خبرگزاری کار ایران

/بخش اول/

روایت قائم مقام کمیته انقلاب جنوب تهران از اولین درگیری مسلحانه با مجاهدین خلق

روایت قائم مقام کمیته انقلاب جنوب تهران از اولین درگیری مسلحانه با مجاهدین خلق
کد خبر : ۴۵۷۵۱۸

سردار فودازی در یکی از روزهای دهه فجر میهمان خبرگزاری کار بود تا به عنوان یک مبارز انقلابی و نیز قائم مقام کمیته انقلاب اسلامی جنوب و غرب تهران خاطرات خود را از روزهای منتهی به پیروزی انقلاب و پس از آن را بازگو کند. او در بخش اول این گفت‌وگو از اولین درگیری مسلحانه سازمان مجاهدین خلق با نیروهای انقلابی پس از پیروزی انقلاب اسلامی سخن می‌گوید.

سرتیپ دوم بازنشسته علی‌قلی‌فودازی در گفت‌و‌گوی با خبرنگار‌ ایلنا در مورد فعالیت‌های انقلابی خود پیش از پیروزی انقلاب اسلامی گفت: از‌ سال ۵۷ که به دستور امام خمینی (ره) کمیته‌ انقلاب اسلامی تشکیل شد، در آنجا مشغول به خدمت شدم و بعدها به نیروی انتظامی رفتم.  سال‌ ۵۱ به خدمت‌سربازی رفتم و تا‌سال‌۵۳ در سنندج مشغول‌خدمت بودم. در آن دوران‌ جنگی بین ایران و عراق رخ داد که به دلیل مسائلی که در آنجا اتفاق افتاد و برای من سخت قابل قبول بود،  پس از سربازی، خدمت آیت‌الله‌ایروانی رفتم که نماینده حضرت امام در جنوب تهران بودند. ایشان در مسجد حضرت ابوالفضل فعالیت سیاسی و انقلابی می‌کردند. من مسائلم را برای ایشان مطرح کردم و‌ارتباط بنده با ایشان از آنجا شروع شد.

او خاطر نشان کرد: مسجد‌حضرت‌ابوالفضل تقریبا یک مرکزی برای حرکت‌های انقلابی بود و دوستان دیگری مثل دکتر‌ افروز‌ در‌ آنجا حضور داشتند و افرادی همچون حجت‌الاسلام ناطق‌نوری در آنجا سخنرانی می‌کردند و از آنجا حلقه‌‌های مبارزه ما بسته شکل گرفت و تبدیل به گروهایی شدیم که بر علیه رژیم‌شاهنشاهی فعالیت می‌کردیم. 

این مبارز انقلابی تاکید کرد: از جمله فعالیت‌های‌ما‌در‌سال‌۵۷درمسجد‌حضرت‌ابوالفضل ساختن کوکتل مولوتف و سه راهی‌ها بود. در آن زمان برای اینکه فعالیت‌های ما لو نرود و اعضا دستگیر نشوند، بیشتر کارهایم را در شهرستان انجام می‌دادم و در کارگاهی که سمت نایین داشتم، از‌ تجهیزات آن برای مقاصد گروه استفاده می‌کردم و بعدها در تهران یک کارگاه تولید فرش راه اندازی کردیم که حدود ۴۰۰نفر از خانم ها در آن فعالیت می کردند که در‌آنجا هم فعالیت‌های انقلابی پیگیری می‌شد و کسی فکر نمی‌کرد ما در این زمینه‌ها فعالیتی داشته باشیم. 

فودازی با بیان اینکه در زمان ورود حضرت امام، مسئول حفاظت مسیر منتهی به بهشت زهرا بودم، گفت: در روزهای اول‌انقلاب کار‌ ما جمع‌آوری گروه‌های عملیاتی بود. تعدادی از نفرات ما از قبل و‌ از‌ طریق فعالیت‌های خود در مسجد حضرت ابوالفضل‌ آماده بودند و در‌ آن زمان ما منازل ساواکی‌ها در جنوب تهران را شناسایی کرده بودیم تا به محض موافقت مسئولان امر آنها را دستگیر کنیم. 

او به نقش آیت‌الله ایروانی در پیشبرد مبارزه انقلابی در جنوب تهران اشاره کرد و گفت: ایشان مغز متفکری بود که برای انقلاب بسیار زحمت کشیدند. بسیاری از بچه‌های جنوب تهران که در آن موقع فعالیت می کردند مدیون ایشان هستند. ایشان خیلی با قدرت به مبارزه ادامه می‌دادند و در آن موقع مسئولیت مهدیه تهران نیز با ایشان بود. 

قائم مقام کمیته انقلاب اسلامی جنوب و غرب تهران افزود: در‌ آن پایگاهی که در مسجد حضرت ابوالفضل وجود داشت وظیفه هدایت و روشنگری مردم را بعهده داشتیم. آیت‌الله ایروانی شب‌ها برای ما کلاس می‌گذاشتند و مسائل انقلاب را به ما می‌گفتند و نظرات حضرت امام را به ما انتقال می‌دادند. قبل از انقلاب افراد بسیاری با ما فعالیت می‌کردند که بعد از انقلاب خط ما از آنها جدا شد. بطور مثال افرادی از گروه‌های مانند چریک‌های‌فدایی‌ و مجاهدین‌خلق هم در بین ما بودند. بطور نمونه آقای تبریزی در آن زمان با ما همکاری می کرد که مدتی بعد از پیروزی انقلاب خط ما از آنها جدا شد. 

او درباره اولین برخورد با مجاهدین خلق گفت: بعد انقلاب و در سال ۵۹ اولین اقدام گروه مجاهدین خلق در پمپ بنزین خیابان هلال احمر صورت گرفت. ما گزارشاتی داشتیم که آنها از این پمپ بنزین که آن موقع تعطیل شده بود به عنوان پایگاهی برای آموزش نظامی نیروهای خود استفاده می‌کنند. پس از مشورت با آیت‌الله ایروانی برخی از افراد آنها را که می‌شناختیم خواستیم و‌ صحبت کردیم. به آنها گفتیم که دست از‌این کار‌ها بردارند اما می‌گفتند شما متوجه نیستید و نمی‌فهمید. ما می‌دانیم که چه کاری انجام می‌دهیم. سرانجام در زمستان ۵۹ که بنده در کمیته انقلاب اسلامی جنوب تهران فعالیت می کردم، طی عملیاتی آن پمپ بنزین را گرفتیم وشش نفر از افرادی که از مسئولان آن گروه بودند و‌در آنجا حضور داشتند را دستگیر کردیم و برخی ادوات آموزشی و برخی اقلام همچون داروهای ضدبارداری و از این دست را در آنجا پیدا کردیم که وجود چنین داروهایی در آنجا همچنان برایم جای سوال است.

او خاطر نشان کرد:صبح فردایی که ما عملیات انجام دادیم و‌پمپ بنزین را گرفتیم،  دیوار‌هایی که دور پمپ بنزین ساخته بودند را خراب کردیم و شرایط اولیه برای آغاز بکار مجدد پمپ بنزین را فراهیم و آنجا را تحویل مالک‌اش دادیم. از ساعت ۹صبح اتوبوس‌هایی به محل آمد و مشغول پیاده کردن دختران و پسران جوانی بودند. ساعت تقریبا یازده ونیم صبح بود که مشاهده کردیم این افرادی که در محل حاضر شده بودند اطراف پمپ بنزین را محاصره کرده و خانم‌های حاضر در محل چادر را کنار گذاشته و شروع به تیراندازی کردند.نیروها و تجهیزات ما در آنجا کم بود به همین دلیل مراقب بودیم از درگیری مستقیم پرهیز کنیم. در این گیر و دار یکی از‌عوامل آنها تیر خورد و به زمین افتاد در حالی که ما اصلا شلیک نکرده بودیم. آنها به دنبال فضا‌سازی بودند از این رو آن فرد مجروح  را به دست گرفته و شعار می دادند این سند جنایت کمیته است. 

او افزود: نزدیک ساعت یک ظهر درگیری به اوج خود رسید و انها هجوم آوردند و پمپ بنزین را از‌ما گرفتند. من مورد اصابت یک تیر در ناحیه پاشنه پا قرار گرفتم اما مساله مهمی نبود. پس از آنکه از دست اعضای مجاهدین فرار کردیم، خدمت آیت الله ایروانی رفتم مساله را برای ایشان تعریف کردم و ایشان من را به میدان بار فروش ها فرستاد. و از انجا به همراه بچه‌های میدان با چوب و چماق به سمت پمپ بنزین رفتیم. اقای هوشیار بعنوان نماینده وزیر کشور در انجا حضور یافتند و بالاخره اعضای مجاهدین ساعت ۶بعد از ظهر به شرط اینکه اجازه خروج انها از محل داده شود و دستگیر نشوند، پمپ بنزین را تخلیه کردند و قائله تمام شد و ما هم پمپ بنزین را تحویل صاحب آن دادیم. 

فودازی درباره آغاز فعالیت خود در کمیته انقلاب نیز گفت: در ابتدای کار کمیته، در شب ۲۴ بهمن به جاده کرج ابتدای جاده شهریار پادگان دپو رفتیم. آنجا محل نگهداری مهمات ارتش بود و از این رو به ما دستور دادند که سلاح‌های خارج شده از آن پادگان توسط مردم را جمع‌آوری کنیم. آن شب ما شش کامیون سلاح از دست مردم جمع آوری کردیم. افراد مجاهدین هم همراه ما مشغول جمع آوری سلاح بودند. در‌ آن موقع همه ما در‌یک موضع قرار داشتیم. ما سلاح‌ها را به پادگان باغ شاه تحویل دادیم اما اعضا مجاهدین آن سلاح‌ها را تحویل ندادند و برای مقاصد خود در آینده نگه داشتند. مجاهدین خلق سال ۶۰دست به اسلحه بردند و به نظر می‌رسد ترور‌هایی که توسط این گروه انجام شد، با همان اسلحه‌هایی بود که از جمع کرده و تحویل نداده بودند.

بخش دوم این گفت‌وگو درباره جزئیات تخریب شهرنو توسط کمیته انقلاب در سال ۵۹ و پاسخ به برخی از انتقادات درباره عملکرد این کمیته در روزهای آتی منتشر می‌شود.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز