رییس انجمن روانشناسان ایران در گفتوگو با ایلنا:
افزایش عصبانیت بین مردم نتیجه نارضایتی از شرایطِ زندگی/خشونت نمادی از ناکامیاست
رییس هیات مدیره انجمن روانشناسان ایران با بیان اینکه عصبانیت نمادی از خشونت است و خشونت نمادی از ناکامی است، گفت: متاسفانه میزان عصبانیت در میان ایرانیان، بالاتر از میانگین جهانی است که این نشان میدهد، از شرایط زندگیمان خوشحال نیستیم.
شیوا دولتآبادی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا درباره چرایی بروز عصبانیت بین مردم و معرفی ایرانیان به عنوان عصبانیترین مردم جهان گفت: در یک جامعه آماری معیارهای تشخیص عصبانیت باید برای ما کاملا روشن باشد. در کلانشهری مانند تهران که زندگی سخت و پرشتاب میگذرد، انسانها شاید خیلی عصبیتر باشند تا جایی در یک شهرستان کوچک با آب و هوای بهتر و روابط سنتی بنابراین باید تعریفی از جمعیتی که مورد مطالعه قرار گرفته است داشته باشیم.
او با بیان اینکه با توجه به شرایط گوناگون آب و هوایی و نوع مختلف زندگی در کشور، شاهد خلق و خویهای متفاوتی هستیم و نمیتوانیم با یک نگاه همه مردم را افرادی عصبانی بسنجیم، تصریح کرد: اما وقتی مردم کشورمان را با مردم ژاپن مقایسه میکنیم در مییابیم که ژاپنیها معروفند به ملتی که همیشه لبخند بر لب دارند، درحالی که ما در چهرههایمان و منشمان با یکدیگر تظاهری از خشونت وجود دارد که در بسیاری از نقاط مختلف دنیا دیده نمیشود و متاسفانه این امر نشان میدهد، میزان عصبانیت در مردم ما بالاتر از میانگین جهانی است.
رییس هیات مدیره انجمن روانشناسان ایران خاطرنشان کرد: متاسفانه در مقایسه با بسیاری از نقاط مختلف دنیا ما مردمانی خوشرو و خوشخلق با یکدیگر نیستیم و این نوع رفتار را میتوان در ترافیک و در کمحوصلگیهایمان در ادارات بینیم. این رفتارها در حقیقت منشهای شهروندی است و متاسفانه در این زمینه آموزش هم داده نمیشود، بنابراین وقتی آن رفتار را یاد نمیگیریم در فشار زندگی خود را نشان میدهد.
دولتآبادی با بیان اینکه عصبانیت نمادی از خشونت است و خشونت نمادی از ناکامی است، گفت: این نوع رفتارها نشان دهنده این است که در مجموع از شرایط زندگیمان خوشحال نیستیم که آن را با یک لبخند رضایت در جهان هستی نشان دهیم. همچنین از نظر سنتی و فرهنگی توصیه نمیشود که از نظر عام آدمهای خوشخلق و خندان لبی باشیم، معمولا در عرف ما به خانمها توصیه میشود رفتار سنگینی داشته باشند که این میتواند شکلی از غصهدار بودن یا عصبانیت را نشان دهد.
دولتآبادی ادامه داد: از سوی دیگر آقایان هم برای خوشبرخوردی تربیت نمیشوند، بنابراین با وجود اینکه همیشه نمونههای خوشخلقی را ستایش کردیم و از خلق محمدی صحبت میکنیم، اما در تربیتمان خیلی آن را نشان نمیدهیم و غیر از اینکه خوشاخلاق و خوشبرخورد با هم نیستیم و رفتار شهروندی خوبی با غریبهها در فضای عمومی و مشترکمان نداریم به بروز رفتارهای خوب تشویق نمیشویم و آن را یاد هم نمیگیریم.
او با اشاره به اینکه حدفاصل نوع برخورد ما با غریبه و آشنا بسیار زیاد است، تصریح کرد: ما یک لبخند را از یک کودک کار یا یک عابر در پیادهرو دریغ میکنیم، اما وقتی آشنایی را میبینیم حتی تملق و چاپلوسی و مهربانی زیاد از حد داریم بنابراین عدم آشنایی با روابط شهروندی عمومی تصویری از عصبانیت را از ما نشان میدهد.
رییس هیات مدیره انجمن روانشناسان ایران خاطرنشان کرد: در نظر گرفتن نفع خود در نفع عمومی قدم بسیار بزرگ است که باید در اخلاق شهروندی در نظر گرفته شود و این فقط در رفتار ظاهری و لبخند زدن نیست بلکه ما اگر فکر کنیم که زباله مشترکی که تولید میکنیم باید به درستی اداره شود چون برای سلامت همه ما مفید است و اگر تفکیک زباله یک امر درونی برای همه شود دیگر حتی زبالههایمان را از شیشه ماشین به بیرون پرتاب نمیکنیم. این رفتارها در حقیقت تعلق خاطری است که یک فرد به همگان دارد، اما متاسفانه ما در جامعه بیشتر به نفع خودمان توجه داریم و این موضوع به شدت در رفتارهای ما نمایان است.
دولتآبادی خاطرنشان کرد: گاهی اوقات علت این نوع رفتارها که در جامعه ما وجود دارد به دلیل این است که ما احساس ناامنی میکنیم و فکر میکنیم بهتر است، عجالتا شرایط خودمان را خوب کنیم. البته این نوع رفتار ما نیز ریشه تاریخی دارد، چراکه ما در تاریخ همیشه مورد حمایت نبودیم و در هیچ زمانی شرایط برای ما فراهم نشده که احساس کنیم سیستمهای حمایت کننده جدی در ساختارهای جامعهمان وجود دارد. عدم رفاه و عدم اشتغال به طور کلی با توجه به تاریخی که پشتسر گذاشتهایم باعث میشود تا احساس ناامنی کنیم.
او با بیان اینکه کنترل خشم یکی از راهکارهای جلوگیری از عصبانیت است که باید آموزش داده شود، گفت: در همه نقاط دنیا ضرورت تامین امنیت و رفاه فردی و اجتماعی به کودکان آموزش داده میشود و از همینرو تکنیکهای مدیریت خشم را به کودکان میآموزند و به آنها یاد میدهند که شرایط سخت برای همه است و همدلی و نوعدوستی هم در خانواده و هم در مدرسه آموزش داده میشود.
این روانشناس گفت: باید به کودکانمان بیاموزیم که نگاهشان به یکدیگر باید نگاه حمایتی باشد به جای اینکه نگاه تدافعی و مرزبندی منافع باشد و همچنین آموزش منش شهروندی را به آنها آموزش دهیم. اگر ما در شرایط منطقهای و جهانی خاصی هستیم باید بدانیم که در همه دنیا شرایط تغییر کرده است و فقط ما نیستیم که این تغییرات را شاهد هستیم و در حال حاضر فشار بسیار زیادی در همه دنیا بر بشریت است.
دولتآبادی تاکید کرد: در مجموع برای اینکه افراد بتوانند روابطشان را تصحیح و تعدیل کنند، باید نگاهشان را تغییر دهند و این تغییر نگاه میتواند از درون خانواده آغاز شود، البته خانواده باید در ابتدا آرامش داشته باشد تا بتواند آن را به نسل بعدی منتقل کند، اما اگر نمیتوانیم از درون خیلی مهربان باشیم و آن را در خانواده بیاموزیم میتوانیم رفتارهای مهرآمیز را در مدرسه آموزش دهیم و تشویق کنیم رفتارهایی مانند لبخند زدن، رعایت نوبت، رعایت حریم و ... را میتوان آموزش داد.
او ادامه داد: وقتی ما یاد بگیریم که خوشرو باشیم، بیشک این خوشرویی روی خلق ما نیز تاثیر میگذارد، در حالی که چهره عبوس خلق ما را نیز عبوس میکند. این تغییر رفتارها نیازمند برنامههای بلند مدت تربیتی است، آنچه که بیش از همه میتواند روی خلق و خوی ما تاثیرگذار باشد و آن را بهبود بخشد.
رییس هیات مدیره انجمن روانشناسان ایران خاطرنشان کرد: تعلق افراد به هم در جامعه ما کمرنگ است، اما این را هم باید در نظر بگیریم که جامعه ما در غمها و حوادث در کنار هم هستند، این موضوع جوابگوی خلق خوب در دراز مدت نیست تا بتوانیم فضاهای اجتماعی را تلطیف کنیم و متاسفانه ما در روزمره گرفتار مشکلات خودمان هستیم و حتی ظاهری که میتواند روابط را در سطح روزمره شیرینتر و قابل تحملتر کند از هم دریغ میکنیم.