علت نزدیک شدن قطر به ایران
تنش میان قطر و کشور های دیگر حوزه خلیج فارس، به ویژه عربستان و امارات، به طور بیسابقهای افزایش یافته است.
پس از نشست هفته قبل ریاض، امیر قطر، با انتقاد از سیاستهای سعودی، دشمنی با ایران به عنوان کشوری قدرتمند و اسلامی را بیهوده و حماس و حزبا... را گروههای مقاومت معرفی کرده بود.
هر چند در پی انتشار گسترده اظهارات امیر قطر، دولت این کشور اعلام کرد که سایت خبرگزاری این کشور هک شده و انتساب چنین سخنانی به امیر قطر صحت ندارد اما مقامات سعودی حملات رسانهای تندی را علیه قطر به راه انداخته و اصرار دارند خبر هک شدن سایت این خبرگزاری بیاساس است.
همزمان افشاگریهای این کشورها علیه یکدیگر در رسانههایشان آغاز شده و همچنان ادامه دارد اما پشت پرده چه اتفاقی افتاده که امیر قطر را به چنین مواضعی واداشته است؟
واقعیت این است که قطریها ترسیدهاند. نه از ایران، بلکه از همسایهای که صدها میلیارد دلار سلاح در انبارهای خود دارد و باز هم در حال خرید است به ویژه این که اختلافات ارضی دیرینهای نیز با ریاض دارند.
لیست خرید 110 میلیارد دلاری سعودیها باید هم نگرانی عمدهای برای کشورهای کوچک حوزه خلیج فارس باشد. سرانه نظامی عربستان برای هر شهروند، به رقم بالای بیش از چهار هزار دلار میرسد و اینکه قطریها و حتی کویتیها دست به خریدهای هنگفت نظامی، شامل جنگندههای پیشرفته و سیستمهای پدافندی زده و میزنند، در وجهه اول متوجه ایران نیست. چرا که آنها به خوبی بر این نکته واقف هستند که همسایه قدرتمند شمالی هیچ چشم طمعی به این کشور ها ندارد. قطریها به خوبی بر این نکته واقف بوده و هستند که سعودیها اگر همه دنیا را هم خریداری کنند، جرات و جسارت حمله به ایران را ندارند. پس این تسلیحات برای چه خریداری میشود؟
باید گفت که سعودیها از سالهای دور و دراز با بسیاری از کشورهای همسایه خود دچار مشکل اساسی هستند، مشکلاتی که به دلیل منافع مشترک، فشار آمریکا و تعریف یک دشمن از سوی سعودیها، به نام ایران سعی کردهاند کمتر از آن یاد کنند. با این حال این مسائل هر از چند گاهی خود را نشان داده و سر بر میآورد. باید دقت کرد که چه اتفاقی در حال روی دادن است.
سعودیها همیشه در اندیشه یکپارچه کردن شبه جزیره عربستان بودهاند، اگر دنیای قدیم بود و توان آن را داشتند، آنها تاکنون چندین بار کشورهای کویت، قطر، بحرین، امارات و عمان را بلعیده بودند.
قطر جذابیتهای دیگری هم برای سعودیها دارد و آن هم وجود منابع گسترده گاز است، این منابع برای تزریق به چاههای پیر و فرتوت عربستان که نزدیک 90 سال از عمر برخی از آنها میگذرد و اکنون با آب و هزینه فراوان از زیر زمین استخراج میشود، بهترین ابزار است.
همچنین اگر قطر به کنترل سعودیها در بیاید، مرزهای آبی آنها در خلیج فارس تقریبا با ایران برابر میشود و بر اساس یکی از تحلیلهای نظامی سعودیها، آنها قابلیت پدافندی و حتی آفندی بیشتری در برابر طرف ایرانی کسب خواهند کرد و در هر نبردی در آینده دستاشان بازتر خواهد بود.
دو کشور علاوه بر اختلافات دیرینه مرزی که به آن اشاره شد، در زمینه پروندههای منطقهای نیز از جمله موضوع سوریه و نیز اخوان المسلمین اختلاف نظر جدی دارند.
قطر در فرآیند «بهار عربی» در غرب آسیا عملا به عنوان یک بازیگر فعال و حامی بسیاری از جنبشهای ظهور کرده در کشورهای عربی که عمدتا رویکرد اخوانی داشتند به ویژه با استفاده از الجزیره به عنوان بازوی رسانهای قوی خود وارد عرصه شد.
پس از تحولات سال 2011، حمایت قطر از اخوان المسلمین از یک سو و تلاش عربستان در قراردادن این گروه در فهرست سازمانهای تروریستی به اختلافات جدی میان دوطرف در جریان نشست شورای همکاری خلیج فارس در مارس 2014 منجر شد.
این اختلافات در نهایت به خروج سفرای عربستان، امارات و بحرین از قطر انجامید که بعدها این اختلافات به طور موقتی حل شد و سفرای این کشور به قطر بازگشتند و دوحه نیز متعهد شد که سیاست و رویکردهای واگرایانهای نسبت به دیگر اعضای این شورا نداشته باشد و در ظاهر نیز اقداماتی را در این راستا در پیش گرفت ولی این امر حتی باعث آن نشد که روابط این کشور با مصر که از اخوان المسلمین حمایت میکرد، به گرمی دوران گذشته بازگردد.
جنگ سوریه نیز رقابت قطر و عربستان را به شکل جدی آشکار کرد و دو کشور سعی کردند که گوی سبقت را در این پرونده از یکدیگر بربایند.
از آغاز بحران سوریه قطر با اتخاذ رویکرد مستقل و از طریق حمایت مالی و نظامی مخالفان از یک طرف و تعلیق عضویت سوریه در شورای همکاری خلیج فارس تلاش کرد، ابتکار عمل مخالفان را در دو صحنه میدانی و سیاسی سوریه در دست بگیرد. در مقابل عربستان از مجموعهای از جریانهای تکفیری وهابی حمایت کرد.
حالا که ترامپ در ریاض توانسته دوباره شاه سعودی و رئیس جمهورمصر را دور یک گوی جادو جمع کند و دست امیر قطر به این گوی جادو نرسید، او باید هم منتقد باشد. باید هم نگران باشد و از آن روز بترسد که ممکن است نظامیان سعودی شبانه مرزهای مشترک که نسبت به آن ادعا هم دارند را در نوردیده و ارتش پیاده قطر نتواند چند ساعتی هم در برابر آنها مقاومت کند.
افزون بر این سعودیها بعد از روی کار آمدن دونالد ترامپ و با توجه به اینکه جهان عرب از خلاء رهبری رنج میبرد، تلاش دارند تا نقش رهبری جهان عرب را به دست آورند و نشست اخیر مقامات 17 کشور اسلامی در ریاض را میتوان در این راستا ارزیابی کرد.
قطر اکنون تلاش دارد با تشکیل ائتلافهای جدید در منطقه نقش خود را بازتعریف کند. روابط حسنه این کشور با ترکیه و نیز مناسبات آن با روسیه و تلاش این کشور در نزدیکی هرچه بیشتر به ایران را میتوان در این راستا ارزیابی کرد.
از همین روست که امیر قطر از جمله سران کشور های عربی بود که پیروزی حسن روحانی رئیس جمهور کشورمان را در دور دوم ریاست جمهوری به وی تبریک گفت و خواستار گسترش مناسبات با ایران شد.
امیر قطر دیروز نیز در تماس تلفنی با رئیس جمهور کشورمان روابط با جمهوری اسلامی ایران را دیرینه، تاریخی و مستحکم دانست. همه این اقدامات و تحرکات نشان میدهد که قطر از گسترش نقش منطقهای عربستان در منطقه که به دنبال انزوای دیگر کشورهای عربی است، راضی نیست و قصد دارد با نزدیکی به دیگر کشورهای منطقه سیاست مستقلی را در پیش بگیرد.
در عین حال وجود این رویکرد حتی اگر مبتنی بر انگیزههای سیاسی از سوی قطر باشد علاوه بر اینکه فرصتی را در اختیار دستگاه دیپلماسی کشورمان برای همگرایی بیشتر در منطقه قرار میدهد، کارت بازی مهمی برای برهم زدن نمایش اجماع کشورهای عربی علیه ایران و جبهه مقاومت پس از سفر پرسروصدای ترامپ به ریاض و منطقه است، چرا که به خوبی شکافهای جدی در جبهه عربی برضد ایران و همچنین یک دست نبودن اراده برای اجرای سیاستهای آمریکا در منطقه را نشان میدهد.
منبع: خراسان- دکترحامدرحیم پور