ایلنا گزارش میدهد؛
«پلی اکریل» کلاف سردرگمی که کارگران را اسیر کرده است/ کجای این شب تیره بیاویزیم...
پلی اکریل، 1600 کارگر دارد، 400 نفر هم در شرکت DMT از شرکت های اقماری پلیاکریل که مواد اولیه آن را تأمین میکند، مشغول به کار هستند. حالا این 2000 کارگر، ماهها است که دستمزد نگرفتهاند، وضعیت بیمهشان هم بلاتکلیف است.
یک روز نیمه ابری اسفند ماه؛ اصفهان را به مقصد شهرستان مبارکه ترک میکنیم و پا به جاده ای می گذاریم که پایانش به سردرگمی دو هزار کارگر متخصص صنعت نساجی کشور میرسد.
دو سوی جاده، فقط بیابان است؛ این جاده، روزگاری محل گذر کامیون ها و وسایل نقلیه سنگینی بود که محصولات پلی اکریل را برای فروش یا صادرات میبردند، اما این روزها خبری از آن رفت و آمدها نیست. تولید خوابیده و جاده بدجورخلوت است...
چند کیلومتری مانده به مبارکه، ساختمانها در دل بیابان از دور چشمک می زنند؛ به پلی اکریل میرسیم، به قطب نساجی ایران؛ به تنها تولیدکننده اکریلیکِ کشور.
پلی اکریل سه ساختمان یا به عبارتی سه واحد تولید اصلی دارد: اکریلیک یک، اکریلیک دو و پلی استر. از همان ابتدای کار، تنها چیزی که به چشم می خورد، سکوت است و بلاتکلیفی. ازدرِنگهبانی که وارد میشویم، درد دلها شروع میشود:
«آمدهاید که وضعیت ما را ببینید؟ آمدهاید از غبار نشسته بر دستگاههای بی صدا مانده و از کارگرانی که ده ماه است حقوق نگرفتهاند گزارش بنویسید؟ بنویس با 28 سال سابقه فنی و تخصصی بیکارم. بنویس بلاتکلیف میآییم و می رویم، بنویس سوال ما کارگران این است: دست چه کسی پشت پرده این بلاتکلیفی است؟ سوال ما از مسئولان اقتصاد و صنعت، از نمایندگان مجلس این است: قبل از این، صنعت کاشی خوابید، حالا پلی اکریل، بعد از این نوبت کجاست؟ قرار است چه بلایی به سر تولید وطنی بیاورند؟»
شرکت پلی اکریل ایران در تاریخ 24 مردادماه 1353 با مشارکت بخش خصوصی و تعدادی از بانکهای تخصصی ایرانی و شرکت «دوپان دونمور» آمریکا تاسیس و تحت شماره 19413 در تهران به ثبت رسید. بهره برداری از کارخانه های پلی استر و اکریلیک در سال های 1357 و 1360 آغاز شد و شرکت در اردیبهشت سال 1361 تحت شماره 4500 در اداره ثبت شرکتهای اصفهان ثبت شد.
در سالهای رونق و اوج تولید، این کارخانه، یک سوم نیاز صنعت نساجی کشور را تامین میکرد، حتی بازار برای صادرات هم داشت؛ پلی اکریل، 1600 کارگر دارد، 400 نفر هم در شرکت DMT از شرکت های اقماری پلیاکریل که مواد اولیه آن را تأمین میکند، مشغول به کار هستند. حالا این 2000 کارگر، ماهها است که دستمزد نگرفتهاند، وضعیت بیمهشان هم بلاتکلیف است. این کارگران بارها و بارها در اعتراض به این وضعیت مقابل فرمانداری مبارکه تجمع کردهاند؛ حتی مقابل استانداری اصفهان رفتهاند، اما نه تنها هیچ پاسخی نگرفتهاند، بلکه بارها با آنها برخورد شدهاست، برخوردهایی که کارگران را هم خشمگین تر کردهاست و هم دلسردتر ؛ شاید به زعم مسئولان، کارگرانی که ده ماه است، سفره هایشان خالیست، باید بیش از این ریاضت بکشند و دم هم برنیاورند.
شهریورماه 1395، بعد از چندین و چند بار تغییرات مدیریتی، هیات اجرایی دولت در پلی اکریل مستقر شد؛ این هیات با وعده حل مشکلاتِ کارخانه سر کار آمد و قرار شد دولت هم تسهیلات بدهد؛ از تسهیلات وعده داده شده فقط نصف آن پرداخت شد و هیات اجرایی هم هیچ کاری از پیش نبرد؛ کارگران ماندند و یک دنیا سرگردانی و این سوال بی پاسخ که اگر قرار نیست دولت هم کاری بکند، باید به کجا پناه ببریم؟ کجای این شب تیره بیاویزیم قبای ژنده خود را؟!
پای درددل فعالان صنفی این واحد تولیدی مینشینیم. سعید هادی زاده، عضو شورای اسلامی کار پلی اکریل است. او میگوید: تا چند وقت پیش این کارخانه صددرصد خصوصی بود، اما حالا هیات اجرایی دولت آمده؛ با آمدن هیات، معضلات بیشتر شده، آمدند مشکلات را حل کنند، اوضاع را بدتر کردند، در این هفت ماه، حتی یک ریال هم به حسابمان واریز نکردند. حالا چون دست دولت است، سهامدار هم میگوید کاری نمی توانیم بکنیم و خود مسئولان باید مشکلاتتان را حل کنند؛ اوضاعِ خاصی شده، همه توپ را به همدیگر پاس میدهند.
چند ماه پیش، سهامدار اصلی پلی اکریل، خارج از مرزهای ایران فوت می کند. وارثانش به گفته کارگران، اعتقادی به تولید ندارند و نمی خواهند برای راهاندازی خطوط، از جیب مایه بگذارند؛ هیات دولت هم که هیچ قدم مثبتی برنداشته، حتی این کارگران نمیدانند تکلیفشان چه میشود و چه زمان قرار است معوقات تلنبار شده ماههای گذشته پرداخت شود. چند وقت پیش، بحث معرفی کارگران به بیمه بیکاری مطرح شد که موج جدیدی از نگرانی ایجاد کرد، این مساله به جایی نرسید و حالا مدیران از طرح اصلاح ساختار ی حرف می زنند؛ به این معنی که مدیران باید طرحی برای راه اندازی کارخانه ارائه کنند و کارگران را برای مدت محدود و معین به بیمه بیکاری معرفی کنند؛ اما در پلی اکریل هیچ طرحی برای احیای مجدد ارائه نشده و احتمالا برنامهای برای اصلاح و راه اندازی هم در کار نیست.
وارد سالن اکریلیک یک می شویم. گرد تعطیلی و خواب، روی دستگاهها نشسته؛ کارگران همچنان هر روز میآیند اما ساعات کاری را بیکار میگذرانند و دوباره برمیگردند؛ بیشترشان ساکن اصفهان هستند؛ برای رفت و آمد، سرویس دارند اما به قول خودشان، سرویس ها هم تق و لق هستند و مرتب کار نمیکنند؛ چون مطالبات آنها هم پرداخت نشده، خیلی روزها راننده ها در اعتصاب هستند.
یکی از کارگران این سالن می گوید: دو ماه است که دیگر خبری از غذا هم نیست؛ پول پیمانکار رستوران را ندادند، آنها هم گذاشتند و رفتند. ما هم که مرخصی نداریم، باید بیاییم، وسط برّبیابان، بدون غذا هشت ساعت علاف باشیم؛ حتی جایی برای گرم کردن غذا هم نیست.
زندگیِ خیلی از همکارانمان از هم پاشید؛ بی پولی است و فقر، شوخی که نیست!
یکی دیگر از کارگرها می گوید: به معنای واقعی کلمه وضعمان خراب است؛ حتی بانک ها هم دیگر به ما وام نمیدهند؛ کسی نمانده که مقروضش نباشیم؛ زندگیِ خیلی از همکارانمان از هم پاشید؛ بی پولی است و فقر، شوخی که نیست!
متوسط دستمزد کارگران پلی اکریل، دو میلیون تومان است، کارگران میگویند اگر تولید راه بیفتد اینقدر این کارخانه سودده است که پرداخت دستمزدها اصلا مشکل نیست. یکی از کارگران که تکنیسین است و ده سال سابقه کار دارد میگوید: وظیفه منِ کارگر نیست که مشکلات تولید را حل کنم و گره های کور صنعت را باز کنم؛ وظیفه منِ کارگر نیست که وزیر صنعت و معدن را بیاورم که خودش از نزدیک این اوضاع را ببیند؛ وظیفه نمایندگان مجلس است که کاری بکنند؛ وظیفه مسئولان استانی است که این مشکلات را حل کنند. چطور است که فقط وقت رأی دادن و حاضر شدن برای انتخابات که میشود، یاد ما کارگرها میافتند، اما اگر بگوییم حق و حقوقمان را میخواهیم، خرابکاریم و با ما برخورد می کنند.
شانزدهم بهمن ماه، کارگران پلی اکریل برای چندمین بار تجمع کردند؛ 800 نفر با پای پیاده راه افتادند و به سمت فرمانداری مبارکه رفتند؛ پاسخ که نگرفتند هیچ، با آنها برخورد هم شد. یکی از کارگران می گوید با شکم گرسنه تجمع کردیم، مورد برخورد هم قرار گرفتیم...
محمدی مهندس اکریلیک یک است؛ میگوید: خلاصه بگویم، بزرگترین مشکل، نامشخص بودن وضعیت مالکیت در چند سال اخیر است؛ واگذاری پلی اکریل در سال 83 به بخش خصوصی، خارج از ضوابط و چهارچوبهای قانونی انجام شد. بعد از آن، این واحد چند بار دست به دست شد و حالا اینجا عملا مالک مشخصی ندارد. هیات اجرایی دولت هم نه تنها حمایت مالی نکرد و مشکل کمبود نقدینگی همچنان پابرجاست، بلکه از کارگران حمایت معنوی هم نکردند. اگر میخواهند ما را به بیمه بیکاری معرفی کنند، بایستی اول طلب ما را بدهند. یک مهندس حداقل 40 میلیون طلب دارد، چطور برود بیمه بیکاری؟
کارهای هیات اجرایی فقط به نفع سهامدار تمام شده
احمدرضا شفیع زاده، یکی دیگر از اعضای شورای اسلامی کار این کارخانه است. او هم معتقد است که پلی اکریل این روزها، صاحب ندارد. کارهای هیات اجرایی هم فقط به نفع سهامدار تمام شده؛ چرا که فقط بدهیهای سهامدار به دولت را فریز کردند اما نه معوقات کارگران پرداخت شد و نه خطوط تولید فعال شدند. به عقیده شفیع زاده، بحران اصلی پلی اکریل، بحران کارگری است که برای رفع این بحران، هیچ کاری نکردند. او میگوید: اگر قرار بود برویم بیمه بیکاری بگیریم، همان شهریورماه می رفتیم، نیازی به حضور هیات اجرایی و این همه تشریفات زائد نبود.
حرفها و درد دلهای کارگران پلی اکریل پایانی ندارد. کارگران وسط سالن اکریلیک یک جمع شده اند و میخواهند صدایشان به گوش مسئولان رسانده شود؛ میخواهند در این میان، کسی فکری به حال بلاتکلیفیشان کند.
گشت و گذار در سالنهای تولید که تمام میشود، سراغ مدیر اجرایی کارخانه میروم، محمدحسن کاویانی، مدیر اجرایی و عضو هیات اجرایی مستقر در کارخانه. او توضیحات زیادی نمی دهد؛ میگوید: فعلا مصاحبه نمیکنم تا مساله حل شود؛ از او می پرسم کی و چطور این مساله حل میشود؟ میگوید تاریخ دقیقی نمیتوانم بدهم؛ همه مقامات استانی و کشوری پیگیرند اما واقعا نمی دانم چه زمانی معوقات کارگران پرداخت می شود.
دیگر تقریبا نزدیک ظهر است. فضای پلی اکریل حسابی خلوت و سوت و کور است؛ کارگران با دوچرخه از این ساختمان به آن ساختمان میروند و به فکر این هستند که امروز را چطور بگذرانند؛ کجا غذا بخورند و آیا برای برگشتن به شهر، سرویس هست یا نه.
بعد پلیاکریل سری هم به DMT می زنیم؛ همان نزدیکی هاست؛ کارگران در محوطه جمع میشوند و میگویند ما هم وضعیتمان همان وضعیت پلی اکریل است، حتی بدتر؛ چون هیات اجرایی اینجا نیامده و ما هیچ کس را نداریم که کار را از طریقش پیگیری کنیم؛ ما چهارصد نفر منتظریم ببینیم چه اتفاقی برای پلی اکریل می افتد. می گویند: DMT پتانسیل این را دارد که حتی بیش از ظرفیت اسمی اش کار کند؛ دستگاهها و ماشین آلات همه استاندارد و آلمانی است، پرسنل، جوان و متخصص اما تولید ماههاست که متوقف شده و این همه پتانسیل، در حال هرز رفتن است.
این است معنای یکسان سازی: در بدبختی برابریم
ناهار را در سالن غذاخوری DMT، میخوریم. اینجا هنوز غذا برقرار است اما از بیست اسفند آن هم قطع میشود. پیمانکار رستوان میگوید: 7 ماه است که صورت وضعیت های من را پرداخت نکردهاند اما من از جیب، حقوق پرسنل آشپزخانه را دادهام؛ جالب اینجاست که میگویند باید جمع کنید و بروید؛ دیگر غذا نمیخواهیم؛ دلیلش می دانید چیست؟ یکسان سازی. چون در پلیاکریل پیمانکار رستوران گذاشته و رفته و غذا نمیدهند، اینجا هم میخواهند غذا را قطع کنند. این است معنای یکسان سازی به زعم آقایان....
کارگران هم از بیغذایی ناراحتند. میگویند این چه نوع یکسانسازی است که به ضرر کارگران است و به حذف تسهیلات می انجامد؟ این است معنای یکسان سازی: در بدبختی برابریم....
تلاش برای ملاقات با تقی خاکیانی، رئیس اداره کار شهرستان مبارکه به جایی نمیرسد؛ تلفنی حاضر به صحبت میشود؛ میگوید: حرف خاصی ندارم، لابد تمام حرفها گفته شده؛ مشکلات همانهاست که کارگران گفتند...
راه برگشت را در پیش می گیریم؛ کارگران در آخرین لحظه باز هم میخواهند از مشکلاتشان بگویند: میگویند شنیدهایم از روسیه و چین، الیاف وارد کرده اند و دیگر به نفعشان نیست که پلی اکریل راه بیافتد؛ شنیدهایم فقط قرار است تا انتخابات صبر کنند و بعدش به احتمال زیاد همه ما را می فرستند برای گرفتن بیمه بیکاری، شنیدهایم دستهایی پشت پرده در کار است، خیلی حرفهای جورواجور شنیدهایم و ما کارگران مانده ایم که کدام را باور کنیم.
گرچه یک ماه از معوقات کارگران را در آخرین روزهای سال دادند، اما سرگردانی و بلاتکلیفی همچنان پابرجاست.
از دور، ساختمان های پلیاکریل، شبیه یک ابهام است، یک ابهام بزرگ، یک علامت سوال بی انتها؛ شبیه گره کوری است که مسئولان باید آن را بگشایند، شبیه یک کلاف سردرگم است.
پلیاکریل، کلاف سردرگمی است که کارگران را اسیر کرده است؛ کارگران در چنبره هایش گیر افتادهاند؛ دو هزار کارگر متخصص صنعت دیرپای نساجی ایران به شدت سرگردانند....
گزارش: نسرین هزاره مقدم