واکنش معاون ارتباطات دفتر رییس جمهوری به مصادره جناحی شهدا
معاون ارتباطاتدفتر رییسجمهور با نگارش یادداشتی از مصادره به مطلوب و استفاده از شهدا٬ برای تسویه حساب و طعنههای سیاسی گلایه کرد.
به گزارش ایلنا٬ متن یادداشت پرویز اسماعیلی به شرح زیر است:
شهدا ابزار نیستند؛ آرمانند. اگر حرفی می زنیم و پوستری برای شهدا میسازیم، باید بر محور وحدت باشد. آنقدر بفهمیم که آنها زندهاند و «زنده به گور» نشدند! بدانیم که باورهای سطحی و بهرهبرداریهای عمیق، آن عزیزان را بدون ما به بهشت خواهد برد!
یک- رهبر معظم انقلاب می گویند با تمام توان از دولت حمایت میکنند و به مسئولان بلند پایه آن اعتماد دارند. اما مراسم تشییع شهدای مظلوم دفاع مقدس، و حضور حماسی و عاشقانه مردم، موجب سوء استفاده برخی و مجال توهین آشکار و توزیع سازمان یافته شبنامه ها و تراکت ها علیه همین دولت و مسئولان میشود. به جای عکس شهدا، پوسترهایی توزیع میشود که کمپین های سیاسی یا تخریبی را تبلیغ میکنند.
دو- همان حوالی و از تریبونی که باید ندای وحدت برخیزد؛ به رییس جمهور مورد تایید ملت و رهبری که زمان شهادت همین عزیزان؛ عضو شورای عالی دفاع، فرمانده پدافند کل کشور و همچنین رئیس ستاد قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء (ستاد فرماندهی جنگ) بوده، اهانت میشود.
دوربین ، تابلویی را به تصویر می کشد که نوشته «شهدا شرمنده ایم ... که دکتر ظریف با قاتلان شما خوش و خندان است»! و ظریف تنها کمی آنطرف تر، بدون هماهنگی های مرسوم به دیدار دسته گلهایِ دست بسته میهن آمده است و آرام، می رود.
سهـ شهدا ابزار نیستند؛ آرمانند. اگر حرفی می زنیم و پوستری برای شهدا میسازیم، باید بر محور وحدت باشد. آنقدر بفهمیم که آنها زنده اند و «زنده به گور» نشدند! بدانیم که باورهای سطحی و بهره برداریهای عمیق، آن عزیزان را بدون ما به بهشت خواهد برد! و باور کنیم مصادره به مطلوب و استفاده از شهدا برای تسویه حسابها و طعنههای سیاسی، بزرگترین خیانت به آنهاست.
چهار- بصیرت؛ یعنی راه شهدا از نام آنها مهمتر است. یعنی پیروی از رهبر انقلاب. یعنی حواسمان باشد که جبهه یکی است و صحنه تغییر کرده. رهبری گفتند که فرزندان انقلاب و مردم در میدان مذاکره و در برابر دشمن حقا و انصافا و با منطق ایستادگی میکنند.
چه بسا این 270 فرشته و 175 غواص آسمانی ما، امروز چنین گفتند: نگران نباش برادر ظریف! هر جا دستها بسته میشود، تاریخ شکل میگیرد و گره ها باز میشود.
پنج- دوباره سلام ای استخوانهای پوسیده و ای غریبهای بهارستان.
بعد از 29 سال آمده بودید ما را دور هم جمع کنید. ما را ببخشید. شرمندهایم که مصادرهتان میکنند. شرمنده ایم.