بیماری دیپلماتیک یا دیپلماتهای بیمار؟ (پرونده اول: جان کری و هیلاری کلینتون)
تمامی سیاستمداران بهنام دنیا از آیتم بیماری دیپلماتیک به هیچ وجه چشمپوشی نمیکنند چراکه این موضوع به مانند فرشته نجات میتواند در راستای تطهیر چهره آنها در عرصه بینالملل مفید واقع شود.
در دنیای مرموز روابط دیپلماتیک، ترفندها و سناریوهای بسیار زیادی برای به سرانجام رساندن هدفها وجود دارد. همچنین به موازات آن سبکهای متفاوتی برای ایجاد فضایی نقاشی شده وجود دارد تا با استفاده از آن بتوان فضایی را علیه حریف استراتژیک و به نفع خود به وجود آورد.
از قدیم الایام تبلیغات و به خصوص رسانهها یکی از ابزارهای بسیار مفید در جهت القای نمایشنامههای گوناگون در سیاست بینالملل به حساب آمدهاند و هم اکنون هم این موضوع ادامه دارد و خواهد داشت. اما آن چیزی که در این بین به یک باره میتواند به عنوان چاشنی همانند یک بمب خبری ایفای نقش کند، انتشار خبری خاص در حوزه دیپلماتیک است که البته جنس آن با ماهیت واقعی خبر متفاوت خواهد بود.
اصولاً اخبار حوزه سیاسی به خصوص در سیاست خارجی و سیاست بینالملل که از درهم تنیدگی برخوردار هستند، جنسی خشک و چارچوبی مشخص دارند. به بیانی سادهتر، دلایل انتشار اخبار از این جنس به غیر از نفوذ سیاسی و به راه انداختن جنگ روانی میتواند خواننده یا مخاطب را عصبانی کند یا او را تا سر حد ترس ببرد. نکتهای که می بایست در این نوع اخبار به آن اشاره کرد، این است که گاهی ممکن است اتفاقاتی برنامهریزی شده در لابهلای این اخبار منتشر شود که میتواند یک رخداد جهانی را تحتالشعاع قرار دهد. یعنی خبری از یک چهره سیاسی بینالمللی در خروجی خبرگزاریهای سراسر جهان درج میشود که آن شخصیت را فردی مظلوم جلوه میدهد یا حداقل برای مدت زمان مشخصی هجمهها از روی وی برداشته می شود و در گوشهای نشسته و از نگاهها پنهان میماند.
در این خصوص یکی از عواملی که به عنوان فاکتور اورژانسی در زمانهای حیاتی یا دقیقه 90 به دادِ سیاستمداران میرسد، عنصری است به نام «بیماری دیپلماتیک» یا Diplomatic Illness که تمامی سیاستمداران بهنام دنیا از این مورد به هیچ وجه چشمپوشی نمیکنند چراکه این موضوع به مانند فرشته نجات میتواند در جهت تطهیر چهره آنها در عرصه بینالملل مفید واقع شود.
نمونههای زیادی در خصوص بیماریهای دیپلماتیک در طول تاریخ سیاسی جهان ذکر شده است که البته طرح آن در این گزارش مفید فایده نخواهد بود اما چهار مورد در خصوص این مساله به ظاهر ساده وجود دارد که در خصوص شخصیتهای ذیل قابل بررسی است که در قالب دو پرونده منتشر میشود:
- جان کری ( وزیر خارجه ایالات متحده آمریکا)
- هیلاری رودهام کلینتون ( وزیر خارجه پیشین آمریکا)
- محمد حسنی سید مبارک ( چهارمین رئیسجمهوری جمهوری مصر)
- یولیا ولودیمیریونا تیموشنکو ( نخستوزیر سابق و رهبر حزب میهن اوکراین)
از جان کری چه خبر؟
در تاریخ 31 می 2015 میلادی مصادف با دهم خردادماه 1394 پس از مذاکره شش ساعته میان محمد جواد ظریف و جان کری در خصوص پرونده هستهای ایران، خبری مبنی بر مصدوم شدن وزیر خارجه ایالات متحده به سرعت روی خروجی خبرگزاریها قرار گرفت و تمامی اخبار حکایت از این داشتند که جان کری از ناحیه زانو و ران دچار حادثه شده است.
عدهای دیگر از لفظ « شکستگی پا» برای مصدومیت کری استفاده کردند که در نهایت گفته شد وی توسط بالگرد به بیمارستانی در ژنو سوئیس منتقل شد و گفته شد که کری در حین دوچرخه سواری در شهر «کیونزیر» فرانسه دچار این مصدومیت شد. نکتهای که در خصوص حادثهای که برای جان کری رخ داد، وجود دارد این است که هیچ تصویری از داخل بیمارستان و حتی عملهای جراحی صورت گرفته بر روی پای وی در رسانهها و حتی موتورهای جستجوگر وجود ندارد که این موضوع موجبات تامل و تعجب بسیاری را در سطح جهان به وجود آورده است و تنها تصویری با عصا از وی آن هم بعد از ترخیص از بیمارستان موجود است که البته نشانهای از شکستگی در وی دیده نمی شود!!!
در همین راستا خبر پراکنیها در خصوص اینکه کری نمیتواند در مذاکرات 1+5 با ایران حضور داشته باشد همانند سیلی به سمت رسانه ها سرازیر شد. به گونهای که بلومبرگ و آسوشیتدپرس با همنوایی نیویورک تایمز و واشنگتنپست اعلام کردند که درمان شکستگی پای کری به طول میانجامد و همین موضوع ممکن است باعث شود که در مذاکرات خللی به وجود آید.
از طرف دیگر، «جاش ارنست» سخنگوی کاخ سفید در گفتههای خود به این موضوع اشاره کرده و بیان کرده بود که مطمئنیم شکستن پای جان کری در روند مذاکرات بیتاثیر نیست اما در مقابل آن «ماری هارف» مشاور ارشد وزیر خارجه آمریکا گفته است که ما به جدول زمانبندی مذاکرات پایبند هستیم اما نحوه حضور کری در این جلسات مشخص نیست.
با چشمپوشی از اینکه تاکنون تصاویر دقیقی از جان کری یا عملهای جراحی وی در رسانهها منتشر نشده است، باید گفت که این موضوع در زمانی که بحث از ضرب الاجل 30 ژوئن در میان است، مقداری بحث برانگیز خواهد بود چراکه با عدم حضور جان کری ممکن است شخص دیگری به جای وی در این جلسات شرکت کند و مطالبی مطرح شود که در آینده بتوانند راه گریزی در آن به وجود آورند. اما به نظر میرسد که در نهایت کری از طریق ویدئو کنفرانس نظارهگر این جلسات باشد و تنها حضور مجازی داشته باشد.
ماجرای بنغازی و لخته خون هیلاری
مورد دیگری از بیماری دیپلماتیک که باید به آن اشاره کرد، بیماری حادث شده برای هیلاری کلینتون است. در ماه دسامبر سال 2012 میلادی هیلاری کلینتون به ناگهان در میان جلسهای که در دفتر کارش برگزار شده بود، بیهوش شد و این امر منجر به بستری شدن وی در بیمارستان «پرسبیترین» شهر نیویورک شد.
پس از بررسیهای اولیه توسط تیم پزشکی، علت این بیماری و بیهوش شدن هیلاری کلینتون، وجود لخته ای در جمجمه وی و در سمت راست مغز کلینتون بیان شد که این خبر از طریق مصاحبه پزشکان با شبکه «سی.بی.اس» منتشر شد. همین موضوع باعث شد تا سفر کلینتون به مراکش برای حضور در کنفرانس «دوستان سوریه» به منظور پیگیری بحران سوریه لغو شود.
اما غیبت کلینتون در دسامبر 2012 و خالی ماندن صندلی وی در وزارت خارجه یک دلیل اصلی داشت که باید آن را در لیبی و شهر بنغازی دنبال کرد. به گونهای که در نیمه نخست ماه سپتامبر 2012 اخباری مبنی بر حمله گروه مسلحی به کنسولگری آمریکا در بنغازی به سرعت منتشر شد که در جریان این حمله سفیر ایالات متحده به همراه دو کماندوی آمریکایی و یک کارمند این کنسولگری کشته شدند.
این ماجرا باعث شد که انگشت اتهام به سمت هیلاری کلینتون نشانه رود و او را مسئول این حادثه بدانند. کنگره آمریکا و اعضای آن انتقادات تندی را نسبت به بیکفایتی هیلاری مطرح کردند و قرار بر این شد که وی را برای ادای سوگند و ارائه پارهای توضیحات به کنگره بکشانند که از قرار معلوم بیماری ناخوانده کلینتون موجب عدم حضور وی در کنگره شد و به جای او دو نفر از دستیاران ارشد وی در کنگره حاضر شدند و نسبت به موضوع کنسولگری بنغازی شهادت دادند.
وخامت این موضوع تا جایی پیش رفت که «جان بولتون» نماینده سابق آمریکا در سازمان ملل بیماری وی را «بیماری دیپلماتیک» خواند و آن را تنها علتی برای طفره رفتن از حضور در کنگره خواند و در مقابل هم «ویکتوریا نولاند» سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در پاسخ به سخنان بولتون، گفته بود که سخنان وی «گمانهزنیهای ماجراجویانه» است.
به هر ترتیب باید گفت هم در مورد جان کری و هم در مورد هیلاری کلینتون ابزار بیماری دیپلماتیک کارایی لازم را داشته است که البته این موضوع در مورد هیلاری بیشتر صدق میکند اما باید در آینده منتظر پیامدهای غیبت احتمالی جان کری و دلایل بیماریِ در باطن مبهم وی باشیم.
گزارش: فرشاد گلزاری