موانع گسترش قانونی نشر الکترونیک در ایران/۱/؛
ترس از دست دادن سود در نشر الکترونیک/انتقال ممیزی به بعد از انتشار اثر
محمد صدوقی تاکید کرد: فرهنگ صحیح استفاده از فایلهای الکترونیکی را نمیدانیم و هنوز برای مردم ما جا نیفتاده که باید بایت فایل دیجیتال هزینه پرداخت کنند.
محمد صدوقی (مدیر سایت و اپلیکیشن طاقچه) در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، در ارزیابی از شرایط نشر الکترونیک و فروش آنلاین کتاب در کشور گفت: مبحث کتاب الکترونیک و فروش آنلاین کتاب در برخی موارد تفاوتهایی با یکدیگر دارند چراکه در بحث فروش آنلاین معمولا تمرکز بر فروش فیزیکی کتاب است و نه نسخه الکترونیک آن است تا نسخه الکترونیک. در حوزه فروش کتاب الکترونیک هم ما در حال حاضر سه چالش عمده را پیش رو داریم. اول آنکه خود ناشران و تولیدکنندگان کتاب کاغذی هنوز نتوانستهاند با کتاب الکترونیک ارتباط برقرار کنند و تمایل ندارند محتواهایشان را در اختیار بخش الکترونیک قرار بدهند. یعنی این نگاه سنتی بازار نشر به نشر الکترونیک خودش یکی از چالشهای پیش روی ماست.
صدوقی ادامه داد: عدم آشنایی مردم با مقوله کتاب الکترونیک و نرمافرازهای مربوطه هم از دیگر مواردی است که در حوزه کتاب الکترونیک جای بحث دارد. البته موضوع آشنایی مردم با کتاب الکترونیک نیازمند یک همکاری خوب رسانهای برای معرفی و شناساندن نرمافزارهای مرتبط با عرضه کتاب الکترونیک است. وقتی میبینیم که هر زمان تبلیغات خوبی صورت میگیرد یا کمپینهایی برگزار میشود و مردم هم مشارکت میکنند، یعنی رسانه کتاب الکترونیک خیلی ضعیف است و ما هنوز نتوانستهایم مفهوم کتاب الکترونیک را به درستی به جامعه معرفی کنیم.
این فعال نشر الکترونیک سپس عدم وجود فرهنگ صحیح استفاده از فایلهای دیجیتال را از دیگر چالشهای حوزه نشر الکترونیک خواند و بیان کرد: مسئله سوم هم نبود فرهنگ درست استفاده از فایلهای الکترونیکی است. اساسا هنوز برای مردم ما جا نیفتاده که باید بایت فایل دیجیتال هزینه پرداخت کنند. همین مردم شاید خیلی راحت در یک کتابفروشی ۳۰هزار تومان یک جلد کتاب بخرند اما هنوز برایشان مانوس نیست که ۵هزار تومان بایت فایل همان کتاب پرداختی داشته باشند و احساس میکنند اصولا فایل دیجیتالی باید رایگان باشد.
او افزود: عینا نگاهی که در حوزه موسیقی و فیلم هم وجود دارد و مثلا موزیکها و سریالها و فیلمها را راحت دانلود و روی فلش به یکدیگر منتقل میکنند. مسئله اینجاست که قانون کپیرایت حتی به طور ناقص هم در جامعه ما جا نیفتاده و مردم درک نمیکنند که باید بایت یک اثر حتی به شکل الکترونیک هزینه پرداخت کنند. مخصوصا در مورد کتاب و موسیقی که مدت زیادی در فضای اینترنت ما به صورت رایگان در دسترس جامعه قرار داشته و همین امروز هم در انواع شبکههای اجتماعی و کانالهای تلگرامی میبینیم که به راحتی کتابهای روز را اسکن کرده و در اینترنت پخش میکنند.
مدیر سایت و اپلیکیشن طاقچه در پاسخ به چرایی مقاومت ناشران در برایر نشر دیجیتال و اینکه آیا همین مسئله نبود قانون کپیرایت در کشور توجیهی برای عدم استقبال ناشران سنتی از نشر دیجیتال نیست، متذکر شد: چند دلیل وجود دارد که باعث شده ناشران نسبت به نشر الکترونیک خوشبین نباشند و برای هر ناشر هم ممکن است یک یا دو مورد از این دلایل مهمتر باشد. البته هستند ناشرانی که رغبت خوبی به نشر الکترونیک دارند و حتی پیش از آنکه کتاب کاغذی را روانه بازار کنند کتاب الکترونیک را منتشر میکنند. نشر میلکان ازجمله این ناشران است که همزمان با نسخه کاغذی نسخه الکترونیک کتابهایش را هم منتشر میکند و جالب است که نشر میلکان در همین یکی دو سال اخیر هم در نشر کاغذی و هم نشر الکترونیک پیشرفت بسیار خوبی داشته و اتفاقا درآمدهای خوبی را هم کسب کرده است. نشر کولهپشتی یا دیگر ناشران هم هستند که دید درستی نسبت به نشر الکترونیک دارند.
صدوقی همچنین برداشتهای اشتباه از مبحث امنیت در حوزه دیجیتال را از دیگر دلایل مقاومت نشر سنتی نسبت به نشر دیجیتال عنوان و اضافه کرد: تصور ناشران درباره نشر الکترونیک و مخصوصا امنیت این حوزه با حساسیتهای زیادی همراه است. یعنی میگویند اگر فایل الکترونیک کتابهایمان را در فضای اینترنت و اپلیکشنها قرار بدهیم این فایل در دسترس همگان خواهد بود و ممکن است از روی آن چاپ و تکثیر غیرقانونی اتفاق بیفتد و دیگر تحت مالیکت ما نیست. این دغدغه یک پاسخ ساده دارد و آن هم اینکه در حال حاضر هم شاهد چنین اتفاقاتی و تکثیر و عرضه غیرقانونی کتابهای ناشران نه فقط به صورت دیجیتال بلکه به شکل مکتوب و کاغذی هم هستیم. یا ناشران این نگرانی را دارند که عرضه الکترونیک کتابها بر فروش کتابهای کاغذی تاثیر منفی بگذارد و در صورت انتشار کتاب دیجیتال دیگر مشتری برای خرید کتاب فیزیکی آن اثر وجود نخواهد داشت. در صورتی که واقعا این دو فضا کاملا از یکدیگر متفاوت هستند و تاثیر منفی بر همدیگر نخواهند داشت.
او ادامه داد: در برنامه خندوانه و کمپین کتابخوانی به نوعی تبلیغ طاقچه و خرید کتاب الکترونیک اتفاق افتاد و قیمت کتابها در طاقچه هم زیر نصف قیمت کتاب کاغذی بود ولی به همان میزان که ما در طاقچه کتاب الکترونیک فروختیم مردم به کتابفروشیها رفته و کتاب چاپی خریداری کرده بودند. یعنی حتی مشتریهای کتاب چاپی و الکترونیک هم از همدیگر جدا هستند. در همان بازه نزدیک ۱۲۰ تا ۱۳۰ هزار جدی کتاب کاغذی در کتابفروشیها به فروش رفته در صورتی که در لحظه امکان خرید نسخه دیجیتال آن با نصف قیمت وجود بوده است. نکته دیگری که به اشتباه در ذهن ناشران شکل گرفته این است حوزه دیجیتال را رقیب خود و گمان میکنند حوزه نشر دیجیتال در آینده کسب و کار آنها را با مشکل مواجه خواهد کرد. شاید به این فکر میکنند اگر اپلیکیشنهایی مثل طاقچه گسترش پیدا کنند، کمکم کارهای ناشران را هم دست میگیرند و آنها حذف شده و دیگر درآمدی نخواهند داشت.
مدیر سایت و اپلیکیشن طاقچه با اشاره به ترس ناشران به از دست دادن سودهای ناشی از فروش کتاب کاغذی نیز یادآور شد: یک مورد مهم هم اینکه ناشران احساس میکنند با ورود به حوزه الکترونیک کلیت کسب و کارشان آسیب خواهد خورد. مثلا یک نشر دانشگاهی از یک سود ۱۰۰ میلیون تومانی در هر ترم برای یک عنوان از کتابهایش صحبت میکرد و اینکه حاضر نیست با ارائه نسخه الکترونیک چنین سودی را در معرض خطر بدهد. تازه اینها کتابهایی است که ترم به ترم منتشر میشود و دانشآموزان و دانشجویان برای خرید آن الزام دارند و در مورد کتابهای عمومی هم ترسها بیشتر میشود که همان درصد سود ناچیزش هم قطع شود.
این فعال نشر الکترونیک اضافه کرد: طاقچه یا هر اپلیکشین دیگری برای این به وجود آمده که جامعه خواهی نخواهی به سمت نشر دیجیتال حرکت میکند و مردم دیگر میدانند با استفاده از تکنولوژی و ابزارهای دیجیتال امکان مطالعه خواهند داشت و میخواهند از این امکان استفاده کنند. اگر ما به شکل قانونی چنین بستری را برای جامعه فراهم نکنیم، رفع این نیاز شکل غیرقانونی خواهد گرفت و واقعیت این است که با عرضه اپلیکشینهای قانونی عرضه کتاب دیجیتال بسیاری از سایتهای غیرقانونی دانلود کتاب جمع شدهاند یا دستکم کتابهای دارای صاحب اثر را منتشر نمیکنند.
صدوقی در ادامه با انتقاد از اینکه مسئولین و قعالین حوزه نشر اهتمامی جدی به توسعه فضای نشر دیجیتال نشان نداده و نمیدهند، گفت: با تمام این تفاسیر متاسفانه هنوز مسئولین امر برای توسعه نشر دیجیتال اهتمام ندارند و حتی در نمایشگاه بینالمللی کتاب که بزرگترین رویداد فرهنگی کشور است توجهی به نشر دیجیتال نمیشود. ما بسیار به حضور در نمایشگاه کتاب مشتاق هستیم و ساعتها هم بحث و جلسه با مسئولین مربوطه برگزار میکنیم تا در یک فضای مناسب جانمایی شویم اما گویا معاونت فرهنگی و مدیران نمایشگاه و حتی اتحادیه ناشران به عنوان متولی اهتمام جدی برای توجه به نشر دیجیتال ندارند. شاید دلیلش هم همین ترسها از به هم خوردن فضای کسب و کار کتاب کاغذی با توسعه نشر دیجیتال باشد. هرچه هست که همیشه در نمایشگاه کتاب در یک فضای دورافتاده و بخش جنبی و نه سالنها اصلی به نشر دیجیتال غرفه دادهاند، در صورتی که فقط اپلیکشین طاقچه نزدیک به ۵ تا ۶ میلیون نسخه کتاب عرضه کرده و به فروش رسانده است. از هر کدام این کتابها حتی یک جمله خوانده شده باشد یعنی یک تکان اساسی در مبحث کتابخوانی.
او تصریح کرد: نکته تاسفبار اینکه در همان بخش ناشران عمومی بسیاری تنها یک کپی از کارهای دیگر ناشران را عرضه میکنند و شاهد هستیم یک داستان با ترجمههای مختلف و حتی کپیکاری در این بخش که در بهترین فضای نمایشگاه هم جانمایی شده فروخته میشود و اپلیکشین نشر دیجیتال که تاثیرگذار هم هستند مورد بیمهری قرار میگیرد. اگر همراهی باشد واقعا نشر دیجیتال میتواند تاثیر مثبتی در عصه فرهنگی و کتابخوانی داشته باشد، نه اینکه جایی از نشر کاغذی را تنگ کنیم. واقعیت این است قشر عظیمی از مردم جامعه ما کتاب نمیخوانند چون وقت و هزینه کافی برای این کار را ندارند، دقیقا مواردی که نشر دیجیتال برای آن راه حل دارد. یک کتاب الکترونیک با هزنیه کم همه جا میتواند همراه خواننده باشد و در مترو، اتوبوس و ... استفاده شود. ما اگر در ایران یک میلیون نفر کتابخوان داریم ما میتوانیم به کمک نشر دیجیتال این تعداد را به دو میلیون نفر برسانیم نه اینکه از همین یک میلیون نفر درصدی را تصاحب کنیم.
مدیر سایت و اپلیکیشن طاقچه در پایخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه اساسا آمار و اطلاعاتی از میزان اثرگذاری نشر دیجیتال و اپلیکیشنهای عرضه کتاب الکترونیک بر سرانه مطالعه وجود دارد، اظهار داشت: آمار نشان میدهد تاثیر مثبت کتاب الکترونیک در کتابخوانی و سرانه مطالعه واقعا افتاده است. هرچند که در ایران یک مرکز آمار مستند برای چنین اعداد و ارقامی نداریم و مشخص نیست نشر کاغذی و نشر الکترونیک چه میزان فروش داشتهاند. با این حال آمار خود اپلیکیشن طاقچه نشان میدهد که چنین رشدی داشتهایم و مردم علاقهمند هستند که در فضای دیجیتال مطالعه داشتند باشند و روزانه ۲ تا ۳ هزار نسخه کتاب از طاقچه خریداری و دانلود میشود. بالاخره نوع زندگیهای امروز وقتهای تلف شده را زیاد کرده و در مترو یا ترافیک میبینیم همه سرشان در گوشی است و شما تصور کنید تعداد قابل توجهی از این تعداد روی گوشیها کتاب بخوانند و این اتفاق در حال وقوع است.
صدوقی گریزی نیز به نقش نشر دیجیتال و و اپلیکیشنهای عرضه کتاب الکترونیک در ارائه محتوای سالم و صحیح در فضای مجازی زد و بیان کرد: در حال حاضر دچار یک اینترنتزدگی منفی هم هستیم و در شبکههای اجتماعی مدام محتواها و اطلاعات تکه تکه شده و بدون سند ارائه میشود که مردم هم میخوانند، در این فضای نابهسامان محتوایی حالا امکانی هم هست که یک محتوای کامل و صحیح و مناسب در قالب کتاب دیجیتال به مخاطب عرضه میشود. خیلی از مردم ما که به دلایل مختلف امکان تهیه و خواندن کتاب را نداشتند به واسطه اپلیکشینهای عرضه کتاب دیجیتال امروز مطالعه دارند. به عنوان مثال در دوره برگزاری کمپین برنامه خندوانه از مجموعه کتابهای چاپی و الکترونیک در یک ماه ۴۰۰هزار نسخه کتاب فروخته شده است. باید سرعت دانش مردم نسبت کتاب الکترونیک را بیشتر کنیم و از کاتالیزوهایی استفاده کنیم که استفاده مردم از این فضا بیشتر شود. خواندن کتاب در فضای دیجیتال دهها برابر مفیدتر از مطالعه مطالب تکه تکه بدون سند در شبکههای مجازی است.
او درباره مباحث مربوط به مجوز و ملزومات قانونی حوزه نشر دیجیتال گفت: دریافت مجوز دوم جدای از مجوز صادر شده برای کتاب کاغذی بالاخره در قانون گنجانده شده بود ولی متاسفانه شرایط کاری اجازه چنین کاری را به ما نمیداد. ما روزانه ۲۰ تا ۳۰ عنوان کتاب جدید به طاقچه اضافه میکنیم و برای دریافت مجوز جدید زمان زیادی میگرفت. بنا بر صحبتی که شده قرار است همان مجوز کتاب کاغدی برای انتشار نسخه دیجیتال آن هم کفایت کند. البته حتی پتانسیل جرایی و نیروی انسانی برای بحث ممیزی جداگانه کتابهای الکترونیک هم در وزارت ارشاد وجود ندارد. بنده که شخصا معتقدم در فضای نشر الکترونیک باید ممیزی پس از سانسور اعمال شود چراکه در این فضا به محض اینکه کتابی تذکر بگیرد یا مشکلی داشته باشد در لحظه میتواند غیرفعال شود. مسئلهای که تاکنون هم چندین بار اتفاق افتاده و ما کتابهایی که عنوان شده را غیرفعال کردیم.
صدوقی در پایان تاکید کرد: شنیدههایی هم هست که میگوید قرار است کتاب الکترونیک هم زیرمجموعه معاونت فرهنگی قرار بگیرد که میتواند مفید باشد. بحث دریافت شابک مجزا برای کتابهای الکترونیک هم نشان میدهد که در هرصورت مسئولین ما به سمت کتابهای الکترونیک متمایل شدهاند و حرکت دارند ولی حرکت کند است و از بازار عقبتر هستند و مثلا تازه بعد از ۴ سال پلتفرم شابک الکترونیک مهیا شده است.