شب شعر آیینه عاشورا با حضور شاعران و هنرمندان برگزار شد
شب شعر«آیینه عاشورا»با حضور شاعران،هنرمندان و فرهیختگان اصفهان به همت گروه فرهنگی چکامه سرا و انجمن دوستداران حافظ اصفهان برگزار شد.
به گزارش ایلنا، شب شعر «آیینه عاشورا» با حضور شاعران، هنرمندان و فرهیختگان اصفهان به همت گروه فرهنگی چکامه سرا و انجمن دوستداران حافظ اصفهان برگزار شد. تجسم حادثه کربلا از زبان شاعران و هنرمندان دلسوخته اصفهان روایتی است بس ناگفتنی. شما هم به این شب شعر دعوت شدهاید. با ما همراه شوید؛ پارچههای سبز همراه با شمعهای سفید و سبز جلوهای دیگر به مراسم بخشیده بود. بنری که با خط استاد علی خیری هنرمند خوشنویسی و طرح «ثارالله» محمد مظلومزاده هنرمند نگارگر زینت یافته بود.
در ابتدا مراسم «حسین قلع ریز» مدیر گروه فرهنگی چکامه سرا با خوانش ترجیع بند معروف هاتف اصفهانی «که یکی هست و نیست جز او / وحده لا الله الا هو» شب شعر آیینه عاشورا را آغاز کرد. وی هدف از برگزاری این شب شعر را گرامیداشت یاد و خاطره امام حسین (ع) و یاران باوفایش با زبان شعر و موسیقی دانست و گفت: شعر و موسیقی یکی از موثرترین ابزارهای انتقال پیام عاشورا طی قرنهای گذشته بوده است. وی تصریح کرد: یکی از عوامل ماندگاری واقعه عاشورا، اشعار و نغمههای ماندگار در ذهن مردم بوده و شاعران و هنرمندان میتوانند با زبان روز همچنان این واقعه درس آموز تاریخی را برای بشریت یادآوری کنند. وی از برگزاری شب شعر آیینی در هرفصل به همت گروه فرهنگی چکامه سرا خبر داد.
«جمال خضری» محقق و پژوهشگر دینی، متنی زیبا درباره حادثه کربلا خواند و همه را به یاد روزهای اسارت حضرت زینب سلام الله علیها انداخت. پس از قرائت شعری از «رضیزاده» نویسنده و روزنامه نگار، بازگویی متنی زیبا درباره عاشورا از زبان «سید مصطفی قادریان» مدیر روابط عمومی محیط زیست ارایه شد.
نفسی که در نی دمیده میشود هفت بند دل را به سوی آسمان میکشاند
«استاد سید علی کیوان فر» نی نواز اصفهانی او که از شاگردان زبردست استاد سید حسن کسایی است به جایگاه دعوت شد و گفت: نفسی که در نی دمیده میشود هفت بند دل را به سوی آسمان میکشاند. این من نیستم که مینوازم. خداوندی که مرا خلق کرده است این قدرت را به من داده که به فرمانش در نی بدمم و بتوانم در این انجمن غروب عاشورا را به آهنگی حزین بنوازم. استاد کیوان فر، نی را میان دندانهایش قرار داد و نواخت آنچنانکه اشک از چشمان حاضران جاری شد.
«پیمان حسنی» و «آرزو سعیدی» از افرادی بودند که با یکدیگر مثنوی احمد عزیزی در وصف حادثه کربلا را به رشته نظم کشیدند.
شاعران با احاطه به معارف اسلامی شعر بسرایند
«ابراهیم شایان» از رباعی سرایان اصفهان نیز متنی درباره جلوههای عاشورا در ادبیات فارسی قرائت کرد و گفت: شاعرانی که با مضامین آیینی و اهل بیت علیه السلام شعر میسرایند باید به احادیث و روایات دینی واقف باشند تا شبههای در شعرشان به وجود نیاید. شایان با اشاره به قرار گرفتن واجهایی شبیه و در کنار یکدیگر در شعر گفت: قرار گرفتن برخی از واجها در کنار هم واژههایی نادرست را به وجود میآورد که باید از بکاربردن آنها در شعر پرهیز کرد. این شاعر رباعی سرا با تاکید بر اینکه شاعران با احاطه به معارف اسلامی شعر بسرایند، خاطر نشان کرد: گاهی برخی از افراد تلویحاتی که در شعر به کار میبرند مبنای علمی و واقعی ندارد و فقط با تخیلات ذهنی شکل گرفته است. وی یک رباعی با این مطلع خواند. «حیران شده عالمی از ایمان حسین/ از عشق و وفاداری یاران حسین».
«حسن احمدی» متخلص به «شائق» و «حسن اسماعیلی» هنرمند نی نواز با یکدیگر همنوایی کردند. احمدی چنین خواند: «سرچشمه عشق ناب ناب است حسین/ مصداق بلند آفتاب است حسین».
«بانو دلشان همیشه دریایی بود/ در عشق مرامشان شکیبایی بود/ هر چیز که در کرب وبلا زینب دید/ زیبایی و زیبایی و زیبایی بود» این رباعی از «فریبا امجد» بود با غزلی که برای حاضران خواند.
«مصطفی علی عسگری» نیز مثنوی در بیان حادثه کربلا قرائت کرد.
در ادامه «محمدرضا طحانیان» هنرمند آواز به همراه نی نوازی حزین «مهدی پیمان» به مدیحه سرایی واقعه کربلا پرداختند.
علی اکبر لیلاست به چه شاخه نباتی
نوبت رسید به استاد عباس شاهزیدی متخلص به «خروش اصفهان» او که از شاعران برتر شعر آیینی و اهل بیت علیه السلام در اصفهان است.
آخرین سرودهاش را که غزلی پیرامون حضرت علی اکبر علیه السلام بود برای حاضران خواند. او گفت تا کنون این غزل را در هیچ مراسمی نخوانده است. مطلع غزل چنین بود. «رخش چه صبح ملیحی لبش چه آب حیاتی/ علی اکبر لیلاست به چه شاخه نباتی/ بدون چشمه لعلش نبود در همه هستی/ نه چشمهای نه قناتی نه دجلهای نه فراتی».
«حسین تهرانی» هنرمند آواز همراه با نوازندگی «حمیدرضا بهزادی فر» با مدیحه سرایی پس از اشعار خروش حاضران را به ماتم و سوگ مولایمان حسین ابن علی نشاند.
در این بخش «رضا واهب» متخلص به «سپهر» نی نواخت و استاد فضل الله شیرانی متخلص به «سخا» با شعر خوانی خود به مراسم حال و هوای دیگری داد. چنین خواند: «سرچشمه فیض و ساقی آب حیات/ لب تشنه شهید شد لب شط فرات/ ایثار و فتوت و وفای عباس/ مانند علی است بر محمد صلوات».
«با حملهای محاصره آب را شکست/ دریا دلی که بیم از خطر نداشت/ میتاخت سوی علقمه عباس و هیچ کس/ تا ایستد مقابل تیغش جگر نداشت». این مطلعی از غزل استاد سخا بود.
در ادامه «زهره قندهاری» از روزنامه نگاران و خبرنگاران اصفهان غزلی با این مطلع قرائت کرد. «هزار قافله اشک نشسته بر بدنش/ و قطره قطره خونها چکیده از دهنش/ بلوغ سبز نگاهش میان دود و عطش/ کشانده است مرا تا به پارههای تنش».
در ادامه این شب شعر مادر و پسری شاعر به قرائت شعران در وصف امام حسین و واقعه عاشورا پرداختند. «پروین اکبریان» از اعضای انجمن چکامه سرا با شعری با مطلع «باز هم در ماتم سوگ حسین/ دل پریشان ماندهام در شور و شین» و «مصطفی اکبریان» از دیگر اعضای انجمن غزلی با مطلع: این هه جور و جفا آیینه عاشوراست / گریههای بیصدا آیینه عاشوراست» قرائت کرد.
«میثم ایاز» از دیگر اعضای این انجمن به قرائت بحر طویلی در وصف حضرت علی اصغر (ع) با مطلع «: گوش تا گوش جهان بود پر شده بود از غم و ماتم /و دمادم عطش و داغ برای دل بیتاب اهالی حرم بود فراهم
و فقط خون خدا بود» خواند. در پایان مراسم به یاد خرابههای شام، شمعهای صحنه خاموش شد تا با عمه سادات زینب کبری (س) هم دردی شود.
وجود فرهیختگان شاعر و شاعران در کنار هم و در انجمنهای ادبی خاصیت بسیار خوبی دارد. در این شهر افرادی با مشاغل مختلف شاعر هستند که در این انجمنها حضور دارند و با قوت به شعر خوانی میپردازند.