شلیک تیر اخطار ناتو برای مسکو در «جزیره دموکراسی»
موضوع ورود ناتو به بیشکک به انضمام خبرهایی که از استقرار موشکهای هستهای توسط روسیه در جزیره استراتژیک کریمه منتشر شده است، میتواند آسیای مرکزی را به دینامیتی تبدیل کند که فتیله آن در دستان آمریکا و ناتو خواهد بود
یکی از مباحثی که از دیرباز در نظام بینالملل وجود داشته و تاکنون هم بخشی از سیاستهای کلی هر کشور خصوصاً در عرصه سیاست خارجی به حساب میآید، عمق هژمونی یا نفوذ سیاسی هر کشور در کشورهایی است که قبلاً یا مستعمره آن بودهاند یا اینکه به واسطه وابسته بودن از حیث اقتصادی، نظامی یا سیاسی به نوعی باعث شده تا به سمت دولت مرکزی متمایل شود.
در دهههای گذشته نظام دو قطبی متشکل از غرب و شرق به رهبری ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی سکان هدایت جهان را طوری بر عهده داشتند که تعدادی از کشورها اعم از اوکراین، قرقیزستان، قزاقستان و کلاً کشورهای ناحیه قفقاز زیر رادیکال سیاسی روسیه قرار داشتند و تعدادی دیگر توسط آمریکا هدایت می شدند.
همین موضوع باعث شد تا تاثیرات ژئوپلیتیکی از جنس فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، صنعتی و حتی نظامی در مستعمرات آمریکا و روسیه عمق پیدا کند و جریانی از تفکرات طرفین در بین کشورهای کوچکتر به وجود آید. برای تایید این مطلب کافی است به کشورهای همسایه روسیه مانند اوکراین، قرقیزستان، ازبکستان و ترکمنستان نگاهی گذرا بیاندازیم. چراکه اکثر نقشههای شهری و همچنین زبان محاورهای ساکنان این سرزمینها اکثراً روسی است. حتی مسلمانانی که در جزیره کریمه زندگی میکنند هم به زبان روسی صحبت میکنند که این نشان از عمق نفوذ این کشور از قدیم الایام تاکنون است.
اما موضوعی که در این میان خصوصاً در شرایط فعلی که مسکو یک رویکرد تقابلی با شیب منحنی نامنظم را در قبال سیاستهای واشنگتن اتخاذ کرده است و این مساله بیش از پیش پررنگ شده، میل ایالات متحده به نقل مکان در سرزمینهای آسیای میانه است. به گونهای که در گذشته هم به آن اشاره شد، آمریکا به دنبال تغییر جهت سیاسی از خاورمیانه به سمت آسیای شرقی و همچنین آسیای میانه است که در سند راهبرد امنیت ملی آمریکا در سال ۲۰۱۵ هم به این موضوع اشاره شده است.
از همین رو کشورهایی مانند ژاپن و کرهجنوبی در آسیای شرقی و همچنین کشورهای آسیای مرکزی به خصوص قرقیزستان که یکی از کشورهای مهم این منطقه و همچنین از جزایر مهم اوراسیا محسوب میشود به شدت زیر بار رصد سیستماتیک سیاسی ایالات متحده قرار دارد تا بتواند از آن به عنوان شریک استراتژیک همانند گذشته استفاده کند و حتی در مقطعی بتواند شکستهای گذشته خود را با وارد شدن از ناحیهای دیگر جبران کند.
تمامی کارشناسان و تحلیلگران نظامی به خاطر دارند که آمریکا در سال ۲۰۱۴ میلادی و بر اساس اعلام دولت قرقیزستان و تاکید رئیسجمهوری این کشور مجبور به بستن و انتقال پایگاه نظامی «ماناس» به کشورهای جنوب شرق آسیا و اروپا شد. در آن زمان غربیها تلاش بسیار زیادی را در راستای استقرار در این پایگاه صورت دادند و رایزنیهای فراوان همراه با وعدههای نظامی و اقتصادی زیادی با مقامهای قرقیزستان و دولتمردان این کشور صورت گرفت که در نهایت منجر به جمعآوری پایگاه نظامی ماناس از این کشور شد.
از طرف دیگر، اگر به سیر انقلابهای رنگی در قرقیزستان، اوکراین و گرجستان نظر بیاندازیم باز هم به این نتیجه میرسیم که ایالات متحده به عناوین مختلف درصدد کوبیدن میخ خود در زمین روسیه بوده که دامنه این موضوع همچنان در خصوص پرونده اوکراین هر روز گستردهتر می شود. زمانی که موضوع اوکراین و نزاع میان غرب و شرق تا حد زیادی بالا گرفت، پای ناتو به این پرونده باز شد چراکه آمریکا نتوانست در زمانی که باب میلش بود در اوکراین حضور نظامی پیدا کند که البته بعد از مدتی این موضوع محقق شد و گروهی از چتربازان ویژه نیروی زمینی آمریکا برای آموزش به اوکراین آمدند.
اما موضوعی که در این چند روز توجه و البته در بعضی محافل موجب برانگیخته شدن تعجب بسیاری از فعالان عرصه سیاست بینالملل شده است، افتتاح پایگاه نظامی ناتو در «بیشکک» قرقیزستان است. باید دانست که دفتر اصلی ناتو در آسیای میانه در پایتخت ازبکستان یعنی شهر «تاشکند» مستقر است اما اینکه چرا یک نمایندگی دیگر در قرقیزستان دایر میشود، جای اندکی تامل دارد.
اینکه چرا این بار ناتو برای افتتاح پایگاه نظامی در قرقیزستان به میدان آمده است، پاسخی بسیار روشنی دارد. چراکه آمریکا در حالت کنونی نمیخواهد بیش از این با روسیه بر سر ورود به حوزه نفوذ سنتی مسکو شاخ به شاخ شود و از این رو ناتو را به سمت قرقیزستان هدایت کرده است تا بتواند در پس عنوان «سازمان پیمان آتلانتیک شمالی» مرهمی بر زخم تعطیلی پایگاه ماناس بگذارد.
اگر از بُعد نظامی و امنیتی بخواهیم به این قضیه نگاه کنیم باید یک نکته را در نظر داشته باشیم و آن این است که زمانی که دولتها نتوانند طرح اولیه خود را در این حوزه به اجرا بگذارند، طرح دوم را که به Second Plan معروف است را به عنوان کارتی دیگر رو میکنند و به روی میز میکوبند تا در بتوانند اهداف گذشته خود را محقق کنند.
ورود ناتو به خاک قرقیزستان ممکن است در دو محور منافع کلان نظامی ایالات متحده را تامین کند. محور نخست در بحث تهاجمی مطرح میشود که عمده هدف آمریکا و ناتو در این موضوع در حمله به طالبان و مبارزه با تروریسم در افغانستان خلاصه میشود. محور دوم که بخش عمده آن به بحران «امنیتی» اوکراین باز می گردد، هشدار نظامی یا به بیانی بهتر شلیک تیر اخطار توسط ناتو و در پس آن آمریکا برای روسیه است.
زمانی که واژه امنیت به عبارتی اطلاق می شود، بیشک بحث امنیت ملی یا حداقل منافع نظامی و امنیتی کلان به دنبال آن صفآرایی میکنند. به گونهای که «یوری پاگربنیاک» یکی از تحلیلگران مسائل اطلاعات استراتژیک حوزه اوراسیا در مصاحبه با «وستی.کی.جی» در این خصوص گفته است که: با احداث این پایگاه نظامی توسط ناتو بیشک تیم جاسوسی وابسته به سازمان سیا در کشور قرقیزستان مستقر خواهد شد که به جمع آوری اطلاعات نظامی خواهند پرداخت و به دنبال آن هم کسب اخبار از وضعیت ارتش روسیه و همچنین منبع گیریهای اطلاعاتی در روسیه و در سطح قرقیزستان برای جمعآوری اطلاعات افزایش خواهد یافت که این موضوع یک بحث اجتنابناپذیر است که در دنباله حضور نظامی ناتو در این کشور به وقوع خواهد پیوست.
در گام آخر باید تاکید کرد که بیتردید منابع اطلاعاتی سرویسهای جاسوسی روسه از جمله «اف.اس.بی» در کشورهای اوراسیا به صورت گسترده فعالیت میکنند و بدون شک خبر افتتاح دفتر و پایگاه نظامی ناتو در بیشکک را جلوتر به سمع و نظر رابطان خود در مسکو رساندهاند. البته مخالفتهای روسیه با حضور در مانورهای ناتو که عمدتاً بعد از جنگ اوستیای جنوبی و به دلیل عقد قرار داد گسترش سپر موشکی آمریکا در لهستان رخ داد هم میتواند دلیلی بر تیز شدن گوشهای روسها مبنی بر شنیدن گامهای ناتو در چند قدمی آنها باشد.
به هر حال این موضوع به انضمام خبرهایی که حاکی از استقرار موشکهای هستهای توسط روسیه در جزیره استراتژیک کریمه است، میتواند آسیای مرکزی را به دینامیتی تبدیل کند که فتیله آن در دستان آمریکا و ناتو خواهد بود و هر لحظه امکان روشن شدن آن محتمل است و افزون بر آن تقابل پوتین با اتحادیه اروپا و همچنین آمریکا هم میتواند از عوامل هجرت ناتو به قرقیزستان که از نظر غربیها به جزیره دموکراسی معروف است، ارزیابی شود.
گزارش:فرشاد گلزاری