فهرستِ مشخصِ وامگیرندگان سینمای ایران
در سه دهه گذشته بیش از 70 تا 80 درصد وامهای اعطا شده به فیلمسازان که رقمش به حدود 200 تا 300 میلیارد تومان میرسد عودت داده نشدهاند. مضاف بر اینکه دایره افراد تایید شده برای گرفتن وامهای دولتی به شدت محدود است و بسیاری افراد از این چرخه با دلایل مختلف کنار گذاشته میشوند.
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ «ایرانبرگر»، «رخ دیوانه»، «روباه» جزء آخرین فیلمهای اکران شدهای هستند که هزینه ساختشان با دریافت وام از «بنیاد سینمایی فارابی» تامین شد. اما سرنوشت اکران برایشان یکسان رقم نخورد. فیلم مسعود جعفریجوزانی با فروش بیش از 5 میلیارد تومانیاش به راحتی میتواند اقساطش با فارابی را تسویه کند. ساخته ابوالحسن داوودی نیز با فروشی حدود 3 میلیارد تومانی مشکلی با تسویه وامی که از فارابی گرفته ندارد. اما؛ فیلم سوم که بهروز افخمی آن را کارگردانی کرده و درباره حوزه انرژی هستهای است؛ در گیشه سرنوشت چندان خوشایندی نداشت. «روباه» در همان قدمهای نخستین از گردونه رقابت با 4 فیلم دیگر حذف شد. نهایت فروش این فیلم پس از 50 روز به 100 میلیون تومان هم نرسید. حال محمد پیرهادی؛ تهیهکنند فیلم مانده با پس دادن ـ یا ندادن ـ وامی که برای یک فیلم نفروش دریافت کرده است.
در سه دهه گذشته نظیر فیلم روباه کم نبودهاند. فیلمهایی که یا به دلیل شکست در گیشه یا به این دلیل که علاقه به پرداخت اقساط نداشتند از پس دادن وامهای خود سرباز زدند. به دلیل وجود نداشتن آماری شفاف از میزان وامها و نام فیلمها نمیتوان میزان دقیقی برای وامهای عودت داده نشده؛ اعلام کرد. اما به اعتقاد امیرحسین علمالهدی (مدیر سینمای هنروتجربه) بالای 70 تا 80 درصد این وامها بازپرداختی ندارند که این رقم در سه دهه گذشته به رقمی حدود 200 تا 300 میلیارد تومان میرسد.
بسیاری از این افراد در طول این سالها از بودجههای دولتی و بیتالمال برداشتِ "وامهای قرضالپس نده" داشتهاند. درحالیکه در تعریف وام آمده؛ وام نوعی قرض دادن پول در زمانی مشخص بین قرضدهنده و قرضگیرنده است.
سینمای ایران برای سروپا ماندن تا چه میزان وابسته به این وامهاست و فیلمسازی ما چهقدر مدیون آن؟ چنین کمکهایی را برای سینما باید فرصت دانست یا تهدید؟ چگونه فیلمساز میتواند دولت را برای گرفتن وام مجاب کند؟ آیا هر کارگردانی و با هر مسلکی میتواند از این وامها بهرهمند شود یا این وامها محدود به فیلمسازانی خاصاند؟ چه شاخصههایی برای گرفتن وام نیاز است؟ و اینکه فارابی در بازگرداندن وامهای خود تا چه میزان موفق است؟
سالیانه 30 تا 40 درصد تولیدات سینمای ایران با کمک مستقیم دولت به صورت سرمایهگذاری و تولید، وام و مشارکت در تولید ساخته میشوند. میان این سه؛ وام از آن جهت که ماهیتاش گرفتن و پس دادن است یکی از حداقل کمکهای دولت به حوزه سینماست که به دلیل چرخهی معیوب موجود؛ این حمایت حداقلی بیشتر از اینکه فرصت تعبیر شود به تهدید تبدیل شده است.
مجید برزگر(کارگردان فیلمِ پرویز) با ابراز گلایه از رانتی که در مسیر پرداخت وام گسترده شده؛ میگوید: در تعریف؛ اساسا پرداخت وام یک فرصت است اما زمانیکه وامها وارد چرخه شخصی و معیوب میشوند؛ تبدیل به تهدید میشوند.
او اعتقاد دارد که با تمهیدات صحیح میتوان این تهدید را برای سینما تبدیل به فرصت کرد اما در شرایط فعلی که بستر برای همه بهطور یکسان فراهم نیست و در شرایطی که یک فیلم از حداقل وام محروم میشود؛ فیلمی دیگر منابع میلیاردی را دراختیار میگیرد؛ نمیتوان از جریان پرداخت وامها انتظار اثربخشی داشت.
برزگر؛ کفِ وامهای پرداختی را 80 میلیون تومان و سقفِ آن را چندین میلیارد تومان بیان میکند و به این نکته اشاره دارد که: اگر تهیهکنندهای اهل مناسبات نباشد برای همیشه از سینما حذف میشود. و کسی نمیداند به چه دلیل فلان فیلم زیاد گرفته و دیگری یک ریال هم دریافت نکرده. و اینکه چرا به یک فیلم سخت میگیرند و به فیلمی دیگر سهل.
بهطور تقریبی سی فیلم از 70 تا 80 اثر سینمایی که در سال ساخته میشود با چتر حمایتی دولت و کمکهای بنیاد سینمایی فارابی به پایان میرسند. اما در سایت این بنیاد هیچگونه اطلاعاتی درباره فیلمهایی که وامها را دریافت کردهاند و میزان کمکها، وامها و پرداختها موجود نیست تنها پرونده فیلمها به ذکر نامِ دو فیلم فاخر و میلیاردی "ملک سلیمان" و "راه آبی ابریشم" خلاصه میشود آنهم بدون اعلام رقم. حتی مکاتبه ایلنا با روابط عمومی و برخی مسئولان قدیمی و جدید این بنیاد برای بیرون آوردنِ این اطلاعات و آمار بینتیجه بود.
علمالهدی که خود جزء مدیران دولتی سینماست؛ میگوید: در سی سال گذشته؛ صدها میلیارد تومان وام به سینمای ایران تزریق شده اما به دلیل عدم وجود آمار و اطلاعات کسی اطلاع دقیق از میزان پرداختها و بازپرداختها ندارد. و هر دولتی سعی میکند دراین مورد سکوت کند.
به اعتقاد او؛ در این سه دهه همه چیز محرمانه بوده و هیچ اطلاعاتی به بیرون درز نکرده و به جز وامدهنده و وامگیرنده؛ هیچکس اطلاعی از جزییات ندارد.
مدیر سینمای هنروتجربه با بیان این مطلب که وام گرفتن فعل بدی نیست؛ برنگرداندن وام است که مشکل ایجاد میکند؛ میگوید: تا زمانی که اطلاعات و آمار نباشد نمیتوان رقمی اعلام کرد. اما آنچه مسلم است درصد بالایی از این وامها عودت داده نشده. و با وجود اینکه فارابی با حق رایتهای ویدئویی سعی داشته تا حدودی منابع مستهلک شده را برگرداند اما 50 تا 80 درصد وامها برگشتی نداشته است.
معوقات این چنینی و عدم پرداخت وام تنها مختص به حوزه سینما نیست. در بسیاری حوزهها ازجمله کشاورزی، صنوف، بانکها و کارخانهها نیز چنین جوی حاکم است. چنانچه در حال حاضر به دلیل بیکفایتی دولت گذشته و پرداخت وامهای بدون پشتوانه؛ میزان معوقات بانکی به مرز صد هزار میلیارد تومان رسیده که همین امر بانکهای کشور را با چالش جدی روبروکرده اما به گفته علمالهدی در حوزهای مانند سینما از آن جهت که وامگیرندگان بر این امر واقفاند که درصورت عدم پرداخت سروکارشان با قوه قضاییه و زندان نیست و با یک سازمان فرهنگی طرفاند که در آخر با ادبیات فرهنگی با آنها برخورد میشود؛ لزومی برای بازپرداخت نمیبینند.
آنگونه که از صحبتهای برزگر برمیآید جریان فیلمسازی مستقل بهطورکل از مناسبات دریافت وام محروم است.
او با تاکید بر این مطلب که منابع بیتالمال باید به کل سینما پرداخت شود؛ میگوید: در شکلی از سینما که دولت از مرحله صدور پروانه ساخت، پروانه نمایش و اکران دخالت مستقیم دارد؛ بهنظر میآید پرداخت وام؛ به کل جریانات سینمایی نیز بخشی از وظایفش باشد. این وامها از بودجه عمومی کشور و متعلق به کل سینمای کشور است نه اینکه تنها عدهای محدود از آن استفاده کنند.
برزگر ادامه میدهد: ارگانها و نهادهایی مانند بنیاد شهید، اداره برق، کارخانه یا خودروسازیها که دارای یک تایتل خاص هستند؛ طبیعیست در راستای خاصی فیلم تولید کنند اما سازمانی که داعیهدار سینماست؛ نمیتواند بخشی از سلیقه عمومی جامعه را حذف کند و از آن حمایت نکند.
او درباره چگونگی پرداخت وامها این اعتقاد را دارد که: فارابی یک مکان عمومی برای عموم سینماست اما به نظر میرسد اهداف مشخصی ندارد و با تغییر مدیر اهداف و سیاستهایش تغییر میکند. بنابراین برخی پول خوب میگیرند و برخی از حداقل وام هم نمیتوانند استفاده کنند.
علمالهدی نیز درباره میزان کمکهای دولتی به سینمای مستقل و گروه هنروتجربه میگوید: تعداد فیلمسازان گروه هنروتجر چندین برابر سینمای بدنه است و کل کمک سالانه دولت به این گروه کمتر از دو درصد کل بودجه سینمایی کشور و حدود دو میلیارد تومان است که در حوزه نمایش خلاصه میشود.
او با اشاره به کمهزینه بودن فیلمهای هنروتجربه و سوددهی بالا؛ ادامه میدهد: پس از بودجهریزی در حوزه نمایش؛ باید مکانیزمی پیدا شود که این گروه هم از وامها استفاده کنند.
برزگر درباره تجربه شخصی خود برای گرفتن وام میگوید: برای فیلم "پرویز" درخواست وام 50 میلیون تومانی را داشتم که مورد قبول واقع نشد اما در همان زمان یک میلیارد و 500 میلیون تومان به فیلم "گهوارهای برای مادر" داده شد که در اکران فروشی 15 میلیون تومانی داشت که هیچ تاثیری در داخل و خارج از کشور نداشت. درمقابل؛ "پرویز" در بسیاری از عرصههای بینالملل پرحضور بود و جوایز بسیاری دریافت کرد. در داخل نیز با وجود اکران محدود از بسیاری فیلمها بیشتر فروخت.
او با بیان این مطلب که نمیتوان سلیقه عدهای را به کل نادیده گرفت؛ ادامه داد: موفقیت چشمگیر «پرویز» مدیریت فرهنگی وقتِ بنیاد فارابی را بر آن داشت که از من برای حمایت فیلم بعدیام دعوت کند. اما در نهایت فارابی فیلمنامه «شهروند کاملا معمولی» را رد کرد و برای اهدای وام دارای صلاحدید تشخیص نداد و کار به جنجال رسید. نهایتا؛ نه تنها وام ندادند بلکه توهین کردند و میگفتند این آشغالها را چه کسی میبیند. در مقابل نمونههای زیادی با کمکهای مالی سنگین تولید شدند که هیچ تاثیری چه از حیث زیباییشناسی و چه اقتصادی و جذب تماشاگر روی سینما نداشتند.
او؛ بر این اعتقاد است که فارابی تعریف مشخصی از اهدافش ندارد و با بسیاری از فیلمسازان چنین برخوردهایی دارد: مشخص نیست شورایی که در فارابی برای پرداخت وامها تصمیم میگیرند متشکل از چه کسانیست و وامها را براساس چه چارچوب و تعاریفی پرداخت میکند. اما اگر کمک نمیکنند دلیلی ندارد؛ توهین کنند یا سلیقه عدهای را نادیده بگیرند.
برزگر؛ سینما را به شدت وابسته به بودجههای دولتی همراه با رانت معرفی میکند و اعتقادش به حذف کمکهایی اینچنینیست که این منابع باید در زیرساختهای سینما هزینه شوند.
علمالهدی نیز کمکهای دولتی را از آن جهت ضروری میداند که دولتها برای برآورده شدن منویات فرهنگی نمیتوانند به بخش خصوصی که دغدغهاش برگشت سرمایه است؛ تکیه کنند و از آن جهت که سینما در زیرمجموعه فرهنگ تعریف میشود به این کمکها نیاز دارد.
او درباره پرداخت وامها میگوید: حوزه فرهنگ خطکشی شده نیست. هر دولت براساس ترکیب و سلیقه شورا میزان سرمایهگذاری و منویات فرهنگی خود را اعلام میکند و شورا براساس سلیقه اعضا نسبت به مسائل فرهنگی وامها را پرداخت میکند.
برزگر به این نکته نیز اشاره دارد که: فیلمساز با ساخت فیلم از جیب خودش به دنبال راهکارهایی برای فروش فیلم پیدا میکند و تا زمانی که وام و رانتهای دولتی وجود داشته باشند؛ فیلمسازان و تهیهکنندگان نگرانی برای بازگشت سرمایه و بازپرداخت وامها ندارند.
او؛ حذف وام را در شرایط فعلی که عدالت برای همه فیلمسازان یکسان نیست؛ مفید میداند و معتقد است درصورتیکه به همه فیلمسازان به یک چشم نگاه شود "وام" اتفاق مبارکی برای سینما خواهد بود.
درحالی بخشی عمدهای از سینماگران مستقل مورد اجحاف قرار میگیرند و از حمایتهای دولتی کنار گذاشته میشوند که سینمای ایران سهم بزرگی از موفقیت خود را در جشنوارههای سینمایی و مطرح شدن در جوامع بینالملل مدیون همین سینماست و بازتابهای جدی سینمای ایران مربوط به سینمای مستقلیست که از "عباس کیارستمی" شروع شد و تا "اصغر فرهادی" ادامه پیدا کرد. به گفته برزگر تمام آنچه که بسیاری از مسئولان به آن مفتخرند ساخته سینمای مستقل ایران است.
در این سالها بسیار فیلمهایی بودند که با بودجههای کلان دولتی ساخته شدند اما نه توانستند در داخل موفقتی به دست آورند و نه در خارج از کشور. آیا فارابی به عنوان تنها مرجع تولید و حمایت از فیلم و بازوی اجرایی معاونت سینمایی وظیفه دارد تنها به به فیلمها و سینمایی که باب طبع یک عده خاص است یا مناسباتی با یک فیلمساز خاص دارد؛ توجه کند؟ آیا نباید این چارچوبها و سیاستها شفاف باشد تا سردرگمی و سرخوردگی بسیاری از فیلمسازانی که نه رابطهای دارند و نه علاقهای به یک گونهی خاص فیلمسازی؛ بیش از این تشدید نشود؟
برزگر این سئوال مشخص را که آیا میتوان دلیل عمده بسیاری از این عدم پرداخت وامها را نام افراد دانست؟ گفت: شاید بخشی به خاطر نام افراد باشد. بهنظر میرسد گنگها و روابط بیشتر تاثیر دارد. آمار دقیق نداریم. آنچه مشخص است این بودجه محدود است اما در بسیاری مواقع کسانی که در این مناسبات نبودند موفق به گرفتن این وامها نشدند.
در سال جاری؛ فارابی برای حمایت از فیلمهای سینمایی؛ 20 میلیارد تومان با اولویت نگارش فیلمنامه درنظر گرفته که با بخشی از این بودجه از تولید 30 اثر سینمایی در قالب اعطای وام حمایت خواهد کرد که 3 فیلم سهم ژانر کودک و نوجوان خواهد بود. اما باید دید آیا مدیریت جدید فارابی قصد دارد امسال تغییری در این بستر اعطای وام به وجود آورد و بساط این گنگبازیها را برچیند؟
گزارش از: شانلی عبادیان