنامههای اجرا شده هر سال را با رأی گروهی از داوران که تعدادشان هم میتواند زیاد باشد، ارزیابی کنیم. این طرحی است که بنا داریم در صورت امکان آن را از سال آینده اجرایی کنیم.
محمدامیر یاراحمدی:در این زمینه ما احساس مسئولیت میکنیم اما اینکه بتوانیم انجامش دهیم یا نه، مستلزم تأمین بودجه است.
در موضوع داوران هم خوب است که توضیح دهید. با توجه به بودجه محدودتان آیا برای داوری به سراغ کسانی رفتید که داوری آثار این دوره را قبول نکرده باشند؟
محمدامیر یاراحمدی: بسیاری از همکاران ما حاضر نشدند با حقالزحمه اندک 487 اثر تألیفی را بخوانند و داوری کنند. چون خواندن حدود 500 نمایشنامه مستلزم صرف زمان زیادی بود و آنها را از فعالیتهای دیگرشان بازمیداشت. در نتیجه داوران از میان دوستانی انتخاب شدند که به رغم گرفتاریهای شخصی، به مسئولیت صنفی خود واقف بودند و دعوت کانون را برای همکاری پذیرفتند. اما زمانی که نام این دوستان به عنوان داور اعلام شد، برخی از اعضای کانون به مخالفت برخاستند بی آنکه توجه کنند اغلب این داوران نیز از اعضای کانون نمایشنامهنویسان خانه تئاتر هستند و اگر سوابق حرفهای و صلاحیت علمی آنها برای داوری از سایرین بیشتر نباشد، کمتر نیست.
بسیاری از همکاران ما حاضر نشدند با حقالزحمه اندک 487 اثر تألیفی را بخوانند و داوری کنند. در نتیجه داوران از میان دوستانی انتخاب شدند که به رغم گرفتاریهای شخصی، به مسئولیت صنفی خود واقف بودند و دعوت کانون را برای همکاری پذیرفتند
سلما سلامتی: افرادی که از آنها برای داوری دعوت به همکاری کردیم، همگی از استادان باتجربه بودند و اغلب از بین اعضای خانه تئاتر هستند. اگر امروز عدهای این داوران را قبول ندارند، خب برخی هم ممکن است آنها را قبول نداشته باشند. این یک نظر شخصیست. از نظر ما که در هیئت مدیره کانون نمایشنامهنویسان هستیم، هیچ کسی بر کسی دیگر ارجحیت ندارد مگر به واسطه تخصص و جایگاهی که در بلندمدت اثبات شده است. این اعترضها به نظرم نابه جا و بیشتر از روی تنگنظری است.
بهزاد صدیقی: در این دوره به دلیل مشکل و نبود بودجه، چهار سال در برگزاری این جایزه وقفه به وجود آمده بود. یکی از دلایلی که در انتخاب داوران این دوره کمی دست ما بسته بود این است که در طی این چهار سال بسیاری از نمایشنامهنویسان شناخته شده و حرفهای ما آثارشان چاپ شده بود و در مسابقه و ارزیابی این دوره شرکت کرده بودند. بنابراین ما نمیتوانستیم مثلا از افرادی همچون محمد چرمشیر یا محمد رحمانیان یا حمید امجد بخواهیم بهعنوان داور حضور داشته باشند. به افراد زیادی فکر کردیم که به عنوان داور حضور داشته باشند اما بعد متوجه میشدیم که در این دوره آن داور احتمالی ما خودش اثر چاپ شده دارد. در داوری بخش نمایشنامههای ترجمه شده هم همین مشکل را داشتیم. بنابراین دایره انتخاب داوران در این چهار سال برایمان محدودتر شده بود. اینها را باید درنظر گرفت. ضمن اینکه وقتی هر کسی وارد هر نوع مسابقهای میشود، در شکل خوشبینانهاش این است که 50 درصد امکان برنده شدن دارد ولی 50 درصد هم ممکن است برنده نشود. پس باید آن شخص شرکت کننده در چنین مسابقهای امکان 50 درصد برگزیده و انتخاب نشدن را در ذهنش درنظر بگیرد.
انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران، رصدی فرهنگی در عرصه نمایشنامهنویسی و حامل یک پیام و هشدار فرهنگی است
محمدامیر یاراحمدی: بهتر است از کلمه برنده و بازنده استفاده نکنیم. انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران، رصدی فرهنگی در عرصه نمایشنامهنویسی است. ممکن است نمایشنامه برگزیده با سایر آثار فقط چند امتیاز فاصله داشته باشد. بین چند کاندیدا اختلاف فاحشی وجود ندارد. گاهی جذابیت موضوع، دیالوگنویسی و یا رویکرد فرهنگی اثر باعث میشود امتیاز بیشتری کسب کند. به همین دلیل این مسابقه نیست، بلکه نوعی مراقبت و ارزیابی فرهنگی-هنری است و همانطور که قبلا هم گفتم فرصتی است برای آنکه به گذشته نگاه کنیم و بدانیم به نسبت راهی که در تاریخ پیمودهایم، چه کردهایم و چه میزان پیشرفت داشتهایم. نمایشنامهنویس برجستهای که چند سال پیش جایزه این جشن را دریافت کرد، میگفت «خوشحال نیستم نمایشنامهای که بیست سال از نوشتنش میگذرد هنوز جایزه اول را میگیرد.» این یعنی ارزیابی؛ یعنی هر نمایشامهنویسی باید از خود سوآل کند چرا بعد از بیست سال که از نگارش اثری میگذرد، همچنان آن اثر در اوج است؟ آیا این نمایشنامه از ویژگیهایی برخوردار است که سایر آثار نمایشی از آن خالی بودهاند و یا در این 20 سال نمایشنامهنویسی ما نتوانسته است قدمی جلوتر برود؟ این انتخاب حامل یک پیام و هشدار فرهنگی است. این به معنای این نیست که چه کسی اول یا دوم شده است. مهم این است که بدانیم در چه وضعیتی به سر میبریم و چه باید کرد.
انتخاب فقط یک اثر برگزیده، هم جزو اتفاقاتی بود که در همین دوره محقق شد؟
بهزاد صدیقی: براساس تغییرات در آئیننامه انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران که در دوره هفتم انجام دادیم و این آئیننامه را بازنگری و بهروز کردیم، به این نتیجه رسیدیم که در هر بخش از این جایزه (بخش نمایشنامههای تألیفی، بخش نمایشنامههای ترجمهشده و بخش پژوهش ادبیات نمایشی) فقط یک اثر را به عنوان اثر برگزیده اعلام کنیم. تغییرات این آییننامه را با شورای مشاوران آن دوره که آقایان محمد چرمشیر و علیرضا نادری هم در این شورا بودند، مطرح کردیم. قرار شد وقتی به نویسندهای جایزه میدهیم، مثل همه جوایز مهم دنیا فقط یک اثر انتخاب و برگزیده شود. وقتی فقط یک اثر انتخاب میشود، اعتبار آن جایزه بیشتر شده و همه تلاش میکنند خودشان را به آن عنوان برتر برسانند. به عنوان مثال با وجود اینکه در دنیا این همه نویسنده قَدَر داریم، اما مگر تاکنون چند نفر جایزه نوبل گرفتهاند؟ براساس این تغییرات در آییننامه و برای اینکه اعتبار و ارزش معنوی جایزه بالا رود، یک جایزه اصلی را مدنظر قرار دادیم و مقرر شد که از دو اثر دیگر تقدیر شود. اتفاقا فکر میکردیم چون برای نخستین بار است که یک اثر برگزیده داریم، نویسندگان آثار تقدیر شده معترض خواهند شد. مثلا وقتی در این دوره، اثر آقای محمد رحمانیان برگزیده نشد و جزو آثار تقدیر شده معرفی شد، ایشان هیچ اعتراضی نکرد و بسیار خوب و حرفهای برخورد کرد. حتی ایشان در طی این چند سال اخیر چند نمایشنامه چاپ کرده بود که میتوانست همه آنها را به دبیرخانه هشتمین دوره انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران ارسال کند، اما فقط نمایشنامه «اسبها»ی خود را به این دبیرخانه فرستاد، چون ایشان میداند در اینجا یک جریان حرفهای رخ میدهد و گروهی جریان نمایشنامهنویسی کشور را به صورت حرفهای و صنفی و بیطرف رصد میکنند.
محمدامیر یاراحمدی: مسلما هر نوع داوری قابل نقد است. اما موضوعی که باعث تأسف میشود، متوسل شدن برخی از همکاران ما به روشهای غیرفرهنگی است. این روزها تهمت، اهانت بیداد میکند. گستاخی لجام گسیختهای با عنوان نقد از سوی برخی اشخاص دیده میشود که یقینا هدفش ایجاد اختلال است و نه اصلاح. میگویند چون عدهای در مراسم اختتامیه هشتمین دوره شرکت نکردهاند، پس هیئت مدیره کانون نمایشنامهنویسان فاقد صلاحیت مدیریتی و حتی اخلاقی است. بله، عدهای به این مراسم نیامدند و این اولین بار نیست که این اتفاق میافتد. دلیل آن هم روشن است؛ برخی به رأی داوران اعتراض داشتند. عدهای در ارزیابی شرکت نداشتند و یا نام آنها در فهرست کاندیداها نبود. عدهای هم اساسا علاقهای به حضور در این نوع تجمعات ندارند و با همه چیز و ازجمله کانون مخالفند. اما عدهای از نمایشنامهنویسان و چهرههای شاخص و اعضای معتبر و فعال کانون هم دراین مراسم کوچک حضور داشتند که نشان میداد با همه نارساییهایی موجود، به اخلاق و همبستگی صنفی پایبند هستند و با کسانی که بر طبل نفاق و میکوبند، همسو و همنظر نیستند.
پس این اعتراضها پیش از داوری و اعلام نتایج آغاز شد؟
محمدامیر یاراحمدی: از زمان اعلام نتایج داوری مرحله نخست رأی هیئت داوران شروع شد. اما وقتی نتایج داوری این مرحله اعلام شد، اعتراضها شدت یافت. به نظرم ارادهای غیر فرهنگی پشت این قضیه وجود داشت.
معتقدید این اعتراضها سیستماتیک بود یا پراکنده؟
بهزاد صدیقی: یک عده و گروهی به دنبال این هستند که کوچکترین اشتباه یا نقصان و کاستی کار را بزرگ کنند و مدام در بوق و کرنا بدمند. نمیگویم کار ما بینقص بوده ولی مثل همه دورههای دیگر، همکاران این دوره تلاش کردند جشن هشتمین دوره انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران با کمترین اشکال و نقص برگزار شود. در بخش ترجمه، از ترجمه نمایشنامه مترجمی فقط قدردانی شد و ترجمه ایشان به عنوان ترجمه برتر انتخاب نشد؛ از همانجا اعتراضها شروع شد که چرا این اثر برگزیده نشد؟ یا مگر مترجم روسی داشتید که بتوانند آثار برگزیده را انتخاب کنند؟ سوآل من این است اگر در طول سال از 10 زبان مبدأ نمایشنامههایی به زبان فارسی ترجمه شود، میبایستی 10 داور به 10 زبان داشته باشیم؟ هیچ کجای دنیا این کار را نمیکند بلکه از سه یا نهایتا پنج مترجم با تجربه و مسلط به دو یا سه زبان دعوت میکنند تا آثار ارسال شده برای داوری را ارزیابی کنند. یکی از معترضان از چند روز قبل از اینکه مراسم اختتامیه برگزار شود، تلفنی تماس گرفت و تهدیداتی کرد. من در شورای سیاستگذاری گفتم به هیچوجه حاضر نیستم به داوران بگویم چنین اتفاقی افتاده و بخواهم که در رأی خود تجدیدنظر کنند. گفتم ما حق نداریم در رأی و نظر داوران هیچیک از بخشها دخالت کنیم و داوران هم کاملا در داوریشان آزاد بودند.
به منقدان داوری توضیح دادیم که به چه دلیل نمیتوانیم درخواستشان را بپذیریم و جابهجا کردن آرای داوران و یا خارج کردن متن از مسابقه پس از رأیگیری، عملی غیرفرهنگی و خلاف قوانین داوری است اما قانع نشدند و همچنان معترضند. البته چنین انتظارات و درخواستهای نامتعارف در انتخابات هیئت مدیره کانون نمایشنامهنویسان هم مطرح میشود. به ما میگویند شما خودتان را کاندیدا نکنید تا ما در انتخابات هیئت مدیره کانون نمایشنامهنویسان رأی بیاوریم
باتوجه به اینکه این اعتراضها به رأی داوران، قبل از اعلام رسمی بود و میگویید تماسهایی اتفاق افتاده؛ یعنی منشأ این حرفها برایتان مشخص بود. آیا شما تلاش کردید جلسهای برای گفتوگو با این افراد برگزار کنید؟
محمدامیر یاراحمدی: بله، گفتوگو کردیم و به ایشان توضیح دادیم که به چه دلیل نمیتوانیم درخواستشان را بپذیریم و جابهجا کردن آرای داوران و یا خارج کردن متن از مسابقه پس از رأیگیری، عملی غیرفرهنگی و خلاف قوانین داوری است. اما قانع نشدند و همچنان معترضند. البته چنین انتظارات و درخواستهای نامتعارفی در بخشهای دیگری چون انتخابات هیئت مدیره کانون نمایشنامهنویسان هم مطرح میشود. به طور نمونه به ما میگویند شما خودتان را کاندیدا نکنید تا ما در انتخابات هیئت مدیره کانون نمایشنامهنویسان رأی بیاوریم. وقتی در پاسخ میگوییم این خواسته شما نامعقول است، آشفته میشوند و هیئت مدیره کانون را به انواع تخلفات و ازجمله مهندسی کردن انتخابات متهم میکنند. این چه حرفی است؟ مگر انتخابات کانون با نظارت بازرس خانه تئاتر برگزار نمیشود؟ اگر تخلفی صورت گرفته باشد، قطعا خانه تئاتر انتخابات را باطل اعلام میکند. البته ممکن گفته شود که خانه تئاتر هم در این تقلب و تخلف شریک است که در این صورت دیگر حرفی برای گفتن نیست. چنین اشخاصی کارشان همین است که با جوسازی و پرخاشگری فضا را ملتهب کنند. همچنان که به بهانه نقد به بسیاری از هنرمندان شاخص تئاتر کشور پرخاش و اهانت میکنند. البته ما با برخی از آنها هم گفتوگو کردیم و علت این پرخاشگریها و حرمتشکنیها را جویا شدیم. گفتند که عدهای تئاتر کشور را به انحراف کشاندهاند و ما احساس مسئولیت میکنیم که عوامل این کجرویها را افشا کنیم. گفتیم این استنباط شماست و بسیاری با این نظر موافق نیستند. با این حال شما میتوانید آثار هرکسی را با رعایت ادب فرهنگی نقد کنید اما اجازه ندارید به شخصیت حقیقی آنها هتاکی و بیاحترامی کنید. متأسفانه این همکاران گوشی برای شنیدن ندارند و همچنان به این رویه غیراخلاقی و غیرقانونی ادامه میدهند. مسلما این سماجت سخیف و غیراخلاقی ناشی از وجود اراده و اتحادی پنهان برای ایجاد گسست در جامعه تئاتر است. نتیجه دسیسهچینی کسانی است که به دلیل نداشتن وجاهت و اعتبار فرهنگی از حضور در عرصههای عمومی پرهیز دارند و با نشستن در تاریکخانهها و واردکردن اشخاص ماجراجو و تشویق آنها به اهانت و افترا تلاش میکنند تا منافع فردی و احتمالا سیاسی و جناحی خود را تأمین کنند. لذا گفتگو کردن با چنین اشخاصی بیثمر است. آنها به دنبال اهدافی هستند که از طریق منطق و گفتگو حاصل نمیشود. با این همه کانون از گذشته تا امروز همواره تلاش کرده است تا با عبور از این موانع، مسیرهای نیازموده را بپیماید و در حد توان و اختیاراتش برای توسعه فضای فرهنگی کوشش کند.
به بهانه نقد به بسیاری از هنرمندان شاخص تئاتر کشور پرخاش و اهانت میکنند. این سماجت سخیف و غیر اخلاقی ناشی از وجود اراده و اتحادی پنهان برای ایجاد گسست در جامعه تئاتر است. نتیجه دسیسهچینی کسانی است که به دلیل نداشتن وجاهت و اعتبار فرهنگی از حضور در عرصههای عمومی پرهیز دارند و با نشستن در تاریکخانهها و واردکردن اشخاص ماجراجو و تشویق آنها به اهانت و افترا تلاش میکنند تا منافع فردی و احتمالا سیاسی و جناحی خود را تأمین کنند
بهزاد صدیقی: آنها با افراد زیادی مخالفند. با هر فردی که کار میکند و اتفاقا خوب هم کار میکند، مخالفت دارند و میگویند اینها اهل باند و جریانی هستند. آنها خیلی تلاش کردند که ما استعفا بدهیم و کنار برویم. تمام آن حرفهایی که الآن مینویسند، هم تکرار حرفهای دو سال پیششان است. یک جریانی دارد هیئت مدیره خانه تئاتر و کانون نمایشنامهنویسان را میزند و فکر میکنند از این طریق میتوانند موفق شوند.
سلما سلامتی: اعتراضها و هجمههایی که به کانون نمایشنامهنویسان شده دو دسته است؛ یک دسته هجمههایی است که در این چند ساله بوده و نسبت به همه چیز و همه افراد معترض بودند و هستند. دسته دیگر اعتراض به داوریها به ویژه در داوری بخش نمایشنامههای ترجمه شده بود. برگزاری جلسه، رسیدگی یا هر نوع بحثی در مورد انتخاب کاندیداها بعد از اعلام نتایج داوری هیئت داوران به دبیرخانه و دبیر و شورای برگزاری و قبل از مراسم غیرقانونی است. اساسا هر مترجمی با هر سابقهای، اگر بخواهد پیش از مراسم پایانی این سوال را مطرح کند که چرا من بین کاندیداها نبودم یا برگزیده نبودم، غلط است. قبل از اینکه به این گونه اعتراضها رسیدگی شود، باید اول از آنها باید پرسید شما چطور از این نتیجه آرای داوران مطلع شدید؟
منشأ راهیابی این اطلاعات از کجا بود؟
سلما سلامتی: دو گروه بودند که از نتیجه آرای داوران این بخش اطلاع داشتند؛ یکی ستاد برگزاری و دیگری داوران. ستاد برگزاری قطعا کار خود را خراب نمیکند. ما هیچ نظر و قضاوتی حتی در مورد داوران نداریم، چون به دانش و توانایی و وجاهت و عدالتشان در داوری اعتقاد داشتیم و به همین دلیل هم از آنان دعوت کردیم تا با ما همکاری کنند. اگر در گفتوگوهای شخصی یا از هر طریق دیگری، خبری درز کرده، یا تلفنی از نتیجه آرای داوران، سوآلی پرسیده شده و چنین اتفاقی افتاده، ما بیخبریم. اما با اطمینان کامل میگویم که از ستاد برگزاری کوچکترین خبری به بیرون درز نکرده بود. اما از داورانمان و انتخابشان به دلیل دانش و عدالتشان دفاع میکنیم و به رأی و نظر آنها احترام میگذاریم. از خلال این موضوع عدهای میخواهند از آب گلآلود ماهی بگیرند. این معترضان میگویند این جشن چه نیازی به بودجه داشت که برگزارکنندگان آن بخواهند پولی بگیرند؟! لازم است برای آگاهی همه یادآوری کنم که به غیر از کمک خانه تئاتر تا روز برگزاری مراسم پایانی و حتی یک ماه بعد از آن هیچ بودجهای از این مراسم در اختیار ستاد اجرایی این دوره قرار نگرفته بود. خانه تئاتر تنها توانست تنخواه جشن و بخش از هزینهها را تأمین کند. چه کسی باور میکند جشنی با این اهمیت با این مبلغ اندک برگزار شود؟ برآورد بودجه هشتمین دوره انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران 68 میلیون و 500 هزار تومان بود که تا این زمان (زمان انجام این مصاحبه) هشت میلیون و پانصد هزار تومان از خانه تئاتر دریافت کردهایم. تمام این مطالبی که علیه جشن این دوره نوشته شده، همه، حاکی از تحقیر است. کسی که تحقیر میکند، قطعا خودش تحقیر شده است و این بازی تحقیر همینطور ادامه دارد. اگر در انتخابات و فعالیت برنامههای کانون نمایشنامهنویسان خانه تئاتر تخلف اداری وجود دارد، کاملا در اساساامه آن پیشبینی شده که چطور میتوان از روند اداری، قانونی و حقوقی شکایت کرد و تا نهایتش هم پیش رفت.
این نگاههای توأم با اتهام که اشاره میکنید درباره چیست؟
بهزاد صدیقی: اینها اتهامات زیادی به کانون در زمینههای مختلف وارد کردند. افترا و تهمتهایی که بیشتر ناشی از این است که نمیدانند ماجرا چیست. مثلا برای سفر تعدادی از اعضای کانون نمایشنامهنویسان به ارمنستان، از اعضایی که برای این سفر دعوت کردیم، گفتیم اگر هر کسی پول سفر خودش را میتواند تأمین کند، بیاید. ما فقط میتوانستیم شرایط و هزینههای اقامت و پذیرایی را براساس تفاهمنامه کانون نمایشنامهنویسان خانه تئاتر ایران و کانون نویسندگان ارمنستان فراهم کنیم. از بین اعضایی که دعوت کردیم، عدهای برای شرکت در این سفر اعلام آمادگی کردند و با ما به ارمنستان سفر کردند. اما عده بسیار محدودی از همین معترضان گفتند با پول خانه تئاتر به ارمنستان سفر کردند!
سلما سلامتی: هزینه بلیت گروهی که به سرپرستی خود من به ارمنستان رفتیم برای هر نفر حدود یک میلیون تومان بود که همه هزینه این سفر را خود این چند عضو که برای این سفر دعوت شده بودند، پرداخت کردند. برای برگزاری این دوره از جشن ادبیات نمایشی هم من و هم آقای صدیقی مدتها از هزینه شخصی خود خرج میکردیم. یعنی میخواهم بگویم چنین افتراهایی بسیار سنگین است و قابل پیگرد قانونی است. آنها میگویند اینها آمدهاند در کانون استفاده مالی کنند اما نمیدانند در کانون اصلا پولی وجود ندارد! این حرفها شبیه شوخی است. میگویند شما از طریق این کانون توانستهاید برای خودتان اجرا و فرصت آموزش بگیرید. بگویید این سوءاستفاده کجا بوده؟ کدامیک از اعضای هیئت مدیره کانون به واسطه این پست حقوقی موقعیت یا مجوز اجرا یا هر رانت دیگری گرفته است؟ ما حتی در مورد کارهایی که تاکنون انجام شده، جنجال به راه نینداختهایم. همیشه به دوستانم در کانون گفتهام تا کاری را به انجام نرساندهایم، خبرش را اعلام نکنیم. ما کارهای پایهای بسیاری انجام دادیم. خیلی از کارها و طرحهای کانون نمایشنامهنویسان را که تصویب کردیم، نیازمند فراهم شدن بودجه است. اما به دلیل نبود بودجه یا تأمین نشدن بودجه نتوانستیم آنها را عملیاتی کنیم. اما خب خیلی از افراد از این مسائل باخبر نیستند. البته لازم میدانم به این نکته اشاره کنم که ما با دانستن شرایط مالی کانون همیشه تلاش کردیم فعالیتهایی را که کمترین نیاز به تأمین مالی دارند در اولویت قرار دهیم. برای مثال نشستهای سالانه کانون در جشنهای اردیبهشت تئاتر ایران؛ که مراسم کانون از کم هزینهترین برنامههای خانه تئاتر در این جشنهاست.
یکی از این انتقادات برگزاری این دوره، به مشارکت نکردن هنرمندان در مراسم اختتامیه بود. در این باره توضیحی دارید؟
سلما سلامتی: در مورد مهمانهایی که برای روز مراسم جشن نیامده بودند این توضیح را بدهم ما حدود 400 نفر را برای این مراسم دعوت کردیم هم از طریق تلفنی و هم ارسال کارت دعوت هم به صورت دعوتنامه کاغذی هم الکترونیکی. اما اینکه دوستان و مهمانان به این مراسم نمیآیند، موضوع دیگری است. تماسهای خصوصیای از نمایشنامهنویسان داشتیم مبنی بر اینکه چطور بفهمیم که کاندیدا یا برگزیده هستیم تا در این مراسم شرکت کنیم و بیاییم یا نه؟ اگر قرار باشد فقط کاندیداها به چنین مراسمی بیایند باید یک مهمانی با 20-30 نفره برگزار کنیم! کجای دنیا چنین محفلی سراغ دارید که فقط با حضور کاندیداها برگزار شود! این خلاف دلیل ذاتی برگزاری مراسم است. جشن انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران چهار سال تعطیل بود. اصل این است که دور هم جمع شویم و به جامعه بگوییم وجود داریم. این روحیه صنفی است. این یکی از دهها دلیل حضور نیافتن مهمانان است. بعضی گفتند برای مراسم اختتامیه این جشن در ناکجاآباد سالن گرفتید؛ تهران، سر و تهی کاملا مشخص دارد. منطقه گیشا یا پل نصر داخل تهران است نه خارج از شهر. فکر کردیم برای برگزاری چنین مراسمی روز شنبه و تعطیلی تئاترها باشد و خارج از محدوده طرح ترافیک هم باشد تا تردد مهمانان این جشن با خودروهای شخصی یا هر خودروی دیگر آسانتر باشد. اما بعضیها گفتند دور است. دور از کجا؟ ما این کلمه دور را در نسبت با کجا به کار میبریم؟ هر کدام از 300 مهمان این مراسم در 300 نقطه شهر قرار دارند که برای همه، مرکز شهر نیست. منطق حکم میکرد خارج از محدوده طرح ترافیک در سالنی شکیل مراسم را برگزار کنیم. نمیگوییم مشکلی نداشت، اما حتی نام بوستان «گفتوگو» با مراسم ما نسبتی داشت. اینها مواردی بود که به هرحال به آنها توجه کردیم. درصد خطایش هم مشخص است اما اینکه بخواهیم همه چیز در یکجا متمرکز شود، به نظرم نگاه قبیلهای است.
بهزاد صدیقی: البته امیدوارم برگزاری نهمین دوره و دورههای آتی جشن انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران در ساختمان جدید خانه تئاتر باشد که دیگر مشکلاتی نظیر مکان برگزاری مراسم یا سایر مشکلات اجرایی وجود نداشته باشد.
کانون نمایشنامهنویسان پیش از آنکه یک تشکل صنفی باشد، نماد همگرایی و همبستگی و منافع مشترک فرهنگی است و بنابراین همه ما مسئولیم که با وجود اختلافنظر در شیوه مدیریت آن، از این دستآورد فرهنگی حفاظت و مراقبت کنیم
پیشبینیتان نسبت به فعالیتهای آینده کانون نمایشنامهنویسان ایران و جشن ادبیات نمایشی این کانون چیست؟
بهزاد صدیقی: به زودی انتخابات هیئت مدیره جدید کانون نمایشنامهنویسان برگزار میشود. اگر هیئت مدیره این کانون در دوره بعدی فعالیت هیئت مدیره نباشد، اطلاعات جشن انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران در اختیار هیئت مدیره بعدی کانون گذاشته میشود و آن هیئت مدیره موظف است این جشن را پیگیری و برگزار کند. اگر هم این جشن و ارزیابی فرهنگی، در اولویت برنامههای هیئت مدیره بعدی نباشد، آن هیئت مدیره میبایستی دلایلش را به صورت منطقی به اعضای کانون اعلام کند. اگرچه چنانکه پیشتر اشاره شد از دوره قبل براساس تغییراتی که در آییننامه جشن انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران به وجود آمد، بنا را بر این گذاشتیم که این جشن هر دو سال یکبار برگزار شود. یکی از دلایل آن همین مسئله بودجه بود. این جشن در دوره هشتم حتی به دو سالانه هم منجر نشد و با وقفهای بعد از چهار سال برگزار شد.
سلما سلامتی: طبیعتا دوره بعدی این جشن دو سال آینده خواهد بود. چون سیستم چاپ کتاب در کشور ما دست ناشر و نویسنده نیست و مراحل مجوز نمایشنامه و اساسا هر کتابی عموما زمان زیادی طول میکشد. یکی از دلایل تغییر این آییننامه این بود که نمایشنامهنویسان فرصت کافی برای چاپ آثارشان داشته باشند؛ چون با چنین روندی در انتشار کتاب، در طول یک سال نمایشنامههای زیادی منتشر نمیشود. بنابراین، این آییننامه را با شرایط روز جامعه مطابقت دادیم. هر هیئت مدیرهای که در انتخابات کانون نمایشنامهنویسان رأی بیاورد و انتخاب شود، موظف است هم جایزه ادبیات نمایشی و هم دیگر وظایفی را که در اساسنامه برای هیئت مدیره تعریف شده، تا حد امکان انجام دهد. امیدوارم بودجه خانه تئاتر در سال آینده طوری باشد که کل انجمنها و کانونهای خانه تئاتر مشکلات مالی برای برگزاری برنامههای کلان و مهمشان نداشته باشند و کانون نمایشنامهنویسان هم بتواند برنامههای اجرا نشدهاش را عملی کند و هم جایزه ادبیات نمایشی ایران را بهتر از دورههای گذشته برگزار کند.
محمدامیر یاراحمدی: در این بخش پایانی باید بگویم وظیفه کانون تلاش برای تأمین حقوق و منافع صنفی اعضای کانون نمایشنامهنویسان خانه تئاتر ایران است و انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی با همه مشکلات و دشواریهایش یکی از روشهایی است که میتواند جامعه نمایشنامهنویسان را در آسیبشناسی و برنامهریزی برای رفع کاستیها و موانع رشد درامنویسی کشور یاری دهد و باعث شود تا با ارزیابی مداوم و نقد یافتههای هنری خود زمینههای شکوفایی هر چه بیشتر فرهنگی و اقتصادی آن را فراهم سازد. امیدوارم که همه همکاران ما به این اصل مهم توجه نشان دهند که کانون پیش از آنکه یک تشکل صنفی باشد، نماد همگرایی و همبستگی و منافع مشترک فرهنگی است و بنابراین همه ما مسئولیم که با وجود اختلافنظر در شیوه مدیریت آن، از این دستآورد فرهنگی حفاظت و مراقبت کنیم.