کتابی که در دولت احمدینژاد، ۶۷۱ ممیزی گرفت/خانواده نجیب تئاتر یاد گرفته است روی زانوهای خود بایستد
کانون کارگردانان خانه تئاتر مراسم شناختنامه کتاب «گروه هنر ملی از آغاز تا پایان 1335- 1357» را به تألیف روحالله جعفری عصر پنجشنبه، 14 اردیبهشتماه، در سالن استاد انتظامی خانه هنرمندان، برگزار کرد. این کتاب دوازدهمین شماره از مجموعه تئاتر ایران در گذر زمان است که انتشارات افراز آن را چاپ کرده است.
به گزارش ایلنا، کانون کارگردانان خانه تئاتر مراسم شناختنامه کتاب «گروه هنر ملی از آغاز تا پایان 1335- 1357» تألیف روحالله جعفری را عصر پنجشنبه، 14 اردیبهشتماه، در سالن استاد انتظامی خانه هنرمندان برگزار کرد. این کتاب دوازدهمین شماره از مجموعه تئاتر ایران در گذر زمان است که انتشارات افراز آن را چاپ کرده است.
در این مراسم پیمان شیخی که اجرای برنامه را برعهده داشت؛ از تلاش بیوقفه روحالله جعفری که در بیش از یک دهه گذشته برای ثبت گوشههایی از تاریخ تئاتر شفاهی معاصر ایران داشته، یاد کرد و از او سپاسگزاری کرد. او همچنین به دو مقدمه اختصاصی که دو رییسجمهور پیشین ایران، زندهیاد آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی و حجتالاسلام سیدمحمد خاتمی بر این کتاب نوشتهاند، اشاره کرد و یادآور شد که سیدرضا صالحیامیری، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز به روحالله جعفری برای انجام این پژوهش، از طریق نوشتن پیام، تبریک گفته است.
سپس اصغر همت، مدیرعامل خانه تئاتر در سخنانی کوتاه به فقر پژوهشی در ایران اشاره کرد و گفت: چاپ کتاب «گروه هنر ملی از آغاز تا پایان» که روحالله جعفری بیش از یک دهه برای تألیف آن تلاش کرده، کاری سترگ است و آن را اعجابانگیز برشمرد.
همت درباره زمان شکلگیری گروه هنر ملی که نقطه اوج تئاتر ملی ما نیز است گفت: این گروه بعد از ماجراهای گروه زندهیاد عبدالحسین نوشین، یعنی سه سال بعد از کودتای 28 مرداد، شکل گرفته است. در آن زمان تئاتر به مسائل سیاسی آلوده شده بود و سوءتفاهمهایی پیش آمد که همچنان تا به امروز ادامه دارد و همواره بهانهای بوده است برای دولتمردان که تئاتر را مزاحم بدانند و تا جایی که میتوانند از توجه به آن خودداری کنند.
او با طرح این سؤال که چرا فعالیتهای گروه هنر ملی ادامه پیدا نکرد، بر وحدت و همدلی خانواده تئاتر تأکید کرد و گفت: برای پیدا کردن جواب این سؤال به کتاب «گروه هنر ملی» مراجعه کنید و ببینید که چه جریانهایی از سوی برخی از همکاران تئاتری باعث افت و خیز فعالیتهای هنری این گروه شده است.
همت ادامه داد: از زمانی که مدیریت خانه تئاتر را به عهده گرفتهام و به جلسات مدیران دولتی میروم، فهمیدهام که مشکل از خود ما است و نه از دولتمردان. ما مصداق بارز «از ماست که بر ماست» هستیم. اگر بین ما همدلی و وحدت نباشد، هر قدرتی که به دست آوریم پایدار نخواهد بود.
اصغر همت در پایان به نقش عباس جوانمرد و نصرت پرتوی در تداوم فعالیت گروه هنر ملی در سه دهه سی، چهل و پنجاه شمسی اشاره کرد و از جعفری برای ثبت دقیق فعالیتهای ماندگار این گروه که جای خالی آن به شدت احساس میشد، تشکر کرد و گفت: «برعکس نهند نام زنگی، کافور... من با این که نامم همت است، هیچ وقت همت نداشتهام اما همتِ روحالله جعفری را تحسین میکنم که 12 سال از عمرش را صرف تالیف این کتاب کرد.
در ادامه روحالله جعفری نیز در صحبتهای کوتاهی گفت: تالیف این کتاب بیش از 12 سال طول کشید چون من یک نفری، کار یک تیم را انجام دادم.
سپس روحالله جعفری با عرض تسلیت بابت فوت معدنچیان معدن آزادشهر استان گلستان، سخنان خود را آغاز کرد و درمورد روش کار تحقیق و منابع تألیف این کتاب گفت: این پژوهش که بیش از 12 سال به طول انجامید، از نوع کیفی است و ابزار مورد استفاده مصاحبههای میدانی و کار کتابخانهای بود. البته باید به این نکته اشاره کنم که مطالب ناچیزی بهخصوص بعد از انقلاب درباره این گروه وجود داشت. لذا ناگریز شدم که با دقت و با صرف زمان زیاد، هر آنچه که درروزنامهها، مجلات و... که در سه دهه سی، چهل و پنجاه شمسی منتشر شده بود را بخوانم و از آنها برای دادن تصویری عینی از فعالیتهای گروه هنر ملی استفاده کنم. همچنین زمان زیادی را برای جستوجو و پیدا کردن اسناد و مدارک، عکسها، بروشورها و آفیشهایی که مربوط به این گروه است، گذاشتم تا بتوانم از آنها برای اثبات حقانیت آنچه در کتاب میآورم، استفاده کنم. با توجه به آن که باید قدم به قدم در این پژوهش و البته به تنهایی برای تهیه اطلاعات مورد نیاز حرکت میکردم، فکر میکنم 12 سال عدد بزرگی برای به فرجام رساندن آن نیست، چون یک نفر به جای یک تیم منسجم باید کار و تلاش و زحمت میکشید.
او در بخش دیگری از صحبتهایش به علت رونمایی این اثر در بنای تاریخی موزه سینما واقع در باغ فردوس اشاره کرد و توضیح داد: روند حرکت رو به جلوی گروه هنر ملی در سال 1339 به دلیل تکروی بعضی از اعضایش متوقف شد و گروه مدت دو سال فعالیتی نداشت تا این که در سال 1341 عباس جوانمرد با متن«تقلا» از نصرت پرتوی مجددا گروه را احیا کرد. تمرینهای این متن در باغ فردوس انجام و بعد هم به صورت زنده از تلویزیون ملی ایران اجرا شد. سپس گروه، نمایشهای «تیرک شکسته» و «زنگولهها» را هم در همین محل تمرین کرد و بعد در تلویزیون ملی ایران به صورت زنده اجرا کرد. دلیل این که اسفند سال گذشته آن مکان را برای رونمایی انتخاب کردیم، اینمسئله بود. لذا از زمان انتشار این کتاب مشخص شد که این محل قبل از آن که آقای پیتر بروک به ایران بیاید و نمایش «ارگاست» را در سال 1350، در آنجا تمرین کند،محلی برای تمرین تعدادی از آثار گروه هنر ملی بوده است؛ یعنی از باغ فردوس در گذشته، برای تئاتر استفاده میشده است.
این استاد دانشگاه با اشاره به فراز و نشییب فعالیتهای گروه هنر ملی در سه دهه یادشده به نقش مهم عباس جوانمرد و نصرت پرتوی در احیای دوباره این گروه در سال 1341، پس از وقفهای دوساله که در کار گروه هنر ملی ایجاد شده بود، اشاره کرد و گفت: اگر یک گروه منسجم و پیوسته نباشد و اعضای آن دلشان برای یکدیگر نتپد، طبیعتاً نمیتوانند کالای فرهنگی قابل قبولی را به مخاطب عرضه کنند.
او در صحبتهایش به این نکته که باید بین مؤلف و ویراستار و ناشر، همدلی وجود داشته باشد تا نتیجه کار دلنشین شود، اشاره کرد و گفت که این مهم در انتشارات افراز برای چاپ این کتاب اتفاق افتاده است و باید به صورت مادی و معنوی برای بالا بردن سطح کیفی کتابها از این تجربه بهره برد.
جعفری با بیان اینکه برای تهیه این کتاب کوچکترین کمک دولتی دریافت نکرده است گفت: خانواده نجیب تئاتر یاد گرفته است روی زانوهای خود بایستد و به خود و خانوادهاش اتکا کند. این کتاب در دولت نهم و دهم بیش از 671 مورد اصلاحیه خورد، اما در دولت آقای دکتر روحانی و در زمان آقای سیدرضا صالحی امیری، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، آن ممیزیها به حداقل میزان ممکن رسیدند. در واقع با تعاملی که شکل گرفت، به پژوهش انجام شده لطمهای وارد نشد. در دولت نهم و دهم به من گفتند که نام بهرام بیضایی، بیژن مفید و غلامحسین ساعدی را از کتاب حذف کنم که من چنین نکردم. مگر میشود بیضایی، مفید و ساعدی را از جریان نمایشنامهنویسی ایران و تاریخ نمایش معاصر ایران حذف کرد؟ این هنرمندان برای چینش آجربهآجر جریان هنر نمایش ایران که اکنون ما در آن فعالیت میکنیم و در آن نفس میکشیم، زحمت کشیدهاند. ما باید بیاموزیم که به صورت افراطی و غرضورزانه در حوزه فرهنگ و هنر به مسائل نگاه نکنیم و باید بدانیم که در این میان، نگاه حذفی و رادیکالی جایی از اعراب ندارد.
سپس نصرت پرتوی از وسواس و تلاش بیش از دوازده ساله روحالله جعفری برای نوشتن کتاب «گروه هنر ملی از آغاز تا پایان» تقدیر کرد و گفت: وجود چنین جوانی میان ما، مرا زنده میکند و به من توانی میدهد که حتی این انرژی را تئاتر هم به من نداده است. آقایی به نام هوشنگ اتحاد که پژوهشگر است با آقایان احمد کسروی، سعید نفیسی و ابراهیم پورداوود در چهار کتاب قطور مصاحبه کرده و کارهای آنها را زنده کرده است، اما تفاوت این آقا با آقای جعفری در این نکته است که ایشان سراغ کسانی رفته که میخواستند صحبت کنند و او را عزیز داشتهاند، اما روحالله جعفری خودش را کُشت تا دوباره نام گروه هنر ملی را زنده کند. گروه هنر ملی داشت از خاطرات محو میشد که با این پژوهش و کار و تلاش زیاد جعفری دوباره زنده و مطرح شد. راضی کردن عباس جوانمرد کار بسیار دشواری بود، زیرا او در اوایل خیال میکرد که جوانی آمده و قصد چند پرسش را از او دارد و تنها میخواهد وقتش را بگیرد. این کتاب باید خوانده شود و جعفری کار مهمی را یک تنه انجام داده است. من و امثال من مستحق ارج گذاشتن، مستحق این که به ما احترام گذاشته شود، هستیم و روحالله جعفری در این کتاب این کار را کرده است. او بر همه کمبودها چیره شد و از پس آنها برآمد و طاقت آورد و جلو رفت.
این نمایشنامهنویس، بازیگر و کارگردان تئاتر، مشکل ایران را جنگ فرهنگی دانست و گفت: متأسفانه همه ما یک نوع فرهنگ نداریم و حتی همسایههای ما کشورهایی چون پاکستان، افغانستان، دبی، عربستان و... هستند که چیزی به فرهنگ ما اضافه نکرده و نمیکنند و ما نمیتوانیم کالای فرهنگی خود را با آنها مبادله کنیم. اما به عنوان مثال، کشوری چون آلمان با فرانسه و انگلیس و اتریش همسایه است و اینها با هم در ارتباط هستند و از هم استفاده میکنند. لذا سطح فرهنگشان بالا میرود و این چنین است که جامعه مدنی شکل میگیرد که در آن آدمها به هم احترام میگذارند.
پرتوی با اشاره به استعداد ذاتی نمایشنامهنویسانی چون بهرام بیضایی، اکبر رادی، علی حاتمی، احمد نوربخش و... ادامه داد: «خودشیفتگی هم مفید است هم مضر. مفید بودنش به این خاطر است که به دلیل اهمیتِ خود ایدهآل، فرد به کارش اهمیت زیادی میدهد، زیرا باید کاری را انجام دهد که مهمترین است، پس کار را با تمام توان ادامه داده و آن را تقویت میکند. من به این دلیل به این مسئله اشاره کردم چون بعضیها معتقدند که گروه هنر ملی به این نویسندهها میدان داد، اما باید بگویم نه؛ این نویسندهها قبلاً هم مینوشتند و تنها دنبال جایی بودند که خانهشان باشد. بیضایی «هشتمین سفر سندباد» را در 18 سالگی نوشته است. این نمایشنامهخود به تنهایی شعری غنی است و یا نمایشنامه «بلبل سرگشته» علی نصیریان، بدون آنکه خودش در آن زمان آگاه باشد، کاری پسامدرن بود. این افراد در آن زمان، تئاتر متفکر تولید کردند، تئاتری که با خوبنوشتن، تماشاچی را ارج مینهد. در سراسر دنیا، اول از همه، فکر نویسنده است که اهمیت دارد.
سپس شکرخدا گودرزی، دبیر کانون کارگردانان خانه تئاتر، آرزو کرد که عباس جوانمرد به ایران بیاید تا آنگونه که باید و شاید نکوداشتی درخور برای وی نیز برگزار شود.
در پایان مراسم، کانون کارگردانان خانه تئاتر از روحالله جعفری و خانم نصرت پرتوی با اهدای لوح تقدیر و مدالیوم خانه تئاتر قدردانی کردند.
در این مراسم اصغر همت، ایرج راد، سهراب سلیمی، شکرخدا گودرزی، مریم معترف، فیروزه ترجمی، کاظم شهبازی، عزتالله رمضانیفر، اسماعیل پوررضا، پرویز مهرام و... حضور داشتند.