مستاجری که سهامدار شد
شروع همسایگی بین نخستین کارخانه سازنده لوازم خانگی ایران و یکی از قدیمی موسسات بانکی کشور اگرچه در ابتدا به شکل موجر و مستاجر بود اما روابط این دو به مرور زمان چنان متحول میشود که امروز بانک ملی بهعنوان سهامدار اصلی ارج شناخته میشود.
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ «تهران - کیلومتر5 جاده مخصوص کرج- بانک ملی شعبه ارج- کد:172» شاید برای خیلیها، چینش این واژگان معنای خاصی به غیر از یک نشانی از شعبه یک بانک نداشته باشد؛ اما برای افرادی که در تمامی سالهای گذشته خود را «کارگر کارخانه لوزام خانگی ارج» معرفی کردهاند و در ماههای گذشته با تعطیلی فعالیت این کارخانه سایه سنگین تعدیل را بر سر خود حس میکنند؛ معنای این واژگان چیزی فراتر از یک نشانی معمولی است.
همه آنها که دستکم به واسطه یکبار گذر کردن از مقابل محوطه جنوبی کارخانه ارج، از سر دقت نگاهی به ساختمان شعبه بانک ملی انداخته باشند؛ خواهند گفت که ساختمان بانک در زمینی قرار دارد که ظاهرا سالها قبل بخشی از زمینهای کارخانه ارج بوده است، در این مورد نیز اگر از کارگران کارخانه ارج پرسشی صورت بگیرد؛ آنها نیز از زبان همکاران قدیمیتر خود روایت میکنند: که خیلی سال پیش، مدیریت وقت کارخانه ارج تصمیم گرفت تا برای تسهیل در امور مالی خود، ازجمله پرداخت دستمرد ماهانه کارگران قسمتی از زمینهای کارخانه را به بانک ملی اجاره دهد.
شروع مجاورت و همسایگی بین نخستین کارخانه سازنده لوازم خانگی ایران و یکی از قدیمی موسسات بانکی کشور اگرچه در ابتدا به شکل رابطه موجر و مستاجری بود اما به مرور زمان دچار چنان تحولی شد که در نتیجه آن امروز بانک ملی با حفظ موقعیت مستاجری خود به عنوان بزرگترین مالک و سهامدار موجر خود یعنی کارخانه ارج شناخته میشود.
آنطور که کارگران و مدیریت این کارخانه گفتهاند دستکم از حدود 15 سال پیش برای نخستین بار بخشی از سهام این کارخانه به بانک ملی ایران واگذار شد و در نتیجه تحولاتی که در این سالها در ساختار مدیریت و ترکیب مالکیت کارخانه ارج به وجود آمد؛ به مرور بر میزان این سهام افزوده میشود به طوری که امروز بانک ملی ایران به واسطه مجموعههای مختلف خود توانسته مالکیت نزدیک به 68 درصد سهام ارج را به نام خود سند بزند.
دانستن این مسئله از آن جهت حائز اهمیت است که در بهار امسال انتشار خبر تعطیلی کارخانه ارج باعث ایجاد یک جنجال رسانهای کمسابقه شد؛ برپایه این خبر که نخستین بار در تاریخ 30 فروردین ماه از زبان کارگران کارخانه ارج انتشار یافت؛ اعلام شد: از مجموع جمعیت 200 نفری کارگران تمامی نیروهای قراردادی پس از دریافت آخرین مزایای مزدی خود سال 94 تعدیل شدهاند و در حال حاضر تعداد کارگران باقیمانده در کارخانه ارج به حدود 60 نیروی رسمی میرسد که به دلیل دشوار بودن شرایط تعدیلشان، کافرما قصد ندارد تا قبل از فرارسیدن زمان بازنشستگی با آنها تسویه حساب کند.
این خبر اگرچه در ابتدا چندان مورد توجه افکار عمومی قرار نگرفت اما بازنشر دوبارهاش به فاصله دو ماه بعد آنچنان در جلب توجه افکار عمومی موفق عمل کرد که تا مدتها اشخاص و گروههای مختلف به فراخور موقعیت و وضعیتشان از این اتفاق به مثابه سنگ معیاری برای سنجش موقعیت اقتصادی کشور و عملکرد مسئولان مربوطه استفاده کنند.
البته این توضیح را باید درنظر داشت که بنابر گزارشهای رسمی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی کارخانه ارج دستکم از سال 91 و به بیان دیگر جدود چهار سال پیش از آنکه خبر تعطیلی آن منتشر شود در زمره واحدهای تولیدی مشکلدار استان تهران قلمداد شده بود.
اگرچه خبر تعطیلی کارخانه ارج و تعدیل کارگرانش به فاصله مدتی کوتاه با این توضیح مدیریت که «کارخانه ارج تنها برای انجام پارهای تعمیرات و بازسازی خطوط تولید تعطیل شده است» به صورت رسمی تکذیب میشود اما همزمان انتشار عکسهایی که از سالنهای خالی از ماشینآلات کارخانه ارج گرفته شده؛ در کنار گفتههای کارگران به این احتمال قوت بخشید که کارخانه ارج در مسیری قرار گرفته است که پایانش چیزی جز تعطیلی کامل خط تولید، تسویه حساب با همه کارگران باقیمانده و تبدیل زمین کارخانه به محلی احداث یک پروژه چندمنظوره مسکونی- تجاری نخواهد بود.
اگرچه مدیریت کنونی کارخانه ارج اعلام کرده است که هنوز از سوی مجموعه سهامدارانی که در راس آن بانک ملی ایران است دستوری در خصوص انجام ماموریت تسویه و انحلال کارخانه دریافت نکرده و در همین راستا از دایر بودن بخش کوچکی از خط تولید کارخانه ارج که به ساخت روزانه چند دستگاه یخچال اختصاص دارد؛ داد سخن میدهد اما در عین حال با تایید این بخش از گفتههای کارگران مبنی براینکه تاکنون قسمتهای قابل توجهی از زمینهای کارخانه ارج توسط مدیران پیشین برای نیاز مالی کارخانه به فروش رفته است بار دیگر به صورت غیرمستقیم بر این نگرانی که قرار است کارخانه ارج نیز به خیل دیگر کارخانههای تعطیل شده اضافه شود، دامن میزند.
کارخانه ارج حدود 79 سال پیش فعالیت خود را در محدوده خیابان امیرکبیر تهران آغاز کرد و به مرور از یک کارگاه آهنگری و سازنده میزو صندلیهای تاشوی فلزی به نخستین کارخانه سازنده لوازم خانگی در کشور تبدیل شد که در سالهای گذشته شمار کارگران شاغل در آن از مرز500 نفر عبور کرد. اما به گفته مدیریت کنونی و کارگرانی که هنوز در ارج حضور دارند با تغییراتی که در سالهای پس از جنگ در شیوه مدیریت و سیاستگذاریهای این کارخانه اعمال شد به مرور کارخانه بابت تامین منابع مالی مورد نیاز خود مجبور به دریافت وامهای متعدد از موسسات بانکی مختلفی میشود که اکنون بانک ملی ایران در صدر بستانکاران این واحد تولیدی قرار دارد.
صرفنظر از درستی و نادرستی تمامی موضعگیریهایی که تاکنون در واکنش به چرایی و چگونگی تعطیلی کارخانه ارج اتخاذ شده ؛ نمیتوان انکار کرد که وضعیت پیش آمده تازگی ندارد؛ تنها یک مرور بر اخباری که تاکنون منشتر شده است نشان میدهد که از زمان خاتمه جنگ تحمیلی و شروع سیاستهای تعدیل ساختاری تاکنون خیلی از کارخانههای دیگر به سرنوشت ارج دچار شدهاند، با این حال شاید قدمت و عقبه تاریخی که کارخانه و کارگران ارج در پشت سر خود دارند و همچنین آنچه از ارج در حافظه جمعی ما ثبت است، باعث متمایز شدن این کارخانه شده باشد.
با این حال شاید جنجالی که با انتشار خبر تعطیلی کارخانه ارج و تعدیل کارگران آن ایجاد شده در نزد افکار عمومی آنقدر تاثیرگذار باشد که بتوان آن را به برهانی قاطع برای اثبات این که در ساختار اقتصادی امروز ایران مناسبات سرمایهداری مالی بر سرمایهداری صنعتی چنان چیره و مسلط است تعبیر کرد؛ مناسباتی که در چارچوب قواعد آن بانکهایی که تامین اعتبارات مورد نیاز بخش صنعت یکی از اصلیترین وظایف آنها قلمداد میشود آنقدر قدرت یافتهاند که بتوانند به مرور در مقام بستانکار زمینه انحلال همیشگی یک برند تجاری 80 ساله و بیکاری شمار زیادی از کارگران آن را فراهم کنند.